افزودن نظر جدید
ر آن روزگار پر از شیر و دوغ
در آن روزگار پر از شیر و دوغ فزاینده گردید راه دروغ اگر چه گران گشته کار رهی کنش گر بود دلخوش از فرهی
می بینید که گفتن مثنوی های بی معنی و بی محتوی بر وزن آنچه که حکیم توس ( زبونم لال) آورده کار دشواری نیست. اگر بخواهید بنده هر ساعت ده ها بیت ازیندست خواهم آورد. اگر بر فقیران خدائی کنیم چه به دست خود را حنائی کنیم . ای ایرانی گرد یزدان شناس مگرد این همه پیش من آس و پاس چو کفشت نباشد به روز نبرد زتو آبرو دشمنت می برد ... ...و ازین قبیل. آن آدم بی معرفتی که داستان جعلی و دروغ را به نام حکیم توس در کتابهای درسی حتی بعنوان (متون ادبیات فارسی) در واحد ادببات دانشگاه گنجانده؛لحظه ای به فکر نارسای خودش فشار نیاروده که یک کفشدوز(پینه دوز) از کجا آنهمه سکه و مال و منال داشته که با ترازو بکشند و برای هزینه یک ارتش ببرند.آنهم برای مدت فلان روز؟؟؟!!! باید به آن آقا یا خانوم متقلب شعر به نرخ نان بگو ,بگویم که کسی با آن همه ثروت دیگر بقول امروزی ها در دهک پائین جامعه نیست که بخواهد برای درس خواند فرزندش به بزرگمهر و دیگران رو بی اندازد.لابد مثل امروز مدرسه های غیر انتفاعی کم نبوده. پیام نور و محتمع های الکی فرهنگی آموزشی که امروز مثل بطری نوشابه فارغ الللللتحصیل صادر میکنند.این وصله ها نه با آن بزرگمرد ایراندوست پارسی گوی می چسبد، نه به جائی از تاریخ واقعی این سرزمین.بقول معروف باید به آن حاعلان تاریخ گفت ««برو این دام جای دیگر نه»».
نخستین بنام خدای عـزیز که از طاعتش نیست راه گریز
خداوند فردوسی آن مرد راد که گیتی چون او را نیارد به یاد
همان مرد پوینده در پارسی شگفت آفریده درآن سال سی
زبان زنده از همّ آن زنده مرد کسی اینچنین شاهکاری نکرد
حکیمی که تاریخ ایران زمین ز عهد قدیم، قبل توران و چین
نبشته که ما را دهد آگهی ز ایران به دنیا رسد فـــــرهی
روانت بود شاد و نامت نکو ابد زنده ای مـــرد خوش آبرو
نمیری همی تا ابد زنده ای که تخم سخن را پراکنده ای چهان
کم سواد
1400/01/16 - 19:21
لینک ثابت