فشار قبر و نظریات محمد علی طاهری

  • 1392/02/11 - 11:45

در این پژوهش مختصر به بررسی مسئله فشار قبر دیدگاه عرفان حلقه پرداخته شده است. نگاه غیراصولی و فارق از دین، به فشار قبر، عمده ترین اشکال این نظریه است.
در تئوری عرفان حلقه، فشار قبر، نتیجه تلاش کالبد ذهنی برای ورود به جسم میت می باشد و هیچ ارتباطی با مسئله گناه و اعمال نادرست و غیر اخلاقی ندارد. در حالی که با توجه به نصوص دینی، رویکرد اصلی مسئله فشار قبر، به ابتلائات غیراخلاقی و گناهان و معاصی خاص است. در روایات وارد شده است که بیشترین علتی که انسان به عذاب قبر مبتلا می شود؛ به دلیل  سخن‏چینى و بدخلقى و بی مبالاتى به نجاست بول (ادرار) است {1}. ‏ در روایت دیگر از رسول خدا (ص) نقل شده است: «عذاب قبر به سزاى سخن چینى، غیبت و دروغ است» {2}. اگر چه عذاب قبر بسیار رنج آور و سخت است، ولی همین فشار و عذاب قبر، کفاره گناه مؤمنان است تا در قیامت و هنگام رسیدگی به اعمال، از گناهان آنان کاسته شده باشد. در روایات متعددی هم به این حقیقت اشاره شده است؛ سکونى از امام صادق (ع) و ایشان از پدرش و از پدرانش، از امیر مؤمنان (ع) نقل کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: فشار قبر براى مؤمن کفّاره نعمت هایى است که تباه کرده است {3}.
مسئله دو اینکه؛ روح پس از مفارقت از بدن، تلاشی برای بازگشت دوباره به بدن ندارد و از این جهت که روح ارتباطش با عالم دنیا قطع شده است، باور این مطلب دشوار و غیر عقلانی است. محمد علی طاهری، رهبرعرفان حلقه در این مورد می گوید: « اگر كالبد ذهني پس از مرگ تلاش كند كه مجددا وارد جسم خود شده و دوباره جسم خود را به حركت در آورد، فشار بسيار زيادي را تجربه مي كند كه به آن فشار قبر مي گويند. این تلاش براي او ناموفق و تجربه سختي است. پس فشار قبر مشمول كساني مي شود كه مي خواهند دوباره وارد جسم مرده خود شوند.»کتاب موجودات غیر ارگانیک.
دریک جمع بندی کلی، میتوان نظریات حلقه را در مورد مسئله فشارقبر به محور اساسی دسته بندی کرد:
1- فشار قبر نتیجه اعمال ناشایست افراد نیست.
2- فشار قبر مربوط به  بعد از مفارقت روح از بدن است، نه هنگام مفارقت.

 

پی نوشت :

[1] صدوق، محمد بن علی، اعتقادات(ترجمه حسنى)، ص 69، انتشارات اسلامیه، تهران، 1371ش

[2] جلسی، محمد باقر، ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار(ترجمه محمد باقر کمره ای) ، ج‏2، ص162، انتشارات اسلامیه، تهران، 1364ش

[3] ثواب الاعمال، (ترجمه بندرریگى)، ص 425

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام تریانا گرامی؛ از برتریهای اسلام بر سایر مکاتب این است که در اسلام، انسان به حال خود رها نشده و در واقع خداوند برای انسان در تمامی ابعاد برنامه‌های کلی یا جزئی داده است. از جمله آموزه‌های مربوط به مسائل جنسی و ازدواج و ... هست که شاید کمتر از یک هزارم درصد تعالیم اسلامی باشد، اما همان هم لازم و ضروری است. برخلاف اسلام ستیزان و دشمنان اسلام، که در زمینه مسائل جنسی کاملاً وقیحانه رفتار میکنند، از ازدواج و رابطه جنسی با حیوانات گرفته تا خود ارضایی و تجاوز به عنف و... که همه اینها در اسلام حرام است. ولی بسیاری از اسلام ستیزان (نه غیر مسلمانان) به آن دچار اند.

ادامه ؛ تریانا گرامی؛ پیرامون عقائد اسلامی ده ها هزار صفحه مطلب دسته اول وجود دارد. همچنین پیرامون اخلاق... ؛ اما اگر بخواهید به صرف قوانین بپردازید، باید بدانید که فقه اسلامی، ده ها باب است. هر بابی نیز فصول مخالفی دارد. اگر فقه اسلامی را مطالعه کنید، میبینید که فقط بحش کوچکی از آن اختصاص به مسائل جنسی دارد که آن هم ضروری است. اما اینکه شما گفتید: «اگه ادم دستگاه تناسلی نداشت کل قوانین اسلام تو یه برگه A4 جا میشد». این نتیجه گیری ذهن شماست. از میان صدهاهزار مسئله، مسائل جنسی چنان چشم شما را پر کرد که هیچ چیزی جز این ندیدید (این نوع نگرش شما حاصل تفکرات و جهان‌بینی شماست.)

