وعده خداوند به حفظ آیات در ذهن پیامبر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از روایاتی که در کتب معتبر حدیثی اهل سنت، مانند صحیح بخاری آمده است و بوسیله آن به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) توهین شده است و شأن پیامبر اکرم را پایین آورده تا همانند دیگران و در حد فردی عادی گردد، روایاتی است که در آن فراموشی آیاتی از قرآن کریم به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت داده شده است؛ در توجیه این روایات هم به آیاتی از قرآن استناد شده است.
روایتی که در چند جای صحیح بخاری آمده است روایتی است از عروة بن زبیر از عایشه بدین مضمون: «حدثنا محمد بن عبيد بن ميمون أخبرنا عيسى بن يونس عن هشام عن أبيه عن عائشة قالت: سمع النبي (صلى الله عليه و آله و سلم) رجلاً يقرأ في المسجد. فقال: رحمه الله! لقد اذكرني كذا وكذا آية أسقطتهن من سورة كذا وكذا.[1] از عایشه نقل شده است که پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) صدای مردی که در مسجد قرائت قرآن مینمود، شنید. پس فرمود: خدا او را رحمت کند. به یاد آورد مرا آیاتی که از سوره کذا و کذا افتاده بود.» در یکی از مواضع پس از آن روایت آمده است: «عباد بن عبدالله عن عائشة تهجد النبي (صلى الله عليه و آله و سلم) في بيتي فسمع صوت عباد يصلى في المسجد. فقال: يا عائشة! أصوت عباد هذا. قلت: نعم. قال: اللهم ارحم عباداً.[2] عباد بن عبدالله از عایشه نقل کرده: پیامبر در خانه من تهجد مینمود، پس شنید صدای عباد را که در مسجد نماز میخواند. پس فرمود: ای عایشه! آیا این صوت عباد است؟ گفتم: بله. فرمود: خدایا عباد را رحمت کن.» عینی در شرح صحیح بخاری آورده است که منظور از عباد، عباد بن بشر أنصاري أشهلي است، که از صحابه بوده و در بدر حضور داشته است.[3] و از این روایت برداشت نموده است که هم میتوان در مسجد پیامبر، در شب صدا برای قرائت بلند نمود، و هم نسیان برای پیامبر به چیزهایی که به مردم رسانده، جایز است.
در روایت دیگری با صراحت به جای لفظ افتادن آیه، فراموش کردن آیه آمده است: «حدثنا أحمد بن أبي رجاء حدثنا أبوأسامة عن هشام بن عروة عن أبيه عن عائشة قالت سمع رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) رجلاً يقرأ في سورة بالليل. فقال: يرحمه الله. لقد اذكرني آية كذا وكذا كنت أنسيتها من سورة كذا وكذا.[4] عایشه گفت که پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) صدای مردی که در مسجد سورهای از قرآن در شب تلاوت مینمود، شنید. پس فرمود: خدا او را رحمت کند. به یاد آورد مرا آیه کذا و کذا که از سوره کذا و کذا فراموش کرده بودم.»
این مطلب از دروغهای واضح و صریح است که با عقل و قرآن و سنت مناسبت ندارد؛ زیرا شأن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) این است که آیاتی که به او وحی شده است را فراموش ننماید، که در غیر این صورت نمیتواند معجزه خالد دینش را حفظ نماید، و نمیتوان به او اعتماد نمود و در مورد تبلیغ دعوتش نمیتوان به وثاقت او پیبرد، بلکه صلاحیت تلقی وحی و رساندن پیام از او سلب میگردد.
در آیاتی از قرآن که برای توجیه این روایت مورد استناد قرار گرفته است آمده: «مَا نَنْسَخْ مِنْ آَيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [بقره/106] هیچ آیهای را نسخ نمیکنیم و بدست فراموشی (از حفظ شما) نمیسپاریم مگر اینکه آیهای بهتر (برای نفع شما) از آن و یا مثل آن را میآوریم آیا نمیدانی که خدا بر هر چیز تواناست».
