مدعی یمانی: استخاره کن میبینی که برحقّم!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وقتی به اتباع احمد بصری میگوییم دلیلی برای امامت احمد بیاورید میگویند شما با دل پاک، استخاره کن! اگر دیدی خیر و صلاح و بشارت آمد متوجه میشوی که امام احمد الحسن منجی عالم و یمانی و مهدی و مسدّد و مؤیَد بهمیکائیل و جبرائیل و اسرافیل است و از جانب خدا عصمت و مهدویت و یمانیت دارد.
نقد و بررسی:
الف) میگوییم مگر میتوان با استخاره کردن، امام مهدی (عج) حجت خدا بهروی زمین و یمانی را شناخت و تبعیت کرد؟ اگر به اینطریق است بیایند روند استخاره را برعکس کنیم یعنی بجای اینکه برای صدق دعوی احمد و امامت وی استخاره کنیم، باهمدیگر یک به یک استخاره کنیم که احمد بصری دجال و دروغگو و ناصبیست! یا که طبعا زن و زندگیتان که از امام زمان و حجت خدا بروی زمین مهم تر نیست! من از زنانی که خود را ناصرات الإمام احمد الحسن نامیده اند تقاضا میکنم همگی استخاره کنند که اگر استخاره خوب آمد از شوهران خود طلاق گرفته و با یکی از مخالفان احمد بصری ازدواج کنند و نیز اسباب زندگی آنها را با به نام زدن دارائی خود از برای ایشان تضمین کنید! حال آیا واقعا امامت احمد الکاطع حتی به اندازه یک خودرو یا خانه ارزش ندارد؟ چطور آنها سر امامت احمد الکاطع شرط بسته و استخاره میکنند ولی سر دارائی دنیوی خود چنین خطری را مرتکب نمیشوند؟ آیا این خود نشانگر این نیست که این روش برای تعیین امام من عند الله طریقهای سخیف و ناصحیح است و عقل که حجت الهی است آن را طرد میکند؟
ب) مهم اینجاست، بسیاری از کسانی که ادعاهای واهی امامت و نبوت کردهاند دقیقاً روششان همین بوده است! غلام احمد قادیانی کذاب که رسما ادعای نبوت کرده و در پاکستان هم طرفدارانی برای خود جمع نموده است، در مورد استخاره میگوید: «من شبانه روز قوم خود را انذار داده و آنها را بحق دعوت کردم؛ آنها را آشکارا و نهان بهایمان فرا خواندم و در خلوتهاشان و اجتماعاتشان آنها را بسوی حق دعوت کرده گفتم: استغفروا ربّکم واستخيروا واستخبروا: از خدا طلب مغفرت کرده و استخاره کنيد تا خبر دار شوید! و از خداوند بخواهيد که در امر من شما را با الهامات یاری کند!»[1] فلذا در وادی استخاره احمد بصری دست تنها نبوده و کذابین دیگری نیز مدتها قبل از وی بر همین طریق قدم برداشته و حتی جذب نیرو نیز کردهاند. حال چه فرقی بین یاران احمد بصری مدعی مهدویت و یاران غلام احمد قادیانی مدعی نبوت وجود دارد که هر دو قائد و زعیم خود را با استخاره یافتهاند؟
ج) احمد مدعی گردیده است که امر امامت و یمانیت وی روشنتر و نورانیتر از خورشید در نیمه روز است! «وأمری أبين من شمس في رابعة النهار.[2] امر من از خورشيدِ نيمه روز، روشنتر و واضحتر است» حال آنکه روایات مربوط به استخاره، حکایت از این دارد که میتوان در زمان حیرانی و استيصال و در حالیکه برهانی واضح نداریم استخاره کنیم! «نقل أمير المومنين عن النبی ما حار من استخار ولا ندم من استشار.[3] امام علی (عليهالسلام) به نقل از نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: آنکسی که استخاره کند، حيران نمیماند و آنی که مشورت کند، پشیمان نمیگردد.» حال استخارهای که در زمان حیرانی و نداشتن دلیل واضح و روشن مستحب است چه سنخیتی با دعوت اظهر من الشمس و نورانی و واضح و مبرهن احمد الکاطع دارد؟!
