تناقض عجيب! زیارت قبر پيامبر و زيارت قبر احمد بن حنبل
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تردیدی نیست که زیارت قبر پیامبر خدا از نظر قرآن و سنت عملی شرعی و مورد قبول است و در طول تاریخ اسلام مسلمانان به این عمل مبادرت میورزیدند و در این راستا به کمالاتی هم دست یافتند، اما بزرگان وهابیت معتقدند که سفر برای زیارت قبر پیامبر خدا حرام است و کسانی که به زیارت قبر پیامبر بروند مشرک و کافرند، لذا با این دیدگاه و تفکر به طریق اولی زیارت دیگر قبور حرام خواهد بود.
اما وقتی نوبت به علمای خود از قبیل احمد بن حنبل میرسند، سخنان آنان عوض میشود و بلافاصله حکم به جواز آن میدهند، بدون اینکه حکم به شرک و کفر بدهند برای آن فضیلت تراشی میکنند.
ما به چند دلیل مستدل سخنان آنها را در مورد زیارت قبور پیامبر و ... رد میکنیم و چند نمونه از جواز و فضیلت زیارت قبر احمد بن حنبل را متذکر میشویم تا خوانندگان یک بام و دو هوا بودن اعتقادات آنها را بدانند.
زیارت قبر پیامبر بنا بر ادلهی چهارگانه، امری شرعی است:
خداوند در قرآن میفرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمْ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً [نساء/ 64] یعنی و هرگاه آنان هنگامی که بر خویش ستم میکردند به نزد تو میآمدند و استغفار میکردند و پیامبر نیز برای آنان طلب آمرزش میکرد، خداوند را توبه پذیر و بخشنده مییافتند.» لذا در این آیه شریفه زیارت نوعی حاضر شدن نزد زیارت شونده است، خواه برای استغفار باشد یا غیر آن و چنین عملی چه در زمان حیات پیامبر و چه پس از رحلت پیامبر ثابت است. احادیث زیادی از پیامبر خدا دربارهی تعظیم و بزرگداشت و زیارت قبر مطهر آن حضرت وارد شده که راویان آن توسط علمای رجالی اهلسنت توثیق شدهاند از جمله: روایتی از پیامبر نقل شده که فرمودند: «من زار قبری و جبت له شفاعتی. [1] یعنی هر کس قبر مرا زیارت کند شفاعتش بر من لازم خواهد بود.» لذا علمای اهلسنت مثل دارقطنی، ابن عساکر، سبکی و ... در کتب خود این حدیث و احادیثی مانند آن را نقل کردهاند. سیره و رفتار اصحاب پیامبر خدا هم بر همین گونه بوده، لذا در روایتی آمده است که «آنگاه که عمر بن خطاب بعد از فتوحات شام، وارد مدینه شد، در نخستین اقدام به مسجد پیامبر آمد و بر رسول خدا سلام فرستاد.»[2] مشروعیت زیارت هم از دیدگاه عقل نیز قابل استدلال است چرا که عقل میگوید: «تعظیم کسی که خداوند او را بزرگ داشته نیکو است، و زیارت هم نوعی تعظیم و بزرگداشت است، پس زیارت قبر پیامبر هم نوعی احترام به آن حضرت است.»
و اما چند نمونه از جواز زیارت قبر احمد بن حنبل از دیدگاه علمای اهلسنت:
1. در کتاب طبقات الحنابله وارد شده: «زیارت قبر احمد بن حنبل و تبرک جستن به آن جایز است.»[3]
2. ابنجوزی مینویسد: «در ماه صفر سال 542 هجری قمری شخصی را در خواب گفتند که هر کس قبر احمد بن حنبل را زیارت کند تمامی گناهان او بخشیده میشود، پس از انتشار این خواب تمامی علما و مردم به زیارت قبر احمد بن حنبل رفته و در کنار قبر احمد بن حنبل مجلس با شکوهی با حضور هزاران نفر از مردم برگزار شد.»[4]
3. ابوطاهر میمون در سال 460 هجری قمری با شخصی مواجه میشود که ششصد فرسخ راه را پیمود و به زیارت قبر احمد بن حنبل آمده است، وقتی علت آمدنش را از او میپرسد، آن شخص میگوید: «در یکی از شبهای جمعه خواب دیدم که در صحرای وسیعی قرار گرفتهام، و تمامی مردم در آن صحرا جمع هستند که ناگهان درهای آسمان باز شد و ملائکه از آسمان به زمین آمدند و بر تن عدهای لباس سبز پوشانده و آنان را در آسمان به پرواز در میآوردند، پرسیدم: این افراد چه کسانی هستند که به چنین مقامی رسیدهاند؟گفتند: اینان زائرین قبر احمد بن حنبل هستند، لذا وقتی بیدار شدم بلا فاصله وسایلم را جمع کرده و به زیارت قبر احمد بن حنبل آمدهام و بارها قبر او را زیارت کردم.»[5]
4. ابوفرج هندبائی میگوید: «یکی از زائرین دائمی قبر احمد بن حنبل بودم، مدتی زیارت قبر احمد را ترک کردم، شخصی در خواب مرا سرزنش کرده و گفت: چرا زیارت امام سنت را ترک کردی؟»[6]
5. هر فقیری که در روز چهارشنبه قبر احمد بن حنبل را زیارت کند و در کنار قبر احمد بن حنبل از خداوند بخواهد که او را از فقر نجات دهد، خداوند دعای او را اجابت کرده و او را از فقر نجات داده و روزی زیادی به او خواهد داد.[7] سؤالی که مطرح میشود این است که چرا قبر احمد بن حنبل را منشأ برکات و دارای ثواب و پاداش و دعا در کنار قبرش را مستجاب میدانند؟ اما نسبت به قبر پیامبر و صحابه و ... را شرک و کفر میدانند؟
پینوشت:
[1]. سنن دارقطنی شافعی، دارقطنی، عالم الکتب، بیروت، (1406 هـ ق) ج 2 ص 278.
نیل الاوطار، شوکانی، دار الجیل، بیروت، ج 5، ص 179.
السنن الکبری، بیهقی شافعی، دار الفکر، بیروت، چاپ اول (1419 هـ ق) ج 5 ص 245.
[2]. فتوح الشام، واقدی، دار الجیل، بیروت، ج 4 ص 244.
شفاء السقام سبکی شافعی تحقیق حسینی جلالی ص 144، چاپ چهارم (1419 هـ ق).
[3]. طبقات الحنابله، محمد بن ابی یعلی، دار المعرفة، بیروت، ج 1 ص 388، شرح حال کرخی رقم 498.
[4]. الغدیر، علامه امینی، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، قم ایران، ج 5، ص 287، زیارة المشاهد المشرفة.
[5]. همان، ج 5 ص 287.
[6]. تاریخ دمشق، ابن عساکر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 5 ص 338 شرح حال احمد بن حنبل، رقم 335.
[7]. قراءة فی کتب العقاید المذهب الحنبلی، حسن بن فرحان مالکی، مرکز الدراسات التاریخیه، عمان، ص 153، به نقل از مناقب الحمد (580).
دیدگاهها
asadi
1394/03/17 - 19:44
لینک ثابت
عالیه داداش
babak
1394/03/24 - 00:05
لینک ثابت
یک بام و دو هوا که تو ذات
افزودن نظر جدید