ترویج زرتشتیگری در ایران به زور شمشیر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جريان تبليغی زرتشتيگری، همگام با اسلامستيزان، در جهت نيل به اهداف خود به هر طناب پوسيدهای متوسل میشوند و اين بار با اين ادعا كه «ايرانيان به زور شمشير مسلمان شدند» به مقابله با اسلام آمدهاند. این در حالی است که كارنامه اسلام، فصل درخشانی از تاريخ انسانى است. هرچند برخی از فتوحات مسلمين با جنگ حاصل شد، اما نشر اسلام در بين مردم كشورهاى فتح شده، به زور جنگ نبود. خاصه در جاهایى كه مردم، از نظر اسلام، اهل كتاب بودند. ولی پيرامون نشر و گسترش زرتشتيگری سخنانی بس شگرف وجود دارد كه شنيدنی است. موبدان زرتشتی ادعا میکنند که در تاریخ زرتشتی خشونت وجود نداشته، گرايش مردم به آيين زرتشتی همه از سر صدق و صفا بوده است! درحالیکه واقعیت به گونهی دیگری است و تاریخ آيين زرتشتی دربردارندهی سختترین و بیسابقهترین جنایتها و كشتارها است.
زرتشتیگری چگونه گسترش یافت؟!
در كتاب مقدس زرتشتيان؛ اَوستا، درُواسپ یَشت، بند 29-32 آمده است که گشتاسپ، دهها هزار گاو و گوسفند به ایزد نیاز کرد که او را کامیابی عطا کند تا وی بتواند با ارجاسپ (پادشاه ترکان خیون) بجنگد و بر او پیروز گردد. کی گشتاسپ از ایزد خواست که به وی نیرو عنایت کند تا بتواند سرزمین خیوَنها را برافکند و صدها هزار نفر را از بین ببرد. ایزد هم او را کامیاب ساخت.[1] اوستا همين اندك را ميگويد، و به جزئيات اين نبرد اشارهای نكرده است. اما مكتوبات فارسی ميانه زرتشتی (متون پهلوی) و شاهنامه درباره اين جنگ، توضيحات مفصلی داده اند.
حكيم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه میگويد كه زرتشت ادعای پیامبری نمود. پس از گذشت ايام، گشتاسب به او ایمان آورد. مدتی بعد، زرتشت، كیگشتاسپ را تحریک میکند که پیمان صلح با تورانیان را زیر پا بگذارد. گشتاسپ نیز تحت تأثیر تعاليم زرتشت پیمان شکنی نمود. اين امر سبب بروز جنگهايي بين دو ملت شد كه در آن ايرانيان بر تورانيان پيروز شدند. در آن نبرد، اسفنديار (نخستين مبلغ زرتشتيگری) بسیاری از غیرزرتشتیان را - به جرم نپذیرفتن دین زرتشتی - قتل عام کرد. فردوسی در شاهنامه به نقل از اسفنديار ميگويد:
شنو كارهايى كه من كــــردهام ز گردنكشـان ســر بر آوردهام
نخستين كمر بستم از بهر ديـن تهى كردم از بتپرسـتان زمين
كس از جنگ جويان گيتى نديد كه از كشتگان خاك شد ناپديد
اسفندیار می گوید به خاطر گسترش آيين زرتشتی، چنان بتپرستان را قتلعام كردم و به قدری انسانها را کشتم و خون آدمیان را بر زمین ریختم که زمین از اجساد انسانها پر شد و سطح زمین ناپدید گردید!
