علی یعقوبی و عدم درک درست از معنای ولایت فقیه

  • 1402/02/05 - 07:38
از اين سخنان به خوبی معلوم می‌شود که آقای علی يعقوبی هنوز فرق ولايت تکوينی و تشريعی را نمی‌داند. زيرا ولايت تشريعی در برزخ اصلاً معنی ندارد. خواه ولايت دنيايی ولیّ را امام زمان عطاء کرده باشد يا مجلس خبرگان. زيرا شکی نيست که دايره تشريع و حاکميت در اسلام، دايره دنيا بوده و شامل برزخ نمی‌شود. يعنی اصلاً در برزخ حاکميت و ولايت و احکام شرع، موضوعيت ندارد تا نيازمند ولی فقيه باشد...

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آقای علی یعقوبی درک درستی از مفهوم ولايت فقيه نداشته و معانی مختلف ولايت را در بحث ولايت فقيه خلط کرده و مباحثی را که مربوط به ولايت تکوينی است در حوزه ولايت فقيه داخل نموده و به چنين نتيجه‌ای درباره مجلس خبرگان رسيده است: «… انسان اول بايد از سد موجودات دخانی عبور کند سپس وارد برزخ شود سپس برزخش را اصلاح و شفاف کند و سپس در ولايت برود. در آن‌جا فقط می‌تواند کار ولايی کند و نمی‌تواند آن‌چه را می‌بيند بيان کند چون ولايت به اين سادگی قابل توضيح نيست کما اين‌که امام (رحمه الله) که به ولايت رسانده شد نمی‌توانست توضيح دهيد شما توضيح ولايت فقيه را از امام (رحمه الله) هم نمی‌يابيد (آن توضيحی که دست شما را بگيرد) ايشان ديده بود لذا می‌گفت: باور کنيد که ولايت مطلقه است».[1]

اولا به نظر می‌رسد آقای یعقوبی اصلا به کتاب‌های امام خمینی (رحمه الله) در بحث ولایت فقیه رجوع نکرده است که چنین عقیده‌ای دارد. ثانیا هیچ‌کس غیر از آقای یعقوبی از امام (رحمه الله) نشنیده است که «باور کنید ولایت مطلقه است».

«يک موقع ما مقوله ولايت فقيه را با اين معنا مطرح می‌کنيم که کسانی بيايند فقيهی عادل و دارای شرايط خاصی را به عنوان حاکم، به عنوان سرپرست بخشی از سرزمين‌های مسلمين تعيين کنند چنين فردی… توانش، توان يک بشر معمولی است . واقعاً چنين افرادی در صحنه‌های اجتماعی موفق می‌شوند؟ … از اين جنبه با بحث ولايت فقيه آشنا هستيم... در مورد معنای ولايت فقيه … يک مقدار بيشتر باز کنيم … بعضی انسان‌ها… خداوند… دستش را می‌گيرد، رشدش می‌دهد… لطيف‌تر می‌کند و ارتقاء می‌دهد… بالا می‌برد… از يک حدی که او را بالاتر برد… می‌تواند از دريای بی‌کرانی که در فراتر از عالم ارواح است بهره ببرد. به او از جنس آن عوالم می‌دهند يکی از مقوله‌هايی که بالاتر از ارواح مطرح است مقوله ولايت است… يک موقع اشخاص را ارتقاء می‌دهند تا به آن بالا برسانند، به ولايت برسانند به دريايی بی‌کران ولايت متصل کنند امام (رحمه الله) همان کسی که مقوله ولايت فقيه را در چند بحث و درس در عراق مطرح کرد… در سنين آخر عمرش با اين مقوله جديد آشنا شد… خداوند ايشان را با مقوله ولايت مطلقه آشنا کرد. وقتی ولايت مطلقه باشد ديگر قابل بازخواست نيست،‌ آن کسی‌که به او ولايت داده شده می‌تواند بگويد آقا شما امروز نماز نخوان. بازخواستی از او نيست می‌تواند اعمالی انجام دهد که اگر کسی در عوالم پايين، بدون اذن شارع انجام بدهد شديداً مورد بازخواست و عقوبت قرار گيرد. در نظام الهی، اگر کسی را به آن‌جا برسانند او می‌تواند اعمال ولايت بکند… امام (رحمه الله) زمانی که از او در مورد ولايت مطلقه سؤال می‌شود می‌فرمايد چه بگويم. ولی همين قدر بدايند که … ولی فقيه در خيلی از چيزها می‌تواند دخل و تصرف کند… کسی که به آن ولايت مطلق رسانده بشود چه کارهايی می‌تواند انجام بدهد و مورد بازخواست نيست و کارش مورد تاييد خداوند است… ولايت مطلقه با فقه، با آن اندازه‌ای که در حوزه‌های علميه تدريس می‌شود. نمی‌خواند. در فقه صحبت از قوانين نسبتاً ثابت است در ولايت مطلقه صحبت از اين است که ولی مطلق… می‌تواند در قوانين فقهيی دخل و تصرف کند لذا امام اين ماجرا را مسکوت گذاشت در حالی‌که ولی فقيه بود… حتی به اين معنای دوم.»[2]