و «سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ.[اعلی/6-7] ما به زودى (آيات خود را به وسيله سروش غيبى) بر تو خواهيم خواند، تا فراموش نكنى؛ مگر آنچه را خدا بخواهد.»
و طبق روایتی از ابنمسعود آمده: «سمعت ابن مسعود يقول: سمعت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) يقول: بئسما للرجل ان يقول نسيت سورة كيت وكيت أو نسيت آية كيت وكيت بل هو نسي.[5] از ابنمسعود نقل شده است که از پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) شنیدم که میفرماید: چه بد است که مردی بگوید فلان سوره یا فلان آیه را فراموش کردم، بلکه او را از یادش بردهاند.»
و با این مطالب قصد دارند ثابت نمایند که این فراموشی از طرف خداوند است و خود انسان نباید تغافل کند تا آیات فراموش گردند، ولی ممکن است خدا همانطوری که در آیات بیان نموده، به فراموشی بیاندازد. در صورتیکه این آیات قصد این مطلب را نداشته که خداوند وقتی آیهای را فرستاد و پیامبر برای مردم آن آیات را بیان نمود، سپس خداوند آن آیات را از ذهن پیامبر میبرد، که در این صورت کلام پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) از حجیت میافتد، زیرا هر کلام و دستوری که بفرمایند، احتمال آن میرود که ممکن است چیز دیگری بوده و حکم را عوض میکند و پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) آن را فراموش کرده باشد.
در این آیات گفته شده خداوند آیاتی را که نمیخواهد تو (پیامبر) به مردم بگویی، از یاد تو میبرد نه اینکه آیاتی را که پیامبر خود به مردم ابلاغ کرده ومردم هم حفظ شدهاند، خدا آن آیات را از ذهن پیامبر پاک کند و سپس شخصی به یاد او آورد، در این صورت این به فراموشی انداختن چه سودی خواهد داشت؟
مگر خداوند نمیفرمايد كه: «انَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ و قُرْآنَهُ [سوره قیامت/17] كه گردآوردن و خواندنش بر عهده ماست»؟ مگر خودتان در ذيل همين آيه نگفته اید كه خداوند به پيامبرش وعده جمع آن را در سينه حضرت داده بود؟ آيا خدا، خلاف وعدهاش عمل ميكند؟ مگر خود نفرموده است: «سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى.[سوره اعلی/6] ما بزودى (آيات خود را به وسيله سروش غيبى) بر تو خواهيم خواند، تا فراموش نكنى؟» آيا عجيب نيست كه خداوند در مكه (سوره اعلی و قیامت مکی است.) به پيامبرش وعده حفظ داد و در مدينه او را رها كرد؟!
چرا به جای دفاع از حریم پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم)، روایاتی که ایشان را تنقیص نموده، و در کتابهای صحیح آمده، انکار نمیکنید؛ آیا نسبت عدم صحت به روایات صحیح بخاری، برای حفظ دین امکان ندارد ولی می توان نسبتی به پیامبر اکرم داد که روایات ایشان که هیچ حتی آیات قرآن را از حجیت ساقط نمود؟ و یا علت دیگری در پس پرده است؟
پینوشت:
[1]. صحیح البخاری، بخاری، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1401ق، ج3، ص152.
همان، ج6، ص110.
همان، ج7، ص153.
[2]. همان، ج3، ص152.
[3]. عمدة القاری، عینی، بیروت: دار إحياء التراث العربي، ج13، ص221.
[4]. صحیح البخاری، بخاری، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1401ق، ج6، ص110.
[5]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، بیروت: دارالفکر، ج2، ص191.
مسند احمد، احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، ج1، ص449.
المصنف، عبدالرزاق، منشورات المجلس العلمي، ج3، ص359.
افزودن نظر جدید