آقا سامان این اسلامستیزا حرف بی ربط زیاد میزنن فقط دوست دارن یه چیزی گفته باشن عقلشونو به کار نمیندازن

واقعا که توی چند سال گذشته کمتر کسی رو دیدم که حرفهای محمد علی طاهری را خوانده باشه و یا شنیده باشه و مجذوب نگاه نوی ایشان به مقولات دینی و هستی نشده باشه. جای تاسفه که دسترسی به آثار ایشون و استفاده از کلاسهای این بزرگوار در جامعه ما جرم محسوب میشه. ایشان هم مانند بسیاری دیگر از بزرگان در زمان حیاتشان با بی مهری حاکمان وقت و ظاهر پرستان دینی مواجه شده اند . با آرزوی سلامتی و آزادی ایشون.

سلام به همگی استاد طاهری مسایلی و باز کرد که تو خود قران بود ایشان قانون های دنیا رو تشریح کردن اول اینکه در رابطه با جن خدا تو قران هم توضیح داده ما سوره جن داریم در ضمن استاد جن گیرینکردننکردن فقفقط به افرادی که درگیر شده بودن و از لحاظ روحی از این نظر لطمه دیده بودن کمک کردن که از این مسایله راحت شن عرفان حلقه مباحث بسیاری داره چرا مباحث خداشناسی و چرخه انالله و انا الیه راجعون رو راجع بهش صحبت نمی کنید چرا در رابطه با مقاله ها و کتابای زیادی که نوشته صحبت نمی کنید عزیزان من مگه میشه آدم بی سوادی چندین کتاب و مقاله بنویسه اگه استاد حرفای بی خودی میزد کسی جذبش نمیشد این همه طرفدار پیدا نمی کرد اگه استاد حرفای بی خودی میزد زندانی نمیشد این همه ادم بی سواد کلاش داریم چرا تو زندان نمیرن بعد کسی که در رابطه با خدا شناسی و مباحث علمی صحبت میکنه زود زندانیش می کنند پس وقتی میبینید آدمی به این شکل تو اذهان عمومی سرو صدا می کنه برید کتاباشو از اینترنت دانلود کنید بخونید و بعدقضاوتش کنید , طاهری به بشریت خدمت کرد الان کسی قدرش و نمی دونه اما وقتی بمیره همه میرن دنبال مسلکش, بیاید تا زندست قدرشو بدونیم و بشناسیمش نباید این سرمایه های ملی رو به این آسونی از دست بدیم

من در این دنیا به این نتیجه هر عملی را عکس عملی است بر خلاف و عکس مخالف اقی کاش تحقیقات را کامل کنید ونتیجه ای که می گیرید لااقل در آینده وجدانتان راحت باشد کدام یک از پیامبران ما سواد داشتند موسی یا حضرت محمد مگر مردم پیامش را قبول نکردند

فقط وقتی اطلاعات ندارید قضاوت نکنید فقط قضاوت نکنید برید ببینید چی داره میگه این استاد بزرگوار

دوستان عزیز از نظرمن اقای طاهری یکی از بهترین عرفانان جهان هستند من خودم به شخصه حامی اثار و عقاید ایشون هستم و ازطرفی به شما دوستان عزز پیشنهادمیکنم علاوه براثار اقای طاهری اثار روشنفکر ایرانی صادق هدایت را هم بخونید در ان صورت راحت تر تصمیم میگیرید

ممد جنگیر (محمدعلی طاهری) عارف نیست. جنگیر و رمال است. ادای عرفا را در میآورد. صادق هدایت (کاذب ضلالت) هم روشنفکر نبود. خودش در نامه به برادرش محمود نوشت که من در اینجا (فرانسه) در لجن و کثافت زندگی میکنم. آخر هم خودکشی کرد (چون در زندگی به پوچی رسیده بود). کسی که به پوچی میرسد نامش روشنفکر نیست. بلکه تیره فکر است. اندیشه اش سرد و خاموش است.

