بررسی شباهت عمر طولانی امام عصر با انبیای پیشین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در روایات شیعی طولانی بودن عمر امام زمان (علیه السلام) را، به عمر انبیایی مثل نوح و خضر و الیاس و عیسی مثال زدهاند. اما برخی از مغرضان بر این روایات شیعه ایراد گرفتهاند که؛ شیعه مدعی است که امام عصرش بیش از یازده قرن است که حاکم شرع است و قیم قرآن است و هدایت بشر جز از طریق او میسور نخواهد بود ... و آنچه مردم در دین و دنیا به آن نیاز دارند در دست اوست. پس مهدی آنان در برابر امت مسئول است. اما کسانی که مهدی به او تشبیه شدهاند با او تفاوت دارند پیامبرانی که مهدی به آنان تشبیه شده رسالت خود را انجام دادند و بعد از میان مردم غایب شدند. همچنان که اساساً خضر و الیاس در هدایت و رهبری مردم مسئولیتی نداشتهاند، در حالیکه مهدی آنان در برابر مسلمین مسئول است.[1]
در پاسخ به این مدعا باید گفت؛ این بیان مستلزم خبط و خلط مبحثی عجیب است؛ زیرا که معلوم نیست که انجام مسئولیت پیامبران با طولانی بودن عمر چه ارتباطی دارد؟! شیعه مدعی است که از نظر قرآن طولانی شدن عمر انسان امکانپذیر است، زیرا انبیایی مثل نوح، عیسی، الیاس و خضر که در قرآن ذکر شدهاند، عمری طولانی داشتهاند. اما اینکه این بندگان صالح خدا در طول عمر خود چه کردند و چه خوردند و چه نوشیدند و چه گفتند و کجا رفتند و... مسائل دیگری که ربطی به وجه شبه مورد نظر (طول عمر) ندارند و اساساً این نکته بدیهی، عمدی یا غیرعمدی پنهان انگاشته شدهاست که برای تشبیه دو امر به یکدیگر مشابهت کامل میان مشبه و مشبه به لازم نیست. به عبارت دیگر اینکه اشکال در ابتدا متوجه طول عمر بوده ولی در انتها سر از مسئولیت امامت امام مهدی (علیه السلام) در آوردهاست این تغییر موضع نشانه آن است که اشکال گیرنده نتوانسته به استدلال شیعه در مورد شباهت طول عمر امام به انبیای سابق خدشهای وارد سازد، بنابر این اشکال را متوجه مبحث دیگری ساختهاست که در جای خویش به آن پاسخ دادهشده است.[2]
نویسنده مذکور در ادامه مدعی شدهاست که عمر امام مهدی (علیه السلام) از عمر نوح بیشتر است بنابراین از درازی عمر نوح (علیه السلام) نمیتوان امکان طول عمر امام مهدی (علیه السلام) را استنباط کرد، چنانچه سایر درازعمرانی که شیعیان نام بردهاند عمری بسیار کوتاهتر از عمر کنونی امام دارند.[3]
باید گفت؛ که اولاً به روایت برخی منابع اهل سنت نوح (علیه السلام) 1650 سال عمر کرد و آنچه در قرآن آمده تنها مدت تبلیغ ایشان بودهاست.[4] از عمر حضرت عیسی (علیه السلام) نیز تاکنون بیش از دو هزار سال گذشتهاست. ثانیاً این اشکال از آنجا ناشی شدهاست که نویسنده مذکور عمق استدلال شیعه را درک نکرده یا نخواسته درک کند. زیرا دانشمندان شیعه در طول تاریخ در صدد اثبات این نکته بودهاند که وجود افراد دراز عمر در تاریخ، نشانگر این واقعیت است که زنده ماندن آدمی بیش از حد معمول امکان پذیراست و مرگ بشر پس از یک عمر معمولی ضرورت ندارد. و اگر با توجه به نمونههای تاریخی ثابت شد که مرگ انسان پس از طی یک عمر طبیعی یک ضرورت نیست، دیگر میان دویست سال و دو هزار سال تفاوتی نیست، زیرا آنچه درازعمری را نفی میکرد، ضرورت انگاشتن برخورداری آدمی از یک عمر طبیعی بود و با باطل شدن این اصل دیگر هیچ دلیلی بر نفی عمر طولانی نیست؛ چه آن عمر طولانی اندک باشد چه زیاد. بر این اساس اگر عمر نوح (علیه السلام) سیصد سال هم بود برای اثبات طول عمر امام زمان (علیه السلام) هم میشد به آن استناد کرد.[5]
و عجیبتر اصرار این نویسنده بر این ادعاست که داشتن عمر طولانی، مختص اقوام و امم قبل از اسلام بودهاست و شامل امت اسلام نمیشود.[6] این سخن بسیار عجیب است؛ زیرا اگر انسانهای عصرهای گذشته عمر طولانی داشتهاند، یقیناً به علت کفرشان نبودهاست، تا با آمدن اسلام عمر انسان کوتاه شود؛ بلکه این درازعمری معلول شرایط جسمی و محیطی و تغذیهای و... بودهاست که با به وجود آمدن شرایط مشابه میتوان همچون گذشتگان عمری طولانی داشت. و حتی اگر باورهای دینی و طرز تفکر انسان در طولانی شدن عمر او مؤثر باشد، چنانچه برخی دانشمندان معاصر گفتهاند، مسلمانان به داشتن عمرهای طولانی از کفار شایستهترند. پس نمیتوان مدعی شد از آنجا که عمرهای طولانی در یهودیان و مسیحیان و بتپرستان وجود داشتهاست، مسلمانان نمیتوانند عمری طولانی داشتهباشند. البته برای خوانندگان بصیر به خوبی روشن است که این ادعای مضحک دلیلی جز تنگی عرصه استدلال برای این نویسنده ندارد زیرا وقتی وجود درازعمران زیادی در بین امم گذشته، که به تواتر در قرآن و روایات اهل سنت به اثبات رسیدهاست. امکان انکار این واقعیات را از او سلب میکند، چارهای جز گشودن باب توجیه غیرمعقولی مثل مدعای مذکور و اختصاص دادن این امور به گذشتگان را باقی نمیگذارد.
پینوشت:
[1]. اصول مذهب شیعه، القفاری، انتشارات دارالرضاء، ص 1056، 1058
[2] دلیل روشن، آیتی، قم، موسسه آینده روشن، ص 296
[3]. اصول مذهب شیعه، همان
[4]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، بیروت، دارصادر،ج 1، ص 68
[5]. دلیل روشن، آیتی، ص 298
[6]. اصول مذهب شیعه، همان
افزودن نظر جدید