سبك زندگی رسول خدا در معاشرت با اهل خانه

  • 1393/12/20 - 11:12
رفتار هرکس در خانه، با همسر و فرزندان و بستگان، نشان‌دهندهٔ شخصیت روحی و اخلاقی‌ اوست. با مطالعه سیره رفتاری رسول گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌توان ویژگی‌های جالبی از رفتار ایشان در محیط خانه یافت. ما نیز در این نوشتار بر آنیم تا گوشه‌هایی از سیره اخلاقی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در خانه را بیان کنیم. رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در خانه...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رفتار هرکس در خانه، با همسر و فرزندان و بستگان، نشان‌دهندهٔ شخصیت روحی و اخلاقی‌ اوست. با مطالعه سیره رفتاری رسول گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌توان ویژگی‌های جالبی از رفتار ایشان در محیط خانه یافت. ما نیز در این نوشتار بر آنیم تا گوشه‌هایی از سیره اخلاقی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در خانه را بیان کنیم.

1. تقسیم وقت
رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در خانه، اوقات خود را به سه بخش، تقسیم می‌کرد: بخشی برای عبادت خداوند متعال؛ بخشی برای خانواده و گفتگو و انس گرفتن با آنان و تأمین نیازهای روحی و عاطفی و...؛ بخشی‌ هم برای مردم بود، چرا که برخی از مردم، مشکلاتی داشتند و در زمان حضور حضرت در منزل نیز به او رجوع می‌کردند.[1]

2. کمک در خانه
از فضایل یک انسان خودساخته، آن است که در کارهای خانه، به همسر خود کمک کند چه در نظافت خانه، و چه در امور طبخ و خوراک و چه هر کار دیگری. پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در خانه، کفش و لباس خود را وصله می‌کرد، در را می‌گشود، شیر گوسفند و شتر را می‌دوشید، همراه خادم خانه، گندم آرد می‌کرد و اگر خدمت‌کار خسته می‌شد، به او کمک می‌کرد و وسایل وضوی خود را خودش برمی‌داشت و می‌گذاشت.[2]

3. هم غذایی با اهل خانه
این‌که کسی تنها غذا بخورد، یا حاضر نباشد افراد خانواده و خدمت‌کاران، با او بر سر یک سفره بنشینند و غذا بخورند، اخلاقی جاهلانه است و نشان از روحیه‌ی استکباری می‌دهد. اولیای خدا، متواضعانه با اهل خانه و خادمان هم‌غذا می‌شدند و بر سر یک سفره می‌نشستند. هم‌چنین حضرت همه رقم غذا می‌خورد و نسبت به نوع غذا و کیفیت طبخ آن، ایراد نمی‌گرفت و از آن‌چه خدا حلال کرده است، همراه با خانواده و خدمت‌کاران غذا می‌خورد، آن‌هم نشسته بر زمین، چه در خانه‌ی خود و چه در میهمانی، از هر چه آنان می‌خوردند و در هر چه و بر هر چه آنان طعام می‌خوردند. اگر مهمان می‌آمد همراه با مهمان طعام می‌خورد. محبوب‌ترین غذا و سفره در نزد او، آن بود که افراد بیشتری سر سفره نشسته باشند.[3]

4. رخت‌خواب ساده
ساده‌زیستی، در همه‌ی مظاهر زندگی آن حضرت آشکار بود. رخت‌خواب حضرت پوستی بود که داخل آن از لیفه و پوشال خرما پرشده بود، بالش حضرت نیز چنین بود، زیراندازش یک عبا بود، که گاهی‌هم آن را دولا می‌کرد و بر آن می‌نشست و یا می‌خوابید. اغلب بر حصیری می‌خوابید؛ چون به رخت‌خواب می‌رفت، به پهلوی راست می‌خوابید و دست راست خود را زیر صورت راست خود قرار می‌داد.[4]

5. خواب‌ و بیداری
به فرموده‌ی امام باقر(علیه‌السلام) رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) هرگاه از خواب برمی‌خاست به سجده می‌رفت؛ هنگام خواب، مسواک را بالای سرخود می‌گذاشت. همین که بیدار می‌شد، شروع می‌کرد به مسواک زدن... هر شب، سه بار مسواک می‌زد: یک بار قبل از خواب، یک بار وقتی از خواب برای نماز شب‌ بیدار می‌شد، و یک بار هم وقتی که می‌خواست برای نماز صبح، از خانه به مسجد برود و چون بیدار می‌شد می‌فرمود: «حمد خدایی را که پس از مرگم مرا زنده کرد. پروردگارم آمرزنده و شکور است».[5]

