تأثیر اذان در مسلمان شدن بانوی مسیحی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بانوی تازه مسلمان از خودش میگوید:
«من لیزالی کارتر هستم. در مرکز فرهنگ اسلامی بخش بانوان کار میکنم. من مسیحی بودم اما سه سال پیش مسلمان شدم. از دوران نوجوانی سؤالاتی راجع به ایمان مسیحی داشتم. یکی از آنها آیین اعتراف بود. برای من راحت نبود که وارد اتاقی شوم و به گناهان خود نزد کشیش اعتراف کنم و او بگوید که من بخشیدم. فکر میکردم که من باید تنها پیش خدای خود اعتراف به گناه کنم و از او طلب بخشایش کنم.
من یک ایرلندی هستم اما مذهبم اسلام است. مرکز اسلامی ایرلند از دبی حمایت شده است و بزرگترین مرکز اسلامی در اروپاست. همسرم مسلمان بود [به فتوای اهل سنت، مرد مسلمان میتواند زنی از اهل کتاب برای ازدواج دائم اختیار کند] و من به کلیسا میرفتم و همسرم به مسجد. بعد از مدتی به مطالعه حقوق زنان در اسلام و شخصیت حضرت عیسی (علیه السلام) در اسلام پرداختم و مسلمان شدم تا اینکه رسماً سه سال پیش شهادتین را ادا کردم. من اصلاً قصد مسلمان شدن را نداشتم اما اولین باری که صدای اذان را شنیدم، بسیار متحول شدم و شروع کردم به گریه کردن. یک احساس عجیبی داشتم و بالاخره نتوانستم مسلمان نشوم.
بین اسلام و مسیحیت مشترکات زیادی وجود دارد؛ ما به انبیاء الهی ایمان داریم و ده فرمان موسی را قبول داریم. اما نسبت به اعتراف گناهان نزد انسان و تثلیث با یکدیگر اختلاف داریم. ما باید همسایه را دوست بداریم، دزدی نکنیم، قتل نکنیم و خدای یگانه را بپرستیم. مسیحیان به مسلمانان نزدیک هستند. در مورد پوشش اسلامی، همیشه چادر ندارم ولی سعی میکنم با لباس مناسب و با حیاء و عفاف از خانه خارج شوم. قبل از ازدواج نیز همیشه لباس مناسب داشتم و عریان بیرون نمیرفتم. الآن دخترم که پنج سالش است، نسبت به حجاب حساس است و گاهی که در تلویزیون زنان بیحجاب و برهنه میبیند، میگوید اینها حرام است و کانال را عوض میکند. او همیشه روسری و لباس بلند میپوشد.
برخی از مسلمانان اینجا آن گونه که باید آداب اسلامی را رعایت کنند، نمیکنند و این به دلیل عدم آگاهی آنها از آموزههای اسلامی است. در حالی که بسیاری از غیر مسلمانان به مرکز ما مراجعه میکنند و نسخهای از قرآن کریم را درخواست دارند. این درخواست بعد از حادثه یازده سپتامبر بیشتر شده است. قبل از حادثه یازده سپتامبر حدوداً بیست هزار مسلمان در ایرلند بود اما بعد از آن تعداد مسلمانان افزایش یافته است.» اما چند نکته پیرامون سخنان خانم لیزالی کاراتر:
اعتراف(Confession) در سنت یهودی-مسیحی یعنی اعتراف به گناه به صورت علنی یا خصوصی، که برای کسب مغفرت الهی ضروری تلقی شده است. رسالت پیامبران عهد عتیق این بود که در مردم احساس گناهکاری و پذیرش جرم خود را به صورت شخصی یا جمعی بیدار کنند. پیش از ویران شدن معبد اورشلیم، قبل از آمرزش گناه در روز کفّاره (یوم کیپور)، اعتراف جمعی به گناه صورت میگرفت.[۱] اما از هنگام تخریب معبد، روز آمرزش همچنان در اورشلیم به عنوان روز دعا، روزه و اعتراف ادامه یافته است.