ادعای دینداری یا تظاهر به آن !! این همه تهمت و افترا بنام دعوت به راه حق ؟ کدام اسلام اختیار اینهمه اهانت و تهمت و افترا داده ؟ حرفها زیاد است ... امروز مطلب منتشر شده دوستی را خواندم تاریخ است و توصیه خداوند رحمان الرحیم و پیامبران وحی و آیات بی نظیر خداوند که همگی توصیه به نگرش به تاریخ و درس گرفتن داشته و دارند انشاالله که مفید فایده شمای بزرگوار که از سطحی و منظری بقیه را ظاله و کافر می دانید و حتما اندیشه های خود را رستگار که همان کلام آشنای "" انا خیرا منه "" ای کاش قدری اندیشه ها و افکار و آموزه های استاد طاهری را ولو به به احتمال و باور ناپایداریان سیر و مطالعه ای داشتید و بجای اتهام درسها را نقد می فرمودید ای کاش بجای مدعی بودن رهرو واقعی راهبران و رهروان طریقت عملی آزاد مردان و آزاد اندیشان که در راس آنان علی (ع) قراردارد باشم بدون شك على(ع) كه به گفته خودشان آنچنان در تدبر احوال گذشتگان غوطه ور شده كه گويا با آنها زندگى كرده و عمرى به وسعت تاريخ داشته است، بهتر از همه تاريخ را مىشناسد و انگيزههاى پيدايش و سقوط جوامع و عوامل ضعف و فتور يا شكوفايى و ترقى ملتهاى پيشين را مىداند. پس بزرگوار بیاویم از نمونه های تاریخی درس بگیریم و بفهمیم که بدون مطالعه به همدیگر یورش نبریم و اما درسی که می توانیم از تاریخ ببیریم

با تشکر از مقامات انتظامی و قضایی که این حرومزاده رو دستگیر کردند خدا میدونه چقد ادم جاهل رو به ضلالت کشوند انشالله هرچه زودتر دارش بزنن تا درس عبرتی برای بقیه اونایی که با هدف و نیت قبلی به اعتقادات و افکار مردم ورود پیدا میکنن بشه

مؤمن بی سواد و کافر باسواد: سال۱۹۹۴ پس از صدور فتواى کفر توسط یکى از مفتیان افراطى مصر علیه نجیب محفوظ ، نویسنده شهیر معاصر مصری (۱۹۱۱-۲۰۰۶) و برنده جایزه نوبل ادبی (۱۹۸۸)، یکی از جوانان “غیور و متعصب” چاقوی خود را در سینه نویسنده ۸۳ساله فرو کرد. محفوظ از این سوء قصد جان سالم به در برد، اما دو سال طول کشید تا بار دیگر توانست قلم به دست گیرد. محمد سلماوی، نویسنده مصری، پس از این رویداد با آن جوان به گفت‌ وگو نشست و نخست از او پرسید: “چرا به نجیب محفوظ حمله کردی ؟” مرد جوان جواب داد: چون او کافر است. سلماوی پرسید: مطمئن هستی؟ مگر از او چیزی خوانده‌ای؟ و پسر جواب داده بود: ” پناه بر خدا! من خوشبختانه سواد ندارم تا این کفریات را بخوانم ”

ادعای دینداری یا تظاهر به آن !! این همه تهمت و افترا بنام دعوت به راه حق ؟ کدام اسلام اختیار اینهمه اهانت و تهمت و افترا داده ؟ حرفها زیاد است ... امروز مطلب منتشر شده دوستی را خواندم تاریخ است و توصیه خداوند رحمان الرحیم و پیامبران وحی و آیات بی نظیر خداوند که همگی توصیه به نگرش به تاریخ و درس گرفتن داشته و دارند انشاالله که مفید فایده شمای بزرگوار که از سطحی و منظری بقیه را ظاله و کافر می دانید و حتما اندیشه های خود را رستگار که همان کلام آشنای "" انا خیرا منه "" ای کاش قدری اندیشه ها و افکار و آموزه های استاد طاهری را ولو به به احتمال و باور ناپایداریان سیر و مطالعه ای داشتید و بجای اتهام درسها را نقد می فرمودید ای کاش بجای مدعی بودن رهرو واقعی راهبران و رهروان طریقت عملی آزاد مردان و آزاد اندیشان که در راس آنان علی (ع) قراردارد باشم بدون شك على(ع) كه به گفته خودشان آنچنان در تدبر احوال گذشتگان غوطه ور شده كه گويا با آنها زندگى كرده و عمرى به وسعت تاريخ داشته است، بهتر از همه تاريخ را مىشناسد و انگيزههاى پيدايش و سقوط جوامع و عوامل ضعف و فتور يا شكوفايى و ترقى ملتهاى پيشين را مىداند. پس بزرگوار بیاویم از نمونه های تاریخی درس بگیریم و بفهمیم که بدون مطالعه به همدیگر یورش نبریم و اما درسی که می توانیم از تاریخ ببیریم

