افزودن نظر جدید

جناب بزرگمهر، شما دیدگاه طرف مقابلتان را نصفه و نیمه بیان میکنید و سپس همان "نیمه" را نقد میکنید و گویا در اثر این رفتار، حس کاذب شجاعت و شهامت نیز به شما دست می‌دهد و نوعاً به خودقهرمان‌پنداری مبتلا هستید. در حالیکه لازم است پیاده شوید و مسیری را که به اشتباه آمده‌اید، بازگردید. نگاه منفی زرتشتیگری به خط و کتابت، دو مستند حتمی دارد. یکی تواریخ ایرانی و دیگری دلیلی مبتنی بر شواهد عقلانی.

1. تواریخ ایرانی: فردوسی در شاهنامه میگوید که دیوان اهریمنی به تهمورس خط و دانش یاد دادند. (نبشتن بخسرو بياموختند؛ دلش را بدانش بر افروختند) و در اوستا بارها و بارها از مطلق رفتارها و منش دیوان اهریمنی نهی شده است

2. دلیل مبتنی بر شواهد عقلانی: همین که اوستا در گذر هزاران سال شفاهی و سینه به سینه منتقل می‌شد و موبدان از کتابت آن سر باز میزدند (تا اینکه در نهایت در تقابل با ادیان ابراهیمی مجبور به کتابت منابع شدند) خود بهترین دلیل بر این است که موبدان، چنین رفتاری (کتابت) را دخیل در دین خود نمی‌دانسته و برنمی‌تافتند. چرا باید چنین می‌بود؟ جز اینکه منشأ خط و کتابت را منفور می‌پنداشتند؟

Plain text

  • تگ های HTML قابل قبول نمی باشد.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
2 + 3 =
*****