آیا رضاع کبیر بین شیعیان مرسوم بوده است؟
خلاصه مقاله
رضاع کبیر مورد پذیرش شیعه نیست، اما وقتی مخالفین شیعه در مناظرات با این سؤال مواجه میشوند که نظرتان در مورد رضاع کبیر و روایت صحیحتان در این زمینه چیست؛ روایاتی از شیعه را بیان میکنند که بتوان اعتقاد به مَحرمیت از طریق رضاع کبیر را به شیعه نسبت دهند؛ آنان روایتی را بیان میکنند که ظاهرش، پذیرش رضاع کبیر در شیعه است، که در کافی آمده است: به امام باقر (علیهالسلام) گفته شد، مردی با کنیز کوچکی ازدواج میکند، همسر اول مرد به او شیر میدهد، سپس همسر دیگر مرد نیز به او شیر میدهد؛ ...
با فرض بالغه بودن همسر جدید، این حدیث را جهت اثبات قبول داشتن شیعه به محرمیت از طریق رضاع کبیر بیان کردهاند؛ در حالیکه ازدواج با دختر شیرخوار طبق نظر شیعه و سنی مجاز است و حدیث در مقام بیان شرایط رضاع و سن شیرخوار نبوده است.
متن مقاله
رضاع کبیر مورد پذیرش شیعه نیست و شیعیان به عایشه نسبت نمیدهند که او معتقد به محرمیت از طریق رضاع کبیر است، و آنچنانکه در کتب حدیثی اهل سنت، بابی تحت عنوان «رضاع کبیر» وجود دارد، در هیچیک از کتب روایی معتبر شیعه، از این موضوع سخنی بهمیان نیامده است؛ اما وقتی مخالفین شیعه در مناظرات با این سؤال مواجه میشوند که نظرتان در مورد رضاع کبیر و روایت صحیحتان در این زمینه چیست؛ روایاتی از شیعه را بیان میکنند که بتوان اعتقاد به مَحرمیت از طریق رضاع کبیر را به شیعه نسبت دهند؛ آنان در این بحث، چند روایت را بیان میکنند که ظاهر آن، پذیرش رضاع کبیر در روایات شیعه است.[1]
یکی از روایاتی که برای اثبات پذیرش محرمیت توسط رضاع کبیر از کتب شیعه متذکر میشوند، این روایت است:
در کتاب فروع کافی آمده است: به امام باقر (علیهالسلام) گفته شد، مردی با کنیز کوچکی ازدواج میکند، پس همسر آن مرد به او شیر میدهد، سپس همسر دیگر مرد نیز به او شیر میدهد؛ ابنشبرمه میگوید: هر سه زن بر آن مرد حرام میشوند؛ امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: ابنشبرمه اشتباه کرده است، بلکه همسر جدید و همسر اولی که شیر داده، بر آن مرد حرام میشوند، (همسر جدید که شیر خورده، به منزله فرزند شوهر میگردد که بر او حرام است و همسر اولی که شیر داده، به منزله مادر زن شوهر شده، و او نیز حرام میشود) ولی همسر دیگری که بعد همسر اول به او شیر داده، بر شوهرش حرام نمیشود، چون مانند این است که به فرزند شوهرش شیر داده است.»[2]
مخالفین، پس از نقل این روایت از کتب شیعه، برای مستهجن نشان دادن این حکم گفتهاند: این روایت نشان میدهد که نه تنها زنان شیعه در گذشته، به بزرگسالان شیر میدادند، بلکه در این کار حریص بودند و وقتی میدیدند کسی به خانهشان آمده، فوراً پستان در دهانش گذاشته و به او شیر میدادند؛ در این روایت نیز آمده که مردی دو زن داشته و زن سوم گرفته؛ زن اولش به هووی جدید شیر داده، بلافاصله زن دوم همین کار را کرده و امام معصومشان از این کار ایراد نگرفته و فقط احکام فقهی متعلق به رضاع کبیر را برایشان بیان کرده است.