مؤمن بی سواد و کافر باسواد: سال۱۹۹۴ پس از صدور فتواى کفر توسط یکى از مفتیان افراطى مصر علیه نجیب محفوظ ، نویسنده شهیر معاصر مصری (۱۹۱۱-۲۰۰۶) و برنده جایزه نوبل ادبی (۱۹۸۸)، یکی از جوانان “غیور و متعصب” چاقوی خود را در سینه نویسنده ۸۳ساله فرو کرد. محفوظ از این سوء قصد جان سالم به در برد، اما دو سال طول کشید تا بار دیگر توانست قلم به دست گیرد. محمد سلماوی، نویسنده مصری، پس از این رویداد با آن جوان به گفت‌ وگو نشست و نخست از او پرسید: “چرا به نجیب محفوظ حمله کردی ؟” مرد جوان جواب داد: چون او کافر است. سلماوی پرسید: مطمئن هستی؟ مگر از او چیزی خوانده‌ای؟ و پسر جواب داده بود: ” پناه بر خدا! من خوشبختانه سواد ندارم تا این کفریات را بخوانم ”

آقا میثم، نمی دونم شما چه کسی هستید و به چه چیزی اعتقاد دارید؛ مهم هم نیست. در هیچ مسلک و مرام انسانی به ما اجازه داده نشده است که به انسان دیگری تهمت "حرامزاده" بزنید. مطمین باشید تهمت ناحق روزی گریبانگیر تهمت زننده را خواهد گرفت. طلب خیر برای شما و تمام انسانها برای یافتن راه حق

سلام به همه دوستان اگه درک ما از فشار قبر اینه خاک قبرستون تا الان باید 1000مرتبه نشست میکردپس قضیه جدی تر از این حرفهاست.دوستان این مسیله رو از ابتدا با مثالی بررسی میکنیم.شما اگه به میدانهای نیرویی کره زمین نگاه کنید وبه نقش هرکدام اگاه بشید میبنید که هرکدام ازاین میدانهای نیرویی براساس وظیفه وایفای نقش چه اهمیتی پیدا میکنن که از جمله انها میدان مغناطیسی پیرامون کره زمین هست که یکی از استفاده های ابزاری انسان از این میدان در پیدا کردن جهت به وسیله قطب نما هست.حال فرض کنید که انسانی جهت خاصی را مدنظر داشت وبا قطب نمایی که در دست داشت درپی یافتن جهت خویش بود تا بتواند در بیابان به مسیر اصلی خود برسد تا از مسیر منزل دور نشه وبه بیراهه کشیده نشه پس لازمه با قطب نمایی که در دست داره در جهت یافتن مسیر از اون کمک بگیره وممکنه تابه سر منزل مقصود برسه بارها وبارها از مسیر منحرف بشه ودوباره این جهتیابی رو انجام بده وتوی مسیر اصلی بیوفته این مثال دقیقا به ما در فهم الیه راجعون کمک میکنه به طوریکه ما از انواع روحهایی که میشناسیم یکی روح الله است یکی روح القدس ودیگری روح هادی هست که با توجه به مثالی که زدیم نقش روح هادی برای ما حایز اهمیت هست وروح هادی دقیقا حکم میدان مغناطیسی رو داره که روح هادی به وسیله رب مدیریت میشه واز سمت رب پالسهایی رو برای انسان میفرسته ودر درون انسان هم قطب نمای وجود اون که همون اشتیاق به سمت مسیر اصلی هست وجود داره وبا توجه به این اشتیاق پالس هایی رو از سمت روح هادی دریافت میکنه که همونطور که گفته شد این پالسها توسط رب فرستاده میشه وتا اونو به سمت رب برگردونه ونذاره که انسان در بیابانهای این دنیاسر در گم باقی بمونه واونو به سمت رحیمیتش بکشونه که همونطور که در سوره حمد هم میخوانیم الحمدلله رب العالمین الرحمن الرحیم.حال هرکدام از ما در زندگی دست به اعمالی میزنیم که میبینیم سیری ناپذیر هنوز به دنبال گم شده ای میگردیم و هیچ کدام از این اعمال تشنگی مارو فرو ننشانده و به پول میرسیم ارامش نداریم ازدواج میکنیم ارامش نداریم و..... وابن به خاطر اینه که قطب نمای اشتیاق ما هنوز جهت اصلی رو به ما نشون نداده و تا اون جهت پیدا نشه ما با روز مرگی در بیابان خواسته های خودمون گم شدیم و معنای ارامش برای ما نامفهوم باقی میمونه وممکنه که فرصت کوتاه این دنیا را تمام صرف بازیهای این دنیا کنیم وتوی اون مسیر اصلی نیوفتیم.حال وقت مرگ بر انسان حادث بشود و روح باز پس گرفته شود این پالس برگشت به سمت رب همچنان باقیست ومیخواد که مارو توی مسیر رحیمیت خودش که همون الیه راجعون هست بندازه ودریای لطفشو به ما بچشونه ولی انسان از اونجا که با دروغ ریا طمع قضاوت نابه جا وابستگی هایی رو برای خودش به و جود اورده در لحطه بعد از مرگ ما بین دو کشش قرار میگیره یکی کشش از سمت رب که تضمین کننده الیه را جعون هست وبا رحیمیت انجام میشه و دیگری کشش به سمت وابسته گی های این دنیا که پایه واساس ان بر همون صفات رذیله هست به خاطر همین انسان وابسته تمایل به بر گشت به سمت منافعی که از این صفات به دست اورده وبه اونا وابسته شده داره ومرگ رو که تضمین الیه راجعون هست نمیپذیره ومیخاد به تجربه حیات مادیش واون وابستگی ها ادامه بده به خاطر همین عدم پذیرش میخاد به جسم خودش برگرده چون تنها از این طریق این وابستگی ها ارضا میشده واین با فشار سنگینی برای جسم همراه هستش ولی عدهای با اغوش باز به سمت مرگ میرند