6. احترام به واردین
حرمت نهادن به آن‌که بر انسان وارد می‌شود، شرط ادب است، و بی‌اعتنایی و برخورد متکبرانه، دور از اخلاق اولیای خداست؛ رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به کسی که بر آن حضرت وارد می‌شد، احترام می‌گذاشت و یکی از نمودهای این احترام، آن بود که زیرانداز خود را در اختیار او می‌گذاشت و او را روی تشک خود می‌نشاند و اگر او قبول نمی‌کرد، آن حضرت آن‌قدر تأکید می‌فرمود تا بپذیرد.[6] هرگاه کسی وارد می‌شد و خدمت آن حضرت می‌نشست پیامبر هرگز از مجلس او برنمی‌خاست و نمی‌رفت، تا این‌که خود آن شخص بلند می‌شد و می‌رفت.[7]

از سلمان فارسی نقل‌شده: خدمت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) رسیدم، او بر بالش و زیراندازی نشسته بود، آن را به‌طرف من کشید(تا بر آن بنشینم). آن‌گاه فرمود: «ای‌سلمان! هیچ مسلمانی بر برادر مسلمانش وارد نمی‌شود و او به‌ عنوان اکرام و احترام، زیرانداز برایش نمی‌گسترد، مگر آن‌که خداوند او را می‌بخشاید».[8]

پی‌نوشت:
[1]. «و كانَ اِذا اَوى اِلى مَنْزِلِه جَزّءَ دُخُولَه ثَلاثَةَ اَجْزاء: جُزءاً لِلّه عزّوجَل، و جُزءاً لاِهلِهِ و جُزءاً لِنَفْسِه، ثُمّ جَزَّءَ جَزَئهُ بَيْنَه و بَيْنَ النّاسِ، فَيَرُدُّ ذلك عَلَى العامّةِ و الخاصّةِ و لا يَدَّخِرُ عَنْهُم شَيئاً» مكارم الاخلاق، طبرسى، ص ١٣.
[2]. «وَ كانَ يَخْصِفُ النَّعلَ، و يُرَقِّعُ الثَّوبَ، و يَفْتَحُ البابَ، و يَحْلِبُ الشاةَ و يَعْقِلُ البَعيرَ فَيَحْلِبُها، وَ يَطْحَنُ مَعَ الخادمِ اِذا اَعْيا، وَ يَضَعُ طَهورَهُ باللَيلِ بِيَدِهِ. . . .» بحار الانوار، علامه مجلسى، ج ١۶، ص ٢٢٧.
[3]. «كانَ رَسولُ اللّهِ يأكُلُ كُلّ الاَصْناف مِنَ الطَّعامِ وَ كانَ يأكُلُ ما اَحَلَّ اللّهُ لَهْ مَعَ اَهْلِهِ‌وَ خَدَمِهِ اِذا اَكَلُوا، وَ معَ مَنْ يَدْعُوهُ مِن المُسلِمين على الأرضِ، وَ على ما اَكَلوُا عَلَيْهِ وَ مِمّا اَكَلُوا، اِلاّ أَن يَنْزِلَ بِهِمْ ضَيْفٌ فَيَأكُلُ مَعَ ضَيْفِهِ وَ كانَ اَحَبُّ الطَّعامِ اِلَيهِ ما كانَ‌عَلى ضَفَفٍ» مكارم الاخلاق، ص ٢۶.
[4]. «كانَ فَراشُ رَسوُلِ الّله صلى الله عليه و آله عَبائَةٌ. . . و كانَ لَهُ فَراشٌ مِنْ أدْمٍ حَشوُهُ ليفٌ، و كانَتْ لَهُ عَبائةٌ تُفْرَشُ لَهُ حَيْثُما إنْتَقَلَ وَ تُثَنّى ثِنْتَيْنِ وَ كانَ كثيراً ما يَتَوسَّدُ وَسادَةً لَهُ مِنْ أدمً حَشْوُها ليفٌ وَ يَجْلِسُ عَلَيْها. . . وَ كانَ يَنام عَلى الحَصيرِ ليسَ تَحْتَهُ شَْىءٌ. . .» همان، ص ٣٨.
[5]. همان، ص ٣٩.
[6]. «وَ كانَ يُؤثِرُ الدّاخِلَ عَلَيْهِ بِالوَسادةِ الَّتى تَحْتَهُ، فَاِنْ اَبىٰ اَنْ يَقْبَلها عَزَمَ عَلَيهِ حتّىٰ يَفْعَل» ١١) . سنن النبى، علامه طباطبايى، ص ۵٣.
[7]. «ما قَعَدَ اِلى رَسوُلِ الّلهِ رَجُلٌ قَطُّ حتّى يقُومَ» همان، ص ۵١.
[8]. همان.
http://www.jonbeshnet.ir/news/56360

بازنشر

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.