مستشکل به شیعه برای اینکه به ایرادش اشکال نگیرند گفته: اگر بگویند شخصی که به او شیر دادهاند، جاریهای صغیر است یعنی دختر بچه کوچک بوده، نه بزرگسال، میگوییم: در روایت آمده که این دختر ازدواج کرده است و به خانه شوهرش رفته است و این یعنی در سنی بوده که توانایی رابطه جنسی داشته و در این سن هووهایش به او شیر دادهاند (دختر کم سن و سال بوده، اما به سنی رسیده که ازدواج کرده و چون دختران در 9 سالگی به بلوغ میرسند، ممکن است او دختری 9 ساله بوده که جاریه صغیره به او اطلاق میشود) شیر دادن به دختر 9 ساله اگر رضاع کبیر نیست پس چیست؟!
بنابراین امکان شیر دادن به بزرگسال در مذهب شیعه، وجود دارد، با این شیر خوردن، مَحرمیت ایجاد میشود؛ اهل بیت نیز رضاع کبیر را قبول دارند؛ رضاع کبیر در شیعه، مستهجن و چندشآورتر از روایاتی است که توسط اهل سنت نقل شده است؛ بنابراین شیعه نمیتواند با بیان روایاتی که در کتابهای حدیثی صحیح و معتبر اهل سنت آمده، طعنی را به صحابه و قائلین این حکم داشته باشند.
در جواب به این مستشکل (فارغ از توهینهای او) میگوییم: هیچیک از فقهای شیعه، دلالت این روایات را بر رضاع کبیر، برداشت نکردهاند؛ اگر این روایات در مورد رضاع کبیر بود، حتماً توضیح میدادند و علت فتوا ندادن شیعه به این روایت را بیان میکردند، حتی اگر شائبه فهم رضاع کبیر از این روایات بود نیز برای دفع این احتمال اشتباه، توضیحی بیان میکردند، ولی فقها، حتی چنین معنایی برای این روایت تصور نکردهاند و اجماع فقهای شیعه، مانند 4 مذهب فقهی اهل سنت، این است که یکی از شرایط مَحرمیت از طریق رضاع، شیر خوردن قبل از رسیدن به سن دو سالگی بچه است؛ (البته برخی از مذاهب اهل سنت، کمی بیش از دو سال را هم میپذیرند.)
این روایت در جایگاه بیان حکم رضاع و شرایط آن نیست، بلکه فقط به حکم مَحرمیت توسط رضاع پرداخته است؛ با توجه به اینکه ازدواج كودكان، در میان فقهای شیعه و اهل سنت، سن و محدوده خاصی ندارد، بنابراین هر ازدواج صحیح شرعی كه برای كودك در نظر گرفته شود، به خودی خود مجاز است، مگر تحت قانون دیگری كه آن را منع کند درآید؛ بنابراین وقتی مشخص است که سن شیرخوار برای مَحرمیت، زیر دو سال است و باید قبل از فطام (قطع شیر خوردن کودک) 15 مرتبه یا یک روز از یک زن شیر بخورد و سیر شود، تا محرم گردند، دیگر نمیتوان عبارت «جاریه صغیره» در این روایت را به 9 سال و بالاتر از آن معنا کرد.
بنابراین مشخص میشود این روایت نیز در مورد رضاع کبیر نیست، بلکه فردی با بچه شیرخواری ازدواج کرده؛[3] احتیاج به شیر دادن دارد؛ همسر اول و دوم این مرد نیز بچه شیرخوار دارند، و دارای شیر هستند و توان شیر دادن به این بچه را دارند، همسر اول 15 مرتبه یا یک روز کامل و بیش از آن به بچه شیرخوار شیر داده، و مَحرمیت صورت گرفته، سپس همسر دوم نیز احتیاج شده که به او شیر بدهد و به تعداد لازم هم او شیر داده است؛ تمام این فروض در معنای حدیث نهفته است و چون مقام بیان این شرایط نبوده، دیگر تکرار نشده و فقط حکم آن بیان گردیده است.
بیان این مستشکل که حاکی از مسخره کردن شیعیان است که هر که به خانه آنها میآمده، میخواستند پستان در دهانش کنند، اوج بیانصافی و دور از بحث علمی است و در گزارشات تاریخی چنین چیزی از هیچ فرقهای نقل نشده است.
هیچکدام از محدثین و فقهای شیعه نیز، معنای رضاع کبیر از این روایت نفهمیدهاند، و اجماع فقهای شیعه است[4] که یکی از شرایط محرمیت از طریق رضاع، شیر خوردن قبل از رسیدن به سن دو سالگی بچه است.
