زمان روی آوردن ابوبکر به اسلام
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ پرسش: آیا ابوبکر در زمان بحیرای راهب اسلام آورده است؟
ابن حجر هیثمی از فرات بن سائب نقل میکند که: از میمون بن مهران سؤال کردم: آیا ابوبکر اول کسی است که اسلام آورد یا علی(علیه السلام)؟ گفت: «به خدا سوگند! ابوبکر در زمان بحیرای راهب اسلام آور در آن زمانی که گذر پیامبر به او افتاد...»[1]
پاسخ :
اوّل: این روایت از پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) نقل شده است.
دوم: یک روایت ضعیف السند چگونه میتواند در مقابل این همه روایاتی که دلالت بر تقدّم اسلام حضرت علی(علیه السلام) دارند، مقابله کند.
سوم: حدیث به میمون بن مهران ختم میشود که از دشمنان حضرت علی(علیه السلام) به حساب میآید. ابن حجر میگوید: «میمون بن مهران بر علی(علیه السلام) حمله مینمود.»[2]
چهارم: فرات بن سائب که از میمون بن مهران روایت کرده است، نیز در رجال مورد تضعیف واقع شده است؛
بخاری و ابن معین او را منکر الحدیث، و دارقطنی و نسائی او را متروک، و ابو حاتم او را ضعیف الحدیث و... دانستهاند.[3]
پنجم: چرا ابوبکر در روز سقیفه یا موقعی دیگر به این مطلب تصریح نکرده است؟
ششم: حضرت علی(علیه السلام) بر بالای منبر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و منابر بصره و کوفه ادّعا کرد: من اوّل کسی هستم که اسلام آورده، و کسی او را تکذیب نکرد، با آنکه عدهای از منحرفین پای منبر او نشسته بودند.
ابو جعفر اسکافی معتزلی میگوید: «و امّا اینکه جاحظ برای امامت ابوبکر به تقدم اسلام او تمسک کرده، اگر این احتجاج صحیح بود، باید خود ابوبکر در روز سقیفه به آن احتجاج مینمود؛ در حالی که ما ندیدیم چنین کاری انجام داده باشد... و اگر این احتجاج صحیح میبود، باید یکی از مردم به جهت تقدم در اسلام، برای ابوبکر ادّعای امامت در عصر او یا بعد از عصرش میکرد؛ در حالی که ما سراغ نداریم کسی چنین ادّعایی را کرده باشد. علاوه بر اینکه جمهور محدّثین، اسلام آوردن ابوبکر را بعد از اسلام آوردن افرادی چون: علی بن ابی طالب و جعفر برادرش، زید بن حارثه، ابوذر غفاری، عمرو بن عنبسه سلمی، خالد بن سعید بن عاص و خبّاب بن ارت ذکر کردهاند. و اگر ما در روایات صحیحه و سندهای قوی و مورد اعتماد نظر و تأمل کنیم، پی میبریم که همه آنها بر این دلالت دارند که حضرت علی(علیه السلام) اوّل کسی است که اسلام اختیار نموده است.[4]
پی نوشت:
[1]. احمد بن محمد، ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، بی نا تهران، کتابخانه نور، ص100.
[2]. ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، دارصادر بیروت، ج10، ص391.
[3]. الذهبی، شمس الدین، میزان الاعتدال، کتابخانه مدرسه فقاهت، ج3، ص341_ ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، کتابخانه مدرسه فقاهت، ج4، ص430 و 431.
[4]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، کتابخانه مدرسه فقاهت، ج10، ص224.
دیدگاهها
جواد کاظمی
1394/12/19 - 22:46
لینک ثابت
ممنون از مطالبتان.آن شاالله
افزودن نظر جدید