افزودن نظر جدید

| اول: ابو منصور محمد بن عبد الملك ثعالبى نيشابوری كه خداينامه عصر ساسانی را به زبان روز درآورد (قرن 4-5 هجری) در کتاب «غرر اخبار ملوك الفرس و سيرهم‏» می‌گوید که وی از تعليم و تربيت فرزندان طبقات پایین جامعه جلوگيرى می كرد و می‌گفت: «همين كه فرزندان مردم پست تعليم و تربيت صحيحى ببينند به فكر مقامات عاليه مى ‏افتند.» (ابومنصور محمد بن عبدالملك ثعالبى، شاهنامه ثعالبى‏، ترجمه: محمود هدايت‏، اساطير ، تهران، 1384، ص 292). اين گفتار او صراحت در اين دارد كه انوشيروان از اصل تعليم و تربيت نيز جلوگيری ميكرد. | دوم : در شاهنامه همانطور كه در متن آمده است، انوشيروان، از هنرمند شدن و با دانش شدن و تربيت شدگى طبقات پايين جلوگيرى ميكرد: «چو بازارگان بچــــــــــــه گردد دبير... هنرمند و با دانــــــــــــــش و يادگير... بما بر پـــــس مرگ نفــــــرين بود... چه آييـــــن اين روزگار ايـــــــــن بود» يعنى اگر او هنر و دانش و تربيت بياموزد، سبب ميشود كه اشراف پايين آمده و طبقات پايين بالا بيايند و در نتيجه بزرگانم كشور بر من نفرين خواهند كرد. روشن است كه انوشيروان مانع هنر آموزى و دانش آموزى و تربيت يافتگى طبقات پايين بود. حال ممكن است افراد عادى جامعه در حد نوشتن نام خود يا خواندن چند كلمه سواد داشته اند، (قابل انكار نيست) اما "پيشرفت" در دانش و هنر و تربيت، امرى بود دست نيافتنى، و طبقات عامه مردم از اين نعمت محروم بودند.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.