به شما طرفداران عرفان حلقه بگویم که سخت در اشتباهید فرد بد دین و غدار چون محمد علی طاهری باید ماستش را کیسه کند دیگر حنایش رنگی ندارد خدا را سپاس که دشمنان ما را از نادان ترین افراد آفرید

با سلام حالا چرا این آقا رو اینقدر بزرگ میکنید حالا می خواد عارف باشه یا جن گیر هر چی هست واسه خودش

من کمابیش تجربیاتی دارم، که نظریه دکتر یا مهندس، ویا هر کسی که فکر نمی کنم در این مورد بی تجربه باشه، رو تا به دید مثبت می بینم. البته همیشه برای آرامش روحم که دستامایه این قوم بی تجربه نگردد، به حضرت حافظ مراجعه میکنم و با خودم زمزمه میکنم از حلاج برسر دار این نکته خوش سراید که از . شافعی نپرسند امثال این مسائل!

نظر دکتر طاهری هم بر گرفته از مباحث دینی نشات می گیره. افرادی که گناهکارند و تعادل روحی خود را به خوبی نتوانستند برقرار کنند، طبیعی است که میل بازگشت به دنیا و جسم مادی برای آنها بیشتر و فشار قبر هم بیشتر خواهد بود. اما انسانهای خدا جو و حقیقت طلب چون رفتن به دنیای برزخ را نعمت می دانند واکثرا هم باید تمایلی به بازگشت نداشته باشند در نتیجه فشار قبر کمتر خواهد بود به هر حال جدایی روح از جسم مادی قطعا مشمول فشار و سختی خواهد بود که با اندکی تفکر درست می شه به حقیقت مرگ آگاه شد.

من زمانی به اوج ناامیدی . هراس و اضطراب رسیده بودم واقعا درماندگی و مضطر شدن رو با تمام وجود روح وجسمم تجربه کردم و اون وقت بود که از خدا عاجزانه درخواست کمک کردم .امیدوارم برای هیچکس پیش نیاد اون حالات خراب من .اون شب خدا راه رو نشونم داد و من از عرفان کیهانی به ارامش رسیدم به عشق خداوند پی بردم خارو شکر میکنم به خاطر داشتن خودش و به خاطر پناه دادنش به منو به خاطر ارامشی که خودش تو این چهار سال به من داد.خدایا شکر که محمد علی طاهری شوق دونستن داشت وتو بهش عطا کردی.از همه میخوام خودشون اشتیاق دونستن داشته باشن وببینن که خداوند بخشنده بی نهایته همونطور که به استاد طاهری عطا کرد به همه مشتاقها عطا میکنه.طلب خیر برای همه ی بشر دارم

من یه شخص کاملا بی طرف هستم اما از نوع نگرش وکلام متقدین وموافقین میشه به حقیقت رسید. آیا اشخاص منتقد کمترین اصول انسانی یعنی عفت کلام رو رعایت کردن؟

