علمیت امام باقر علیه السلام از نگاه علمای اهل سنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ زندگی امام باقر(علیه السلام)، آیینه تمام نمای زندگی انسانهای کامل و متعالی است که جامعیت او در اخلاق، فضائل، علوم، معنویات، روابط اجتماعی، سیاسی و... در روزگار خودش بزرگترین تأثیر علمی و عملی را برای جامعه مسلمان زمان خود پایهریزی کرد، لذا محققان و مورخان تاریخ بر این باورند که امام باقر(علیه السلام) در حقیقت یکی از بنیانگذاران دانش علوم بیپایان الهی اهلبیت هستند. در کتب علمای اهلسنت مانند: تاریخ طبری، سنن ابی داود، صحیح مسلم، موطأ مالک، مسند ابی حنیفه، ابو نعیم اصفهانی، تاریخ بغدادی، الانساب بلاذری، سلامی، مسند مروزی، تفسیر زمخشری و ... سخنان پرمغز پیشوای پنجم امامیه با عناوینی مانند: قال محمد بن علی و یا مثل قال محمد الباقر و ... موج میزند.
علمای اهلسنت امام باقر(علیه السلام) را از فقهای بیبدیل و بی نظیر مدینه میشمارند و درباره حضرت میگویند: بدان جهت به او لقب باقر دادهاند که علم را شکافت و اصول و تمام زوایای مخفی آن را آشکار کرد و به آن توسعه داد.[1] و در جایی دیگر در مورد آن حضرت نوشتهاند و معتقدند که سخنان مفید و متین در حکمت و مواعظ از ایشان رسیده، و در نزد ما مورد نقل قرار میگیرد به اینکه اینان افرادی با تقوی، کم هزینه و کم خرج و در عین حال پر فایدهترین مردم دنیا هستند، چرا که اگر چیزی را فراموش کنی آنها تو را بدان تذکر میدهند و اگر هم به یاد داشته باشی کمک میکنند.[2] و یا در کتاب صحیح مسلم به نقل از حضرت باقر(علیه السلام) روایت شد که فرمودند: من با جماعتی نزد جابر بن عبدالله انصاری رفتم، او بسیار پیر شده و چشمان او نابینا، از هر یک میپرسید که تو چه کسی هستی؟ تا نوبت به من رسید، پرسید تو چه کسی هستی؟ گفتم من محمد بن علی بن الحسین هستم، بسیار خوشحال شد و گفت خوش آمدی ای برادر زادهی من، و مرا نزد خود طلبید و چون گره بر سینهی من بود باز گشود و دست خود را بر سینهی من گذاشت، گفتم مرا خبر بده از حج پیامبر، پس حدیث حج را تمام از برای من باز گفت، آن حدیث بسیار طولانی است.[3]
همچنین به نقل از محمد بن مسلم و او از جابر بن عبدالله انصاری روایت شده که گفت: پیامبر در مورد فرزندش باقر به من خبر داده و فرمود: ای جابر فرزندم حسین دارای فرزندی خواهد شد که نام او علی(علیه السلام) و علی هم صاحب فرزندی میشود که نام او محمد(علیه السلام) همنام من است، اگر او را ملاقات کردی، سلام مرا به او برسان و بدان که پس از دیدار او به پایان زندگی خودت نزدیک شدهای، محمد بن مسلم در ادامه میگوید: سخن جابر تحقق یافت و پس از مدتی کوتاه از دنیا رفت.[4] در کتب اهل سنت آمده که جابر تا پیش از این دیدار همواره میگفت: ای باقر، کجایی تا روزی که آن حضرت را ملاقات کرد...[5]
ابن تیمیه در کتاب معروف خود ـ منهاج السنه النبویه ـ میگوید: ابوجعفر محمد بن علی مشهور به باقر از نخبگان اهل علم و دین است و بدان دلیل که شکافندهی علوم اسلامی بود، باقر نامیده شده است. (نه به خاطر اینکه سجده زیاد باعث شکافته شدن پیشانی ایشان شده باشد)[6] این کلام ابن تیمیه به دو قولی که در این زمینه وجود دارد، اشاره کرده است.[7]
ابنخلکان یکی دیگر از علمای اهلسنت دربارهی امام باقر(علیهالسلام) مینویسد: ابوجعفر محمد بن زین العابدین ملقب به باقر یکی از ائمه دوازدهگانه در اعتقاد شیعه امامیه و پدر امام پیشوایان دیگر امامیه یعنی جعفر صادق (علیهمالسلام) است و باقر عالم بزرگ و سید عظیمی بود و به این جهت به او باقر گفته میشد که علم را شکافت و به آن توسعه داد تا به حدی که گسترش علوم او و فرزندش منجر به این شد که بالغ بر پنج تا شش هزار نفر از این دو کسب فیض کنند.[8] ذهبی عالم دیگر اهلسنت درباره امام باقر عبارت زیبایی دارد، او مینویسد: «کان احد من جمع بین العلم و العمل و السؤود و الشرف و الثّقه و الرزانه و کان اهلاً للخلافه.[9] از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده و اهلیّت برای خلافت داشت».
ابو زهره هم در مقام مرجعیّت علمی امام باقر(علیه السلام) اینطور میگوید: «کان یقصده من ائمة الفقه و الحدیث کثیرون.[10] از بزرگان فقه و حدیث، خیلیها به قصد بهرهگیری علمی پیش حضرتش میآمدند». همچنین در کتاب تذکرة الحفاظ ذهبی وارد شده که ابوحنیفه با توجه به اینکه بیشتر احادیث وارده از طریق اهلسنت را نمیپذیرد، روایات زیادی از طریق اهلبیت، خصوصاً امام باقر(علیه السلام) نقل کرده است.[11] لذا آوازهی علوم و دانش امام باقر(علیه السلام) چنان در اقطار کشور اسلامی را پر کرده که لقب باقرالعلوم یعنی گشایندهی دریچههای دانش و شکافندهی مشکلات علوم به خود گرفته و علمای متقدم و متأخر اهلسنت مانند: عبدالله بن عطاء، ابرش، ابوحنیفه، مالک، ذهبی، شرقاوی، حافظ ابو نعیم، عبدالفتاح حنفی و ... در کتابها و گفتار خود از او یاد میکنند و اعتراف به علمیت و مرجعیت و معنویت و ... او میکنند.
پینوشت:
[1]. شذرات الذهب، ابن عماد حنبلی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، (1411ق)، ج1، ص 149.
[2]. همان، ابن حماد حنبلی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، (1411ق)، ج1، ص 152.
[3]. صحیح، مسلم، مسلم نیشابوری، دار الکتب العربی، بیروت،(1420ق)، ج 8، ص 170 و 196. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی، دار الکتب العربی، بیروت، (1401ق)، ص337. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. تاریخ یعقوبی، یعقوبی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، (1358ق)، ج2، ص 290.
[6]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، مکتبه ابن تیمیه، (1406ق)، تحقیق محمد رشاد سالم، ج2، ص 123. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی، ص336. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. وفیات الاعیان، ابن خلکان، مکتبة النهضة، قاهره، مصر، ج3، ص 314. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[9]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، دائرة المعارف العثمانیه، حیدر آباد دکن، هند، ج 4، ص 402. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[10]. الامام الصادق، ابوزهره، مطبعه احمد علی، قاهره، مصر، ص22. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[11]. تذکرة الحفاظ، ذهبی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، (1357ش)، ج1، ص 127.
دیدگاهها
tayyeb
1395/06/18 - 11:15
لینک ثابت
با سلام
افزودن نظر جدید