پینوشت:
[1]. الإستبصار، شيخ طوسی، ج3، ص201؛ تهذيب الأحكام، شيخ طوسی، ج7، ص321 و وسائل الشيعة، شيخ حرّ عاملی، ج20، ص404.
دعائم الاسلام، قاضی نعمان مغربی، ج2، ص243.
تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج8، ص240.
کافی، کلینی، ج5، ص446.
[2]. «إِنَّ رَجُلًا تَزَوَّجَ بِجَارِيَةٍ صَغِيرَةٍ فَأَرْضَعَتْهَا امْرَأَتُهُ ثُمَّ أَرْضَعَتْهَا امْرَأَةٌ لَهُ أُخْرَى فَقَالَ ابْنُ شُبْرُمَةَ حَرُمَتْ عَلَيْهِ الْجَارِيَةُ وَ امْرَأَتَاهُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع أَخْطَأَ ابْنُ شُبْرُمَةَ حَرُمَتْ عَلَيْهِ الْجَارِيَةُ وَ امْرَأَتُهُ الَّتِي أَرْضَعَتْهَا أَوَّلًا فَأَمَّا الْأَخِيرَةُ فَلَمْ تَحْرُمْ عَلَيْهِ كَأَنَّهَا أَرْضَعَتِ ابْنَتَهَا.» کافی، کلینی، ج5، ص446.
[3]. گرچه نزدیکی با این همسر، قبل از تمام شدن نُه سال جایز نیست، بلکه منفعت ازدواج، تنها منافع مادی و غریزی نیست و چه بسا ازدواجهایی كه اصلاً در آن، عمل جنسی انجام نگیرد، اما منافعی داشته باشد كه جامعه و افراد به سوی آن تمایل نشان داده، حتی آن را ضروری بدانند، ازجمله این ازدواجها، ازدواج قبل از بلوغ یا ازدواج كودكان برای مَحرم شدن شوهر با افراد دیگر است. ازدواج با دختر شیرخوار نیز در همین راستا میتواند با رعایت مصلحت او، و بدون انگیزههای شهوانی و هرگونه روابط جنسی و با دلایلی كاملاً منطقی و انساندوستانه انجام شود.
[4]. «وعلى كل حال فلا خلاف معتد به في اعتبار كون الرضاع في حولي المرتضع فلا عبرة بما بعدهما ولو في الشهر والشهرين، بل الإجماع بقسميه عليه، لقوله أي النبي صلىاللهعليهوآلهوسلم فيما رواه عنه الصادق عليهالسلام في خبر منصور بن حازم وقول الصادق عليهالسلام في حسن الحلبي أيضا لا رضاع بعد فطام ومعناه كما في الفقيه أنه إذا رضع الصبي حولين كاملين ثم شرب بعد ذلك من لبن امرأة أخرى ما شرب لم يحرم ذلك الرضاع، لأنه رضاع بعد فطام، أي بعد بلوغ سن الفطام، قال حماد بن عثمان: «سمعت أباعبدالله عليهالسلام يقول: لا رضاع بعد فطام، قال: قلت: جعلت فداك وما الفطام؟ قال: الحولان اللذان قال الله عز وجل».» جواهر الكلام، محمدحسن نجفی، ج29، ص296.
مقالات دیگر در این بحث:
«آیا در روایات شیعه، رضاع کبیر مورد پذیرش واقع شده است؟»
«رضاع کبیر، از اسباب مَحرمیت نیست!»
«رضاع کبیر در کتب حدیثی اهل سنت»
«آیا ام المؤمنین عایشه در جواز رضاع کبیر، مؤیّدی داشت؟»
«توهین برخی از علمای اهل سنت به عایشه»
دیدگاهها
یکی
1400/03/02 - 22:11
لینک ثابت
این توجیه شما برای ازدواج با
mansur
1400/03/03 - 16:09
لینک ثابت
اگر درست نیست، شما بفرمایید
یکی
1400/03/04 - 01:10
لینک ثابت
بحث من معنای روایت نیست خود
mansur
1400/03/06 - 14:01
لینک ثابت
این روایت مرسل است و علامه
ناشناس
1400/03/06 - 21:08
لینک ثابت
من هم هدفم همین بود که بگم
mansur
1400/03/08 - 17:09
لینک ثابت
پس اشکال شما به این مقاله
افزودن نظر جدید