خانقاه صوفيه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با آنکه بناