مسلمان شدن پلیس آمریکایی بعد از 11 سپتامبر

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در لاس‌وگاس آمریکا بیش از سه هزار مسلمان وجود دارد. یکی از آن‌ها پلیس زنی است که در اثر شلیک گلوله نزدیک بود از دنیا برود. ولی او حیاتی جدید پیدا کرد؛ حیاتی جدید به عنوان یک آمریکایی مسلمان:

«سلام علیکم؛ اسم من راشل است و یک هفته است که مسلمان شده‌ام. من از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ یک افسر پلیس در دیترویت میشیگان بودم. سال ۲۰۰۲ به من شلیک شد و نزدیک بود کشته شوم. من می‌دانم که این حیات جدیدی است که دارم. من پرستش خدا را نمی‌شناختم، نمی‌دانستم کدام دین را باید داشته باشم. تا اینکه برخی دوستان مسلمانم با من صحبت کردند به طوری که زندگی مرا تغییر دادند و دیگر از مرگ نمی‌ترسم. از غیر خدا نمی‌ترسم و کسی نمی‌داند که اجل او کی خواهد آمد. پس بهتر است هرچه زودتر انسان راه حق را پیدا کند و شهادتین را ادا کند و ملتزم ایمان به خدای یگانه باشد. اگر من آن روز می‌مردم معلوم نبود سرنوشت من در سرای آخرت چگونه بود ولی الآن من احساس آرامش و سعادت می‌کنم.

قبل از اینکه من مسلمان شوم چندان قوی نبودم. در دیترویت می‌دیدم که بی‌جهت مسلمانان را آزار و اذیت می‌کنند مخصوصاً بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر که مردم آمریکا همه مسلمانان را تروریست می‌دانستند درحالی‌که دوستان مسلمان من، انسان‌های محترم و مهربانی بودند. من بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر مسلمان شدم. هنگامی‌که می‌خواستم دین اسلام را فرابگیرم، می‌بایست تا حدی از زبان عربی سر درمی‌آوردم. شاید برای بعضی از مردم یادگیری زبان دیگری دلسردکننده باشد. اساساً اسلام تنها یک دین نیست بلکه فرهنگی جدید و مسیر تازه ای در زندگی است. برای من این کار ناامید کننده نبود، می‌خواستم هر چه سریع‌تر این کار را انجام دهم. چون منزلم مستقل بود توانستم از طریق اینترنت تقریباً هر چیزی را بیاموزم، حتی نحوه بستن روسری و حجاب گرفتن، همه این موارد را خودم یاد گرفتم. واقعاً تجربه شگفت‌انگیزی بود و آرامش و لذت بی‌نهایتی در وجودم حس می‌کردم. کاملاً می‌دانستم که دارم مسیر درستی را طی می‌کنم، مدت دو سال فکرم مشغول این موضوع بود. در مورد دین آگاهی و دانش زیادی داشتم اما هیچ‌کدام از آن‌ها را تجربه نکرده بودم. هرگز پا به مسجد نگذاشته بودم ولی دوستان مسلمان زیادی حتی در اداره پلیس داشتم که مسائل مربوط به دین را برایم توضیح می‌دادند.

مهم‌ترین چیزی که باعث شد تا از اسلام خوشم بیاید پوشیده بودن زنان مسلمان است. من هم درواقع این کار را انجام دادم و حجاب گرفتم زیرا در اینجا مردان به‌طور غیر عادی به زنان نگاه می‌کنند و از این بابت احساس امنیت می‌کنم. علت دیگر این بود که در این‌ بین خیلی چیزها یاد گرفتم و از آموختن لذت می‌برم. همیشه معتقد بودم که زندگی فرصتی است برای کسب تجربه‌ها و خیلی دوست دارم که هر روز موضوع جدیدی را بیاموزم. هر روز قرآن می‌خوانم، در مورد آداب و معاشرت در اسلام چیزهای زیادی را خواندم. در دین اسلام آرامش و خوشی فراوانی وجود داد که تا به حال در هیچ جا آن را ندیده‌ام.»

کد ویدئو برای استفاده در وبلاگ یا سایت شما:

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.