د) آنها در مورد استخاره به روایت صفوان در کتاب شیخ طوسی استناد میکنند؛ بدین منوال که وی با استخاره به امام رضا (علیهالسلام) ایمان آورده است: «و روى علیبنمعاذ قال: قلت لصفوان بن یحيى : بأی شئ قطعت على علی؟ قال : صليت ودعوت الله واستخرت (عليه) و قطعت عليه.[4] علیبنمعاذ میگوید: به صفوانبنیحيی گفتم: بحسب چه چيزی مطمئن شدی علیالرضا (علیهالسلام) امام است؟ پس گفت: نماز خوانده و از خدا خواستم و استخاره کردم تا اینکه یقين کردم بر امامت وی!»
اگر چه احمد و اعوان وی این روایت را ذکر میکنند ولی از سر خجالت، سخن خود شیخ طوسی در رابطه با این روایت بدون سند را متذکر نمیشوند! شیخ طوسی بلافاصله بعد ذکر این روایت مینویسد: «فهذا ليس فيه أکثر من التشنيع على رجل بالتقليد ، وإن صح ذلك فليس فيه حجة على غيره، على أن الرجل الذی ذکر ذلك عنه فوق هذه المنزلة لموضعه و فضله و زهده و دینه ، فکيف یستحسن أن یقول لخصمه: في مسألة علمية إنه قال فيها: بالاستخارة، اللهم إلا أن یعتقد فيه من البله والغفلة ما یخرجه عن التکليف، فيسقط المعارضة لقوله.[5] این خبر صرفا سرزنش و پليد جلوه دادن شخصی است که در أمور اعتقادی تقليد کرده است! و حتی اگر خبر صحيح باشد (یعنی نزد خود شیخ هم مشکوک است) این خبر هيچ حجتی برای دیگران نيست؛ همچنين شخصی که این خبر بر وی منتسب شده (صفوانبنیحیی) بحسب مقامات و زهد و دیانتی که دارد اجلّ و برتر از اینچنين مطلبيست. پس چگونه امکان دارد چنين شخصی در یك مسئله علمی به خصم خود بگوید: من استخاره کردم! مگر اینکه اینگونه حساب کنيم که آن شخص مخالف بقدری ابله و نادان و غافل بوده است که دیگر از حد عمل به تکاليف الهي ساقط شده است! پس در این صورت معارضه و بيان دليل علمی نيز نياز نيست.»
یعنی خود شیخ طوسی (رحمهالله) افرادی را که با یک استخاره امام معصوم انتخاب میکنند را افرادی ابله و غافل میداند که اصلا نیازی به بحث علمی با آنان نیست! همچنین باید اشاره کرد که از اساس عمل صفوان برای ما حجت نیست.
حال باز هم انصار احمد بصری اصرار دارند که می توان با یک استخاره پی به معصومیت و یمانیت و امامت و مهدویت و تأیید الهی و کرامات علیای وی برد؟ خود اینجانب بارها از اتباع احمد خواستم که از کلام امام معصوم حدیثی معتبر بیاورند که در آن حدیث امام (علیهالسلام) دستور داده باشد برای معرفت یمانی آخرالزمان میتوان استخاره کرد؛ حال آنکه جوابی از اینان بر نخاسته است.[6]
پینوشت:
[1]. التبلیغ، غلام احمد القادیانی، ص 11.
[2]. المتشابهات، احمدالحسن بصری، ج4، سوال 144.
[3]. تحف العقول، ابن شعبه، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین، ص 207؛ امالی، شیخ طوسی، دارالثقافه، قم، ص 136.
[4]. الغیبة، الشیخ ابوجعفرالطوسی، مؤسسه المعارف الاسلامیة، قم المقدسة، ص 61.
[5]. همان، ص 62.
[6]. برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به: ردیهای قاطع بر احمدبناسماعیلالکاطع، اکبر بیرامی، ص 27.
افزودن نظر جدید