انتقال نور حضرت زهرا به اصلاب شامخه و ارحام مطهره و شفاعتش در محشر

  • 1394/12/13 - 16:20
نور مقدس حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) پیش از خلقت آسمان‌ها و زمین آفریده شده است. بنابراین خداوند، آسمان‌ها و زمین را از زیادتی نور حضرت فاطمه زهرا (علیه السلام) آفرید. وجود مقدس آن یگانه دختر محبوب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مقدم بر عالم آفرینش بوده و در آفرینش تمامی عوالم امکانیه مدخلیت هم دارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نور مقدس حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) پیش از آسمان‌ها و زمین، هنگامی‌که نه از آسمان‌ها خبری بود و نه از زمین، آفریده شده است، و وجود مقدس آن یگانه دختر محبوب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مقدم بر عالم آفرینش بوده و در آفرینش تمامی عوالم امکانیه مدخلیت هم دارد، پس عرش، مولود نور پیامبراکرم و ملائکه مولود نور علی (علیه السلام)، آسمان‌ها و زمین مولود نور حضرت زهرا (علیها السلام) و خورشید و ماه و ستارگان مولود نور امام حسن و بهشت و حورالعین و نعمت‌های بهشتی مولود نور سیدالشهداء (علیهما السلام) است، بنابراین خداوند آسمان‌ها و زمین را از زیادتی نور حضرت فاطمه زهرا (علیه السلام) آفرید و هر آن‌چه که به آسمان‌ها و زمین و مابین آن‌ها افاضه می‌شود، به‌وسیله نور آن بانوی گرامی است.
در روایتی از حضرت رسول اکرم وارد شده است که می‌فرماید: زمانی که خداوند، زمین و آسمان‌ها و آدم ابوالبشر را آفرید، نور دخترم زهرا را در صلب او قرار داد و از صلب او به رحم حواء انتقال داد، این نور همین‌طور از ارحام مطهره به اصلاب شامخه منتقل می‌شد تا وقتی آمد که خواست او را از من متولد گرداند، جبرئیل از جانب ربّ العزّه نازل شد و سیبی با خود آورده و عرض کرد: یا رسول الله خداوند تو را سلام می‌رساند، گفتم: «منه السلام و الیه یعود السلام.[1] سلام از اوست و بازگشت سلام نیز به اوست». عرض کرد: یا رسول الله، این سیب را خدا برای شما هدیه فرستاده است، این را بگیرید و تناول کنید، من سیب را گرفته و آن را شکافتم «فرایت نوراً ساطعاً و فزعت منه.[2] نوری از آن سیب، درخشیدن گرفت که من ترسیدم، جبرئیل گفت: یا رسول الله نترسید. این نور کسی است که او را در آسمان منصوره و در زمین فاطمه می‌گویند، گفتم چرا او را در آسمان منصوره و در زمین فاطمه می‌گویند؟ گفت: بدان سبب او را در آسمان‌ها منصوره گویند که خدا او را به‌واسطه دوستانش یاری می‌دهد و بعد این آیه را تلاوت کرد از سوره قرآن: «...وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ*بِنَصرِالله یَنصُرُمَن یَشاء.[روم/4-5] و آن روز مومنان شاد و خوشحال هستند * به یاری خدا، خدا هر که را بخواهد نصرت می‌بخشد». و در روی زمین او را فاطمه گویند ، چرا که شیعیان خود را از آتش قطع و جدا می‌کند.[3]
و هم‌چنین در ذیل آیه شریفه: «مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ.[بقره/255] چه کسی را این جرات است که در پیشگاه او به شفاعت برخیزد، مگر به فرمان او». در تفسیر این آیه آمده است که مراد از «باذنه» در این آیه شریفه، اذن فاطمه (علیها السلام) است که خداوند آن را با اذن خودش و نصرت او، او را یاری خواهد کرد، و این خداست که این مقام را هم در این دنیا و هم در عالم آخرت به آن حضرت عطا کرده است. در روایتی آمده است که تا حضرت زهرا (علیها السلام) قدم در عرصه محشر نگذارد، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز شفاعت نمی‌کند،[4] زیرا شفاعت آن حضرت در کل مساله شفاعت مدخلیّت دارد، در روایت دیگری وارد شده است که آتش در روز قیامت اطراف گناهکاران از امت پیامبر و دوستان و پیروان آنان را احاطه می‌کند و صدای آن‌ها به وامحمدا بلند می‌شود، پیامبر اکرم طاقت نمی‌آورد و قدم در میان آن‌ها می‌گذارد و به احترام قدوم مبارک حضرت، آتش خود را کنار می‌کشد، خطاب می‌رسد، «یا احمد تنحّ عنهم[5] ای پیامبر از میان آن‌ها بیرون برو، اینان باید سوزانده شوند، پیامبر از میان آنان بیرون می‌رود،  دوباره آتش آنان را در بر می‌گیرد، باز فریاد وامحمدا از آنان بلند می‌شود و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دوباره طاقت نیاورده و در میان آن‌ها می‌آید و آتش از آن‌ها دور می‌شود، مرتبه سوم که این قضیه تکرار می‌شود، پیامبر رو به جبرئیل کرده و می‌فرماید: برادر، جبرئیل برو وسیله شفاعت مرا بیاور، جبرئیل می‌پرسد: سیّدی، وسیله شفاعت شما کدام است؟ می‌فرماید: برو دخترم فاطمه را بیاور امت من طاقت عذاب ندارند[6].

پی‌نوشت:
[1]. سیره النبویه، ابن هشام، دارالفکر، بیروت، لبنان، تحقیق سعید محمد اللحام، (1423ق)، ج1 ص241.
[2]. بحار الانوار؛ علامه مجلسی، موسسه الوفاء، بیروت، لبنان، (1403ق)، ج18 ص350 حدیث61.
معانی الاخبار، ابن بابویه، انتشارات اسلامی، قم، (1361ش)، ترجمه مهدی شاهوردی، ص397.
[3]. جنه العاصمه، علامه میرجهانی، کتابخانه صدر، تهران، (1371ش)، ص14،ص15.
تفسیر فرات، فرات کوفی، وزاره الثقافه و الارشاد الاسلامی، تهران، (1410ق)، ذیل آیه شریفه.
[4]. المناقب، ابن شهر آشوب مازندرانی، نشر علامه، قم، تصحیح آشتیانی، ج1 ص227.
[5]. البدایه و النهایه، ابن کثیر دمشقی، مکتبه المعارف، بیروت، (1411ق)، ج7 ص155.
[6]. همان، ج7 ص155.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.