وجوب صلوات از دیدگاه اهلتسنن
خلاصه مقاله
محمد بن عبدالوهاب با کراهت داشتن از شنیدن ذکر صلوات بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و زشت شمردن آن، از گفتن صلوات بعد از اذان و پخش آن از منارهها توسط مؤذنین، به ویژه در شبهای جمعه جلوگیری میکرد و در صورت سرپیچی از دستور، شخص متخلف را شدیداً مؤاخذه و تنبیه میکرد. به گونهای که مؤذن نابینایی را به جرم فرستادن صلوات بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بعد از اذان، کشت.
در پاسخ باید گفت فقهای اهل سنت در خصوص صلوات بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در نماز دو دسته هستند: یک دسته، فتوا به وجوب دادهاند؛ مانند شافعی. دسته دوم همانند ابوحنیفه آن را واجب نشمردهاند. سرخسی مینویسد: «صلوات بر پیامبر در نماز، نزد ما، از ارکان شمرده نمیشود، اما نزد شافعی، از ارکان نماز شمرده شده، به گونهای که نماز بدون آن صحیح نیست.»
متن مقاله
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب، پیشوای وهابیت، با رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است. برای این منظور، کافی است تنها نیمنگاهی به موضعگیریها و عملکرد و اعتقادات او در طول زندگیش داشته باشیم. از باب نمونه محمد بن عبدالوهاب با کراهت داشتن از شنیدن ذکر صلوات بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و زشت شمردن آن، از گفتن صلوات بعد از اذان و پخش آن از منارهها توسط مؤذنین، به ویژه در شبهای جمعه جلوگیری میکرد و در صورت سرپیچی از دستور، شخص متخلف را شدیداً مؤاخذه و تنبیه میکرد. به گونهای که مؤذن نابینایی را به جرم فرستادن صلوات بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بعد از اذان، کشت.[1] وی با بیشرمی در اینباره میگوید: «زن آوازهخوان فاحشهخانه، بهتر از آن کسی است که بالای منبر به پیامبر صلوات میفرستد.» همچنین در اقدام دیگری، تمامی کتابهایی را که در فضیلت صلوات بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نوشته شده بود را، به بهانه دفاع از توحید به آتش کشید.[2]
در پاسخ باید گفت فقهای سنّی در خصوص صلوات بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در نماز دو دسته هستند: یک دسته، فتوا به وجوب دادهاند؛ همانند شافعی و جمعی دیگر از فقهاء. دسته دوم همانند ابوحنیفه آن را واجب نشمردهاند. سرخسی در مبسوط مینویسد: «صلوات بر پیامبر در نماز، نزد ما، از ارکان شمرده نمیشود، اما نزد شافعی، از ارکان نماز شمرده شده، به گونهای که نماز بدون آن صحیح نیست.»[3]
استاد مکام شیرازی، ضمن آوردن شعر معروف شافعی مینویسد: «جالب اینکه شافعی همین فتوا را در شعر معروفش صریحاً آورده است؛ در آنجا که میگوید: «ای اهلبیت رسول خدا! محبت شما از سوی خداوند در قرآن واجب شده است. در عظمت مقام شما همین بس که هر کس بر شما، صلوات نفرستد، نمازش باطل است.»[4] در روایتی، قبولی نماز مشروط بر صلوات بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیت (علیهمالسّلام) یاد شده است: «هر کس نماز بخواند و در آن بر من و بر اهل بیتم صلوات نفرستد، از او قبول نمیشود.»[5] از اینرو، از فقهای اهلتسنن، «شافعی»، آن را در تشهد دوم واجب میداند و احمد بن حنبل و جمعی دیگر از فقها بر وجوب آن عقیده دارند؛ اگر چه «مالک» و «ابوحنیفه» و عدهای نیز آن را مستحب میدانند.[6] امام صادق (علیهالسّلام) در مقام بیان کیفیت تشهد، به عبدالملک بن عمر احول میفرمایند: «التشهد فی الرکعتین الاولتین الحمدالله اشهد ان لا اله الّا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمّدا عبده و رسوله، اللهم صل علی محمد و آل محمد وتقبل شفاعته فی امته و ارفع درجته.»[7] و صلوات را در انتهای تشهد ذکر میفرمایند.
ابی مسعود انصاری اینگونه از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل میکند: «ما در حالیکه در مجلس سعد بن عباده بودیم، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) وارد شدند و در جمع ما نشستند و سعد از آن حضرت پرسید: یا رسول الله! خداوند ما را مأمور کرده که بر شما صلوات بفرستیم؛ چگونه بر شما صلوات بفرستیم؟ حضرت اندکی سکوت کردند، گویا اصلاً از ایشان سؤالی نشده است، سپس فرمودند: قولوا: اللهم صل علی محمد و آل محمد، کما صلیت علی ابراهیم، و بارک علی محمد و علی آل محمد، کما بارکت علی ابراهیم عی العالمین انک حمد مجید، والسلام کما علمتم.»[8]
پینوشت:
[1]. «و کان محمد بن عبدالوهاب ینهی عن الصلاة علی النبیّ و یتأذی من سماعها و ینهی عن الاتیان بها لیلة الجمعه و عن الجهربها علی المنابر و یؤذی من یفعل ذلک و یعاقبه اشد العقاب و بما قتله.» روضة المحتاجین لمعرفة قواعد الدین، رضوان العدل، ص۳۸۴.
[2]. «أنّ الربابه فی بیت الخاطئه (الزانیه) اقلّ اثما ممن ینادی بالصلوة علی النبی فی المنابر.» الدرر السنیة فی الرد علی الوهابیة، زینی دحلان مکی شافعی، ص 28.
[3]. المبسوط، سرخسی، دارالمعرفة، بیروت، ج 1، ص 29.
[4]. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، قم، ج 1، ص 421.
[5]. بررسی آیات و روایات صلوات، مرتضی محسنی، ص 321.
[6]. منهج الصادقین، ملا فتح الله کاشانی، ص 753.
[7]. منتهی المطلب، حسن بن یوسف حلی، آستان الرضویة المقدسة مجمع البحوث الإسلامیة، ج 1، ص 492.
[8]. السنن الکبری، ابی بکر احمد بن الحسین بیهقی، دارالکفر، بیروت، ج 2، ص 205.
دیدگاهها
پورصدوقی
1397/04/27 - 09:38
لینک ثابت
با تشکر از مطلب خوبتان. خلاصه
افزودن نظر جدید