«عموم طرفداران ولايت فقيه آقا را به عنوان ولی فقيه قبول دارند و می‌گويند که چون مجلس خبرگان تعیين کرده است ولی برای بنده اين طريق نه قداست دارد و نه مشروعيت، آقا را به خاطر آن جنبه و معنای دوم قبول دارم چون تائيدات را از ورای عالم ارواح در مورد ايشان می‌بينم. خداوند ما را تا حدی با اين مقوله‌ها و اين جنسيت‌ها آشنا کرده است تا نگاه می‌کنيم فوری مشخص می‌شود که اين جنس، عادی نيست… اگر شما هم اين کلام بنده برايتان قابل اعتناء است از اين جنبه ولايت فقيه را قبول داشته باشند که قيمتش از آن نوع اول خيلی بيشتر است. نوع اول مشروعيت ندارد قداست ندارد، چون انتخابی در دنيا است پايم را از بگذارم بيرون، در عالم برزخ، هر چه شخص گويد من ولی فقيه هستم می‌گويند در دنيا ولی فقيه بودی...، اين‌جا يک رعيت هستی… ولی در نوع دوم، شخص هم در دنيا حاکم است هم در برزخ چون آن کسی که به او ولايت داد… در برزخ هم همان شخص ولی است.» [3]

از اين سخنان يعقوبی به خوبی معلوم می‌شود که آقای يعقوبی هنوز فرق ولايت تکوينی و تشريعی را نمی‌داند. زيرا ولايت تشريعی در برزخ اصلاً معنی ندارد. خواه ولايت دنيايی ولیّ را امام زمان عطاء کرده باشد يا مجلس خبرگان. زيرا شکی نيست که دايره تشريع و حاکميت در اسلام، دايره دنيا بوده و شامل برزخ نمی‌شود. يعنی اصلاً در برزخ حاکميت و ولايت و احکام شرع، موضوعيت ندارد تا نيازمند ولی فقيه باشد و ولايت تکوينی نيز که به افراد عطا می‌شود محدويت نداشته و همه افراد بشر می‌توانند در عرض همديگر از چنين ولايتی برخوردار باشند.

ثانياً: مقيد کردن ولايت از نوع دوم که علی يعقوبی می‌گويد به واژه فقيه کاری بيهوده است زيرا چنان‌که خود وی نيز تصريح کرده است اين ولايت به لحاظ صلاحيت ذاتی و صفات تقوايی به فرد داده می‌شود خواه فقيه باشد يا نه. بنابراين نمی‌شود گفت شما ولايت فقيه را به معنای دوم قبول داشته باشيد چون فقه و فقاهت در اين نوع ولايت، هيچ اثری ندارد. چنان‌که قبلاً اشاره شد سخنان معلوم می‌شود آقای يعقوبی درک درستی از ولايت و ولايت فقيه نداشته و مفاهيمی را درباره ولايت تکوينی مطرح می‌شود در حوزه مباحث ولايت تشريعی فقيه مطرح می‌کند. [4]

پی‌نوشت:

[1]. سلسله جزوات نظام عالم، جلسه 7، ص 19-20.
[2]. چهل شب با کاروان حسینی، نشر دفتر جشنواره به سوی ظهور (انتظار)، 1383، ص 110-112.
[3]. همان، ص 114.
[4]. به سوی انحراف، حسین حجامی، پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی، ص 193.