انسان وقتی از کالبد فیزیکی خارج شده و در بعد روح یا بعد اثیری یا اختری قرار میگیرد به صورت هوشیار هر بار برای خروج دچار دردی میشود ولا اینکه ریسمان کاملا قطع شود و برگشت وی دیگر به جسم مقدور نیست .. حتی تنهایی ..دلتنگی ..وو... احساسات ناشناخته ای که هر بار نزد ما میاییند ..پیامهایی هستن از گذشته و از کائنات...که هر کدام منظور خاصی رو دنبال میکنند...مثلا خلا هایی که باعث میشه در تفکر شما ایجاد تداخل کنه ...تنهایی و دلتنگی میتونه یه گوشه از جهنم باشه ...وقتی یک انسان قرار از ادمیت به خاطر هوسهاش و غریزه های حیوانیش رو به رو بشه داره تبدیل میشه ...به سمت خوی حیوانی...هر بار با پیامی رو به رو میشه که بهش میگیم وجدان ....و پیامی از سوی ما ارسال میشه به عنوان توجیح .....حالا انسان داره کاملا تبدیل میشه به بعد روحی ...و این شامل درد میباشد....برای اینکه تعادل ایجاد شود....

حال نکیر و منکر ...درست خوبی و بدی ....بدیها یا همان غرایز حیوانی سعی در بازگشت دارن و دیگر برگشتی نیست ...حضرت علی میفرماید بزرگترین اسرار مرگ است ...منظورشون از مرگ در زندگی هست نه در اخرت ...ادمی رسد به جایی که جز خدا نبیند ...مولانا .................میگه ادمی باید در زندگی بمیرد ...و من از انجا فهمیدم ...یعنی کشتن چیزهایی که خارج از بعد فیزیکی هست ....و به روح و طبیعت ادمی هست ...عشق ورزیدن ...محبت کردن...ووووووو...اداب سکوت کردن ...حقیقت یعنی انچه به واقعیت میرسد و ما قبول نداریم چون بر خلاف تصورات ماست ...انسان برای رسیدن به تکامل باید خودش رو بشناسه ...انسان برای هر تغییری درد خواهد کشید چرا که عادت ها از بین میرود....حالا قسمتی از وجود تو یعنی زندان تن رهایی پیدا میکنی.....قفس خاکی ...در مورد خودتون ...چاکراها...اینکه چطور روح و ذهنتون رو پرورش بدین تحقیق کنین ...من ادعایی ندارممم...تنها انچه مینویسم .....که باید در برابرش سکوت کنم ............امیدوارم انقدر واضح گفته باشم که نخواهیم الگو پذیر باشیم ...و بگیم فلانی رو بکشن یا فلانی رو نکشن....تقدیر تو رغم خورده تو سر راه قرار میگیری با قلمی که برات رغم زده شده ولی تو انتخاب میکنی ...

من فقط ميتونم بگم طاهرى معلم عشق ،اسلام وحقيقته وبس ومسلما افرادى كه تحت تاثير موجودات غير ارگانيك وشبكه ى منفى هستند با او وعقايدش مخالفت ميكنند وغير از اين نيست.

باسلام اگه یکم چشماتونا باز کنید میبینید که تمام مدراکا استاد طاهری وجود داره چند تا دکترای افتخاری از ترکیه ارمنستان و اگه اشتباه نکنم از ایران به این بزرگوار تعلق گرفت و حتی کانال های تلویزیون داخل اخبار هم نشون داد که داخل فیسبوک هم هست.اگه استاد طاهری انکار کرد تمام این حرفا به زور شکنجه و تحدید وتحت اثر داروی کتامین مجبور به این حرفها شد

من به خدا پناه بردم دائم الوضو شدم هر صبح براي سلامتي امام صدقه دادم اول وقت نماز بجا آوردم توسل به معصوم كردم نان حرام يا شبهناك نخوردم و نميخورم از واجبات و محرمات الهي مراقبت كردم و الخ چرا تا وقتي كه از اين سيستم استفاده نكردم، شفا حاصل نشد؟ اگر بدون توهين ميتوانيد جواب بدهيد، خوب بفرمائيد، خوشحال ميشوم كه مورد هدايت برادران قرار بگيرم