در عهد جدید، پیشاپیش رسالتِ عمومی عیسی، یحیای معمّدان قرار داشت که تعمیدهای او با اعتراف عمومی به گناهان توأم بود. رسم اعترافِ مفصل نزد اسقف یا کشیش تقریباً از اوایل تاریخ کلیسا آغاز شد. در کلیسای روم در قرن پنجم، این سنت عبارت بود از شنیدن اعترافات در آغاز روزه و آشتی دادن افراد توبهکار در پنج شنبه مقدس به تدریج رسم آشتی دادن یا بخشودن گناهکاران بلافاصله پس از اعتراف و پیش از تحقق توبه مورد توجه قرار گرفت. در پایان قرن یازدهم، تنها گناهکاران رسوا و بدنام در روز پنج شنبه مقدس آشتی داده میشدند. اغلب چنین بود که اعتراف به جرم گناهان شدید تا آستانه مرگ به تأخیر میافتاد. برای تصحیح این رویه نادرست، چهارمین شورای لاتران (۱۲۱۵) قانونی را وضع کرد که بر اساس آن، هر مسیحی باید سالی یک بار نزد کشیش اعتراف کند.
بر اساس تعالیم کلیسای کاتولیک روم آیین اعتراف یکی از آیینهای مقدس است که مسیح پایهگذار آن بوده و اعتراف به همه گناهان بزرگ که بعد از تعمید صورت گرفته ضروری است. آموزه کلیساهای ارتدکس شرق درباره اعتراف با آموزه کلیسای کاتولیک روم یکسان است. اغلب پروتستانها اعتراف کلی به گناهان و بخشودگی در مراسم عشای ربانی را برای شام خداوند کافی میدانند. به عقیده بسیاری از لوتریها، اعتراف و برائت شخصی، از نهضت اصلاحات دینی جان سالم به در برد، اما سرانجام بیشتر اعضای آن از آن روی تافتند. ژان کالون نیز به ارزش اعتراف و برائت شخصی برای آنان که آگاهانه دچار این مشکل شدهاند، اذعان داشت اما منکر این بود که اعتراف کردن یکی از آیینها باشد یا آن که برای مغفرت گناهان ضروری باشد. در بعضی از کلیساهای پنجاههگرا و بنیادگرا، اعتراف به گناه بخش مهمی از مراسم عبادی است. بسیاری از پروتستانها اعتراف محرمانه یا شخصی را غیر منطبق با کتاب مقدس میدانند و اعترافی را که آیین پنداشته شده، مبتنی بر کتاب مقدس نمیدانند. این پروتستانها بر این تأکید دارند که تنها خدا میتواند گناهان را ببخشايد.[۲]
ده فرمان موسی کدام است؟
ده فرمان فهرستی از دستورات مذهبی است که طبق کتابهای سفر خروج و سفر تثنیه از جانب خدا، بر موسی(علیه السلام) در محلی به نام کوه سینا وحی شد. به باور یهودیان و مسیحیان، این احکام بر دو لوح سنگی حک شدند و موسی آنها را برای قوم بنی اسرائیل خواند. این فرمانها محور شریعت یهود بوده و تمام احکام شریعت نیز در همین فرمانها ریشه دارد. قوم اسرائیل با پذیرفتن این فرمانها با خدا همپیمان میشود. ده فرمان در باب ۲۰ سفر خروج و در باب پنجم سفر تثنیه، به طور منظم و با تفاوتهایی بسیار اندک، و در جای جای تورات، به گونهای پراکنده ذکر شده است. در قرآن نیز به الواح یا همان دو لوح ده فرمان اشاره شده است،[۳] و ویرایشهایی از آن در سوره بقره و انعام آمده است.[۴]
فرمانها:
من خداوند خالق تو هستم که تو را از اسارت و بندگی مصر آزاد ساختم. تو را معبود دیگری جز من نباشد. هیچ تصویری از آنچه در آسمان و یا بر روی زمین و یا در آب است، نساز و آنها را پرستش ننما. نام خدای خالقت را بیهوده بر زبان نیاور (از آن سوءاستفاده نکن). روز شنبه را به یاد داشته باش تا آن را مقدس بداری. پدر و مادرت را احترام بگذار. قتل نکن. زنا نکن. دزدی نکن. شهادت دروغ نده. چشم طمع به مال و ناموس دیگران نداشته باش.
پینوشت:
[۱]. لاویان ۱۶: ۲۱
[۲]. فصلنامه هفتآسمان، پاییز ۱۳۸۳، شماره ۲۳، بخش دانشنامه.
[۳]. اعراف: ۱۴۵.
[۴]. بقره: ۸۳-۸۴ و انعام: ۱۵۱.
افزودن نظر جدید