بازنشر

دیدگاه‌ها

دوست گرامی ابتدا شما توجیهی اخلاقی برای نقطه چین های متن های انتخابی خود ازمعارف آقای یعقوبی داشته باشید بعد به سراغ دیگر مطالب برویم ؛ توجیه اخلاقی نه حتی توجیه اسلامی ونه مطابق فرهنگ گفتاری اهل بیت؛ این چه نوع نقد است که شما هر قسمتی از متن را که می پسندید و می توانید با آن القاهای خودتان را به خواننده منتقل کنید، می آورید و بقیه متن را نمی آورید و حتی بعضی جاها را نقطه چین می گذارید؟! حتی اگر با قرآن کریم هم اینطور برخورد شود شبهه ناک می شود مثلا " ویل للمصلین وای بر نمازگزاران " پس یعنی دیگر نماز نخوانیم؟! یا باید به سیاق آیات و مجموعه آیات قرآن توجه کرد؟؟ شما که به تحلیل های آفای حجامی متوسل شده اید وبلاگی به ادرس www.ensaaf.blogfa.com در 8بخش پاسخ جوابیه ی آفای حجامی را داده اند با ادله ی کاملا قرآنی و روایی و عقلانی و فطری ، که علیرغم دعوت این وبلاگ آفای حجامی به این ادله ی متقن پاسخی ندادند ! می توانید سری بزنید .. . بحث دیگر اینکه کدام آیه ی قرآن ولایت را به دو دسته ی تشریعی و تکوینی تقسیم کرده که شما اینقدر بر آن تاکید دارید؟؟؟ اگر واقعاً مسلمانید به کلام امام خمینی(ره) اعتنا کنید، ایشان در شرح چهل حديث، ذيل حديث اول می‫فرمایند: «... گاهى هم ممكن است كـه انـكـار بـيـجـا و رد بـى موقع و بدون علم و فهم براى ما ضررهاى خيلى زياد داشته بـاشـد، و ايـن دنيا عالم التفات به آن ضررها نيست. مثلا تا شنيدى فلان حكيم يا فلان عـارف يا فلان مرتاض چيزى گفت كه به سليقه شما درست در نمى آيد و با ذائقه شما گوارا نيست، حمل به باطل و خيال مكن. شايد آن مطلب منشاء داشته باشد از كتاب و سنت و عقل و شما به آن برنخورده باشيد. چه فرق مى‫كند كه يك نفر فقيه يك فتوى بدهد، از بـاب ديـات مثلا، كه شما كمتر ديده‫ايد، و شما بدون مراجعه به مدركش رد كنيد او را، يا آنـكـه يـك نـفر سالك الى الله يا عارف بالله يك حرف بزند راجع به معارف الهيّه يا راجـع بـه احـوال بـهـشـت و جـهـنـم ، و شـمـا بـدون مـراجـعـه بـه مـدركـش او را رد كـنـيـد! سـهـل اسـت تـوهـيـن كـنـيـد يـا جـسـارت نـمـائيـد. مـمـكـن اسـت آن شـخـصـى كـه اهـل آن وادى اسـت و صاحب آن فن است يك مدركى از كتاب خدا داشته باشد، يا از اخبار ائمه هـدى داشـتـه بـاشـد، و شـمـا بـه آن بـرنـخـورده بـاشـيـد، آن وقـت شـمـا رد خـدا و رسول كرديد بدون عذر موجه! و معلوم است به سليقه من درست نبود يا علم من به اين جا نرسيده بود يا از اهل منبر برخلاف آن شنيدم عذر نيست!!!»

امان از تعصب ... امان از تعصب... نمیدانم کی چشم خواهیم گشود و حقایق را خواهبم دید؟ انسانها هنگامی که حقایقی را در اسایت مطالعه میکنند هراسناک از اینکه توهماتشان نابود شود دست به توجیه مرام خود و تخریب منتقد میزنند. مدیران و نویسندگان محترم سایت...شما را نمیشناسم و حتی نامتان را نیز نمیدانم لیکن از خداوند منان برایتان توفیق روز افزون در مسیر حقی که پیش گرفته اید مسالت میکنم.

خدا از قلوب انسانها خبر دارد که هدف ما این نیست! چطور اینقدر راحت تحلیل می کنید و نسبت می دهید؟! اشکالی ندارد بماند بالاخره فردای ظهوز مشخص می شود .. ایکاش ذره ای در وجودمان شک می آمد که اگر دوست را دشمن بگیریم فردای ظهور نزد امام زمان سرافکنده می شویم ، شرمندگی ای که شاید جبرانی برایش نباشد.

لطفا رجوع کنید به وبلاگ انصاف که تمام این حرفهای سطحی را چند ساله پیش نقد کرده و جواب داده ... Ensaaf.blogfa.com اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

سلام آقای حق جو 1.برای این نقطه چین میاورند که کلام طولانی نشه و در بحث ویرایش این مرسوم است. ضمنا در زیر این پست منبع ذکر شده و میتوانید سخنان بی پایه و اساس آقای یعقوبی رو ببینید. 2.در کتاب ولایت فقیه امام اگه مطالعه کنید میفرمایند ولایت به دو نوع تقسیم میشود و آیات و روایات مربوط به آن را آورده اول اون رو مطالعه کنید بعد نظر بدید. 3.به نظر من آقای حجامی برای این پاسخ نمی دهند برای اینکه آقای یعقوبی اصلا درک درستی برای مطالبی که ذکر میکنه نداره و جهل مرکب دارد و گوشی برای شنیدن نمی بیند.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.