منظور شما از شفا چیه ؟ ممنونم

بنده همه نظرات را نخوندم اما بحث از تلاش كالبد ذهني براي بازگشت به بدن شروع شده كه آقاي طاهري ازاون به فشار قبر ياد ميكنن و شرعيون ميفرماين فشار قبر حاصل گناهان است . اين دو روايت يكي است زماني كالبد ذهني تلاش براي بازگشت به بدن را دارد كه نتوانسته باشد از وابستگي خود به دنياي مادي رها شود و از آنجايي كه گناه حاصل غفلت از ياد خداوند است و ذل بستگي به دنيا نيز غفلت از ياد خداوند است انساني كه گناهكار باشد نمي تواند حقيقت مرگ و تقدير خود را بپذيرد و به جاي تسليم در مقابل حضرت حق و دل كندن از وابستگيهاي دنياي مادي و حركت در ادامه مسير انا لله و انا اليه راجعون ناباورانه تلاش ميكند تا به جسم خود برگردد . البته مطمئن باشيد كمتر كسي (بسيار معدود) از فشار قبر و يا همان دلبستگي براي بازگشت به دنياي مادي در امان خواهد بود . شنيديد كه اگر كسي به هنگام مرگ بتواند شهادتين بگويد يقيناً از اين بعد (دنياي مادي ) صعود خواهد كرد و سرگرداني و بقول برخي مكاتب به صورت لاشه اثيري در اين دنيا گرفتار نخواهد شد در اين ارتباط كه بي ربط به فشار قبر نيست ذكر شهادتين بخودي خود موجب رهايي نيست بلكه اين ايمان و اوج رهايي بنده از قيد جهان مادي و تسليم مرگ شدن ورضا دادن به طي مسير بعدي براي پيوستن به اصل خويش است كه با ضميري آماده ذكر شهادتين را جاري ميسازد . دوستان شرع ظاهر عبادات و مناسك را مي آموزد اما براي دريافت باطن بايد تلاش كرد و اشتياق داشت و اگرنه عبادت و انجام مناسك بدون درك باطن آن حكايت هفتاد سال پيشاني بر خاك كوبيدن را خواهد داشت.

عجب

چرا وقتی چیزی رو نخوندین راحت نظر میدید راجبش ؟ اگه چنین چیزی رو قبول ندارین پس حق نظر دادن هم ندارید

سلامو منظور از فشار قبر فشار و سختی روحه نه جسم. شما چطور دکتری هستی که اینو نمیدونی؟؟؟

در مورد کالبد ذهنی آیا کلمه تخصصی است یا اینگه فراگیر میباشد و بنده تازه میشنوم میخواستم در مورد کالبد ذهنی سوال کنم .سپاس

به شهری که همه در آن می لنگند به کسی که راست راه می روند می خندند ................................ جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند . ................................. چقدر خوبه که تفکر کنیم در هر چیز و قبل از تعصب بیاییم و دوباره از نو بیاندیشیم. سخت گیری و تعصب خامی است تا جنینی کار خون آشامی است دوستان عزیزی که اطلاعاتی در ابن خصوص ندارند بهتره کسب فیض کنند و بعد بدون تعصب نظر بدن . راه بازه .. انتخاب جهل یا آگاهی ...

اگر شما کار های خوبی کرده باشید دیگر احتیاجی برای برگشت ندارید

عقیده هر چه باشد زندان وتهدیدراهش نیست

هر که در این حلقه نیست فارغ ازین ما جراست

برادران اگر دین ندارید لااقل در دنیا آزاده باشید(امام حسین (ع)) . چرا وقتی کسی حرف جدیدی میزند بدون آنکه در مورد وی شناخت و معرفت کافی داشته باشید ، بدون معلومات و اطلاعات کافی، وی را متعصبانه تخریب میکنید. همگان میدانند که هیچ حدیثی صددرصد موثق نیست و اگر به کتب عرفای نامی ایران نگاهی بیندازید اشعار استعاره هایی خواهید یافت که همگی نیاز به کشف رمز دارند و حالا کسی پیدا شده که آنها را کشف رمز کرده و توضیح میدهد. آیا باید منصور حلاج دیگری را قربانی کنیم؟؟؟!!! یک سخن تازه بگو تا دوجهان تازه شود... بگذرد از هر دو جهان بی حد و اندازه شود. خداوند همه را به راه راست هدایت بفرماید و دل مارا به نور حقیقیت روشن نماید.

احادیث درست 100% موثقند

من نظراتو خوندم نمیدونم این آقا حرف حسابش چیه ولی اینو فهمیدم که شاگردای خوبی تربیت کرده که با سعه صدر به منتقدین جواب میدن درود بر شما

تعریف استاد طاهری درست است فشار قبر یعنی تلاش روح برای برگشتن به جسم .اما این فشار برای چه کسانی است؟ برای گناهکاران و کسانی که اعتقادی به دنیای پس از مرگ ندارند ووقتی مرگ صورت میگیرد تلاش برای بازگشت به جسم خود میکنند وگرنه اولیا الهی که چنین فشار قبری را نداشته اند بهتره قبل از قضاوت بی جا کمی اطلاعات کسب کنید و پژوهش انجام بدین

