تاریخ دینی اهلحق و گوران
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برای مطالعه تاریخ دینی اهلحق پیش از بررسی زندگانی و عقاید بزرگان و بنیانگذاران آن، باید به خصوصیات مردمی که اهلحق در بین آنها بوجود آمده نظر بیفکنیم.
گوران(GURAN)
در قرن بيستم تحقيق پژوهشگران به اينجا رسيد که در ميان کردها يک طبقه ايراني ديگر هم هست که گوران-زازا نام دارد، که يکي از ايلهاي بزرگ و قديمي کرمانشاه و سنندج و اقشار آذربايجان[1] است و همچنين از نام بسياري از ادبا و دانشمندان کرد عراقي که "گوراني" ناميده شدهاند ميتوان استنباط کرد که "گوران" در کردستان عراق نيز حضور دارد.
اين گوران در استان کرمانشاه پيرو مذهب اهلحق ميباشد و بيشتر متون ديني اين مذهب به گويش گوراني است، کرستين- سن لهجه گوراني را وابسته به زبان اشکانيان ميداند که با لهجههاي ايالات ساحل درياي خزر و سمنان و لحنهاي نواحي کاشان و اصفهان خويشاوندي دارد.[2]
نام گوران را گروهي ماخوذ از نام بهرام گور ميدانند و معتقدند که گورانيها از نسل وي هستند. برخي گو، ران گويند(دنبال کننده گو) طرفداران اين نظريه که آنرا به دفاتر نسبت ميدهند میگويند تشبيه جلوه ذات حق است، گروهي ديگر آنرا برگرفته از لغت "گورا Gawra به معني بزرگ" (که لغتي کردي است) دانستهاند و معتقدند که گوران به معني بزرگان است. بعد از حمله اعراب به ايران گروهي از نجباي ايراني براي حفظ دين آبا و اجدادي خود، به کوهستان پناه برده و «رفتهرفته امکان تحصيل و خواندن و نوشتن از ايشان سلب شده است»[3] گروهي از نژاد شناسان، مردمان دهنشين و کشاورز کرد را – که از چادر نشينان و رمهداران ممتاز بودهاند – گوران خواندهاند.[4] به هرحال آنچه مسلم است، برخي از نويسندگان دستهاي از اهلحق را – که پيرو مکتب ملک طاووسيه ميباشند، گوران ميخوانند. متون قديمي اهلحق نيز به لهجه گوراني قديم است که به گويشهاي ماچو-ماچو و سيدي (از شعب زبان اوراماني قديم و از خويشاوندان زبان زارايي) و گاه آميختهاي از اين زبانها و لغات کردي و لکي است.[5] آنها زبان ديني خود را "عمراني" مينامند.[6] علاوه بر اين به نوعي کلام موزون که درميان کردان با آواز خوانده ميشود "گوراني" است که از قديميترين آوازهاي ايران محسوب ميشود. اين آواز با آنچه در بين مردم دشتستان مرسوم است و دشتي گفته ميشود، قرابت دارد. نمونهاي از اين آواز که در ميان طوايف لک به هوره يا مور مرسوم است و اغلب به صورت مويه در رثاي درگذتشگان خوانده ميشود، آوازی حزین و در عین حال دلکش است، گمان میرود کلامخوانی درمجالس "جم" خود نوعی از گورانی باشد. به همین سبب به "اورامانات" در المعجم مربوط میشود. مردم اورامانات نیز خود نوعی "گورانی" دارند که به همین نام نیز مشهور است.
درنتیجه اهمیت گوران در اهلحق یکی به قوم و طایفه ایست که به این نام خوانده میشوند چراکه ایشان تشکیل دهندگان اصلی اهلحق هستند و دیگری به زبان و لهجهای است که متون اصلی اهلحق بدان نوشته شده است و دیگر آنکه قبول یکی از دیدگاههایی که درباره ریشه گوران گفته شده است. چرا که قبول هر کدام از اقوال ذکر شده برای ریشه گوران، تبعات و احتمالات خاص خود را در این زمینه قوت میدهد.
منابع:
1-لقايي، نصرت الله، "طايفهاي بنام گوران در آيين باستان" هوخت، سال بيست و سوم، 1351 شمسي، شماره 2
2- آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان، ترجمه: رشيد ياسمى، ناشر: دنياى كتاب، تهران ۱۳۶۸، ص 79
3- لقايي، نصرت الله، "طايفهاي بنام گوران در آيين باستان" هوخت، سال بيست و سوم، 1351 شمسي، شماره 2
4-در خور نگرش است تمام مولفين متفقالقولند که چهار (عشيره آغازين) کرد «کرمانج، گوران، لر، کلهر» به جز کرمانج روزگاري همه آنها گوران خوانده ميشده و با گويشهاي مختلف گوراني صحبت ميکردهاند که سابقه آنها به 2000 سال ميرسد. ناگفته نماند زبان کردها کرمانج(سنه) سوراني ميباشد.
5-مکري، محمد، مقدمه، شاهنامه حقيقت(حق الحقايق)، چاپ دوم، انتشارات طهوري، تهران.
6-سوري، ماشاالله، سرودهاي ديني يارسان، چاپ اول، کتابهاي سيمرغ، انتشارات اميرکبير، تهران، 1344 شمسي، ص 19
برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع شود به کتاب مقدمهای بر دین و روان با تاکید بر اهلحق اثر صحبت فرخمنش
دیدگاهها
گورانچی اوغلان
1394/01/19 - 21:03
لینک ثابت
گوران در ترکی آذری و ترکی
m.tavab
1394/01/22 - 20:54
لینک ثابت
با سلام و عرض ادب
...
1395/03/24 - 20:32
لینک ثابت
با سلام من اهل اورمیه هستم در
m.tavab
1395/03/29 - 19:44
لینک ثابت
سلام بر اهالی ارومیه
سینا
1395/11/16 - 22:27
لینک ثابت
سبیل فقط یک نوع دیسپلین است
m.tavab
1395/11/18 - 08:37
لینک ثابت
این نظر مربوط به مکتبیان است
علی
1399/04/17 - 02:59
لینک ثابت
طایفه ای بە نام گوران وجود
ناشناس
1399/12/01 - 23:57
لینک ثابت
پیِ گرگ کف پا می مالن و چند
افزودن نظر جدید