در ادامه اسفندیار میگوید :
هرآنكس كه برگشت از راه دين بكشتم بميدان توران و چيــن[2]
يعنی هر كسی كه از پذيرش دين (آيين زرتشتی) سر باز زد را كشتم! حکیم فردوسی در شاهنامه میگوید که اسفندیار پس از تاختن به سرزمین ترکان و قتل عام مردم آن سرزمین علاوه بر غارت کردن گنجینههای ارجاسب، دو گروه کنیز هم به همراه خود به بلخ آورد و علاوه بر این، خواهران و دختران و مادر ارجاسب را به غنیمت گرفت.[3] گفتنی است كه كی گشتاسپ و اسفنديار، به قدری برای زرتشتيان امروزی مهم و ارزشمند هستند، كه در مناجاتها و دعاهای خود از اين دو نام آورده و آنان را میستايند.[4]
ديگر متنی كه به شرح مفصل اين جنگ پرداخته، متن «يادگار زريران» است كه از متون زرتشتی و در توصيف گسترش زرتشتيگری در ابتدای امر است. در اين متن آمده است كه گشتاسپ و اسفنديار، آيين زرتشتی را از اهورامزدا آموختند.[5] پس هنگامی كه نبرد با تورانيان آغاز شد، گشتاسپ دستور داد تا همهی پسران و مردان زرتشتی از ده ساله تا هشتاد ساله در این جنگ شرکت کنند و هرکس به جنگ نیاید به دار آویخته خواهد شد (جهاد اجباری).[6] در ابتدای نبرد، زرير و اسفنديار (كه پسرانِ كيگشتاسپ و دو ايماندار زرتشتی بودند) قسم خوردند، كه همه تورانيان (بتپرستان) را قتلعام كنند.[7] بنابر این متن، ارجاسپ (فرمانده تورانيان) دوازده بیور بیور (معادل 1 میلیارد و 200 میلیون) سرباز داشت.[8] اما اسفندیار همهی آنان را کشت.[9] و فقط يك نفر، آن هم ارجاسب را زنده گذاشت! یک دست، یک پا و یک گوش او را برید و یک چشمش را کور کرد و او را سوار بر الاغ دم بریدهای به سرزمينش فرستاد.[10] البته روشن است كه چنين تعدادی اغراق آميز است. اما اصل مسئله (قتل عام پيروان ديگر اديان) و نشر زرتشتيگری به ضرب شمشير، پر واضح است.
دو گزارش از دو كتيبه
گزارش اول مربوط به كتيبه داريوش اول در بيستون است. داريوش اول هخامنشی در كتيبه بيستون، ستون 5، بند 2-3 (در ادامه شرح نبردها و سركوبگریهای خود) میگويد:
داریوش شاه گوید: آن خوزیان بی وفا بودند و اهورامزدا از سوی آنها پرستش نمیشد. من اهورامزدا را میپرستیدم. به خواست اهورامزدا هر طور میل من بود، همانطور با آنها کردم. داریوش شاه گوید: آن که اهورامزدا را بپرستد؛ چه زنده، چه مرده، برکت از آن او خواهد بود.[11]
داريوش میگويد كه خوزيان به جرم نپرستيدن اهورامزدا مجازات شدند. مطمئناً در چنين منطقی، خوزيان اولين و آخرين قوم نبودند!
گزارش دوم: كتيبه كرتير در سرمشهد در نزديكی شيراز
كرتير از موبدان بزرگ زرتشتي در عصر ساسانی بود. وي در كتيبه مشهور خود، ستون 2، سطر 30-31 ميگويد كه معابد ديوان (پيروان اديانی غير از زرتشت) را ويران و به جاي آن معابد زرتشتي را برقرار نمود.[12] و در همين كتيبه ميگويد: «بر اهريمن و ديوان، گزند و زيان فراوان رسيد، و كيش اهريمن و ديوان از اين سرزمين رخت بربست و ديگر كسی بدان باور نداشت و يهوديان و بوداييان و برهمنان و يونانيان و نيز مسيحيان آرامی زبان و مانويان مغتسله در اين سرزمين نابود شدند.»[13]
اين كتيبه به روشنی نشان میدهد كه زرتشتیگری علاوه بر اينكه با شمشير شروع شد، با شمشير نيز به زندگی خود ادامه داد و در دوره ساسانيان، يك بار ديگر پيروان ديگر اديان و مذاهب به دست موبدان زرتشتی قتلعام شدند. زرتشتيان نه تنها بوداييان و هندوها (برهمنان) را قتلعام كردند، بلكه به مسيحيان و يهوديان و مانويان نيز رحم نكرده همه را از دم تيغ گذراندند. در چنان وضعيتی، يقيناً عدهای برای در امان ماندن از آتش خشمِ خونخواران، ادعای زرتشتی بودن میكردند و بازماندگان ديگر اديان مجبور به پذیرش زرتشتی گری ميشدند. اسنادی ديگر نيز وجود دارد كه نشان میدهد زرتشتيان به ويژه در عصر ساسانی، همواره در پی إعمال فشار بر مسيحيان و... بودند و به شيوههای گوناگون به شكنجه آنان ميپرداختند تا بلكه پيروان ديگر اديان دست از دين خود برداشته و زرتشتی شوند.[14]
پینوشت:
[1]. اوستا، ترجمه دکتر ج. دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران، 1391، ج 1، ص 350- 351.
[2]. شاهنامه، فصل «ستايش كردن اسفنديار نژاد خويش را» و «فرستادن گشتاسپ اسفنديار را به همه كشور و كيش به گرفتن ايشان از او»
[3]. شاهنامه، فصل «بازگشتن اسفنديار نزد گشتاسپ»
[4]. اوستا، ترجمه دکتر ج. دوستخواه، انتشارات مروارید، تهران، 1391، ج 1، ص 426 ؛ خرده اوستا، به ترجمه اردشیر آذرگشسب، تهران، 1355، ص 160-166.
[5]. جاماسب جی دستور منوچهر جی جاماسب آسانا، متون پهلوی، گزارش سعید عریان، کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، چاپ اول 1371، ص 49 - 50 ، بند 1 و 18
[6]. همان، ص 51، بند 25-24
[7]. همان، ص 55، بند 55-61
[8]. همان، ص 56، بند 69
[9]. همان، ص 62، بند 112
[10]. همان، ص 62، بند 113
[11]. «متن كامل كتيبه بيستون». خبرگزاری میراث فرهنگی، ۲۷ آوریل ۲۰۱۱، بازبینیشده در ۲۹ ژانویه ۲۰۱۴. برگرفته از «فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی»، رلف نارمن شارپ، ناشر: موسسه فرهنگی و انتشاراتی پازینه
[12]. مری بويس، زرتشتيان، باورها و آداب ديني آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: نشر ققنوس، 1391، ص 139-140
[13]. مری بويس، همان، ص 141
[14]. مری بویس، زرتشتیان, باورها و آداب دینی آنها، ترجمه ع.بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، 1391. ص 149-150-153-171 ؛ حسن پیرنیا، تاريخ ايران باستان، تهران: انتشارات دنیای کتاب، 1375. ج 3 ص 2583 ؛ آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان، ترجمه: رشيد ياسمى، تهران: انتشارات دنياى كتاب، ۱۳۶۸. ص 415-419 ؛ عبدالحسین زرینکوب، دو قرن سکوت، تهران: انتشارات سخن، 1381. ص 279
دیدگاهها
ناشناس
1398/09/25 - 00:21
لینک ثابت
پول و هزینه های این سایت از
saman
1398/09/26 - 16:34
لینک ثابت
ادمین سایت ماهی 6 هزار
پوریا
1399/05/05 - 21:43
لینک ثابت
به نظر شما هر کی حرف حق زد از
رضا
1399/04/05 - 09:09
لینک ثابت
ادیان به زور شمشیر گسترش
saman
1399/04/05 - 10:09
لینک ثابت
سلام. مسیحیت و زرتشت بله، با
مهدی
1400/10/09 - 00:57
لینک ثابت
به نام خدا
Tarikh
1402/05/05 - 03:04
لینک ثابت
داری وهومنه به اوستایی شهره
افزودن نظر جدید