با سلام به همگی. من نظرات رو نخوندم و نمیدونم در این مورد نظر داده شده یا نه و البته هنوز هم عضو عرفان حلقه نشدم ولی بر اساس مطالعاتی که دارم در موردش انجام میدم بسیار بهش علاقه مند شدم. نویسنده مطلب آیا دقیقه ای به نوشته های خودش فکر کرده یا نه؟ بابا اگه هزار تا هم روایت بیاری داره همشون میگه فشار قبر یعنی مکافات اعمال خلاف گفته های خدا و قرآن ، درسته؟ خوب الان شما روحت از بدنت خارج شده و تازه داری میفهمی که ای وای فلان جا فلان غلط رو کردم و فلان غلط دیگه و فلان و فلان و.... خوب به نظر خودت آیا سعی نمیکنی برگردی حداقل یه کم از غلط هات رو جبران کنی یا یه کم از بار گناهانت رو سبکتر کنی؟چون شاید خودت هم هنوز فکر میکنی نمردی ، شاید داری خواب میبینی و... خوب مرد حسابی اونجا که هر چه قدر سعی میکنی و نمیتونی و دوباره سعی میکنی و دوباره و .... و در آخر باز هم نمیتونی این یعنی عذابببببببببب و این هست عذاب قبر

اگر مویی از سر بی گناهی کم بشه نحسی و شومیش دامن همه کسانی از اون کسی که لایک میذاره تا اون کسی که با قدرتش باعث صدمه واقعی میشه رو میگیره که با تهمت کج فهمی یا تنگ نظری داعش وار باعث آزرده شدن یا از بین رفتن انسانهای بیگناهی میشن که گناهشون جور دیگه ای فکر کردنه و چنانچه حساب و کتابی در آخرت باشه باشه قطعا با همین نسل ظالمان در آخرت محشور میشوند؛ نهایتا اگه شخصی باعث دردسر میشه میشه طردش یا تبعیدش کرد هر چند که اندیشه سلاحش اندیشه هست!نه حذف انسانها

خدا هممونو به راه راست هدایت کنه <3

آقای متفکر که به این حالو روز ایشون میگی عذاب قبر و میگی که برگرده پس یعنی امام سوممون هم تو کربلا عذاب قبر میکشیده؟ مگه غیر از اینه که قران و هر کتاب کهن دیگه ای تفسیر داره؟ پس هزارتا روایتی که میگی راست میگن دکتر طاهری هم همونو میگه با این تفاوت که اون روایتارو تفسیر کرده و سعی داشته باشید همیشه اول مطالعه کنید بعد راجع به هر کسی نظر بدید یا ذهنیت سازی کنید حالا میخاد مطالعه بقیه نظرات باشه یا مطالعه کتابا یا همون روایاتی که فقط و فقط دورادور شنیدید پایدار باشید

لطفا آیاتی از قرآن برای فشار قبر ذکر کنید که اعتبار داشته باشد روایات فاقد اعتبار هستند چون مشتی احمق ... به نام بزرگان دین آنها را ساخته اند ملاک فقط قرآن است شما ظاهر بین هستید و ظاهربیتی همان شرک است

خیلی از روایات درست دارای اعتبارند انقدر کلی و با اطمینان صحبت نکن

ازنظرمن بدنیست انسان مطالعه ایی داشته باشه وتفکرکنه. اگر ما دین شناس باشیم بامطالعه ومدرک میتونیم نظریات استاد طاهری راردیاقبول کنیم ولی زندانی کردن ایشون ارنظرمن یک ضعف دینی محسوب ميشه وحتی اگر ایشون نظریاتشون اشتباه باشه بازندانی کردنشون بزرگ میشن ماانسانهای بزرگی همچون الهی قمشه ای داریم که میشه ازحضورشون استقاده کرد وجوابی برای ردوقبول استاد طاهری پیداکرد که قانع کننده باشد چون ازنظرمن هیچگاه درتاريخ زور جواب نمیدهد

دوست گرامی که این مقاله را نوشتی . بهتر است گوشه ای از نظرات استاد طاهری را نگیری و مابقی را رها نکنی. وفتی کسی گناهکار است وابستگی و علاقه بیشتری برای بازگشت به بدن دارد پس عذاب بیشتری می کشد. می بینیم از این نظر نیز اختلافی بین نظریات استاد و مسائل دینی نیست. انسانهای پاک به لامکانی می روند و بازگشتی به بدن ندارند.

شما تو متنتون را با سانسور ارسال کردی. آقای طاهری دلیل اینکه کالبد ذهنی تمایل به بازگشت به جسم خود را دارد این میداند که"وابستگی های انسان به این دنیا"فرزند.پول.انواع لذتها .گناه ها و .. باعث ماندگاری کالبد ذهنی در این دنیا می شود و پیام روح"هادی" برای دنیای دیگر را نمی شنود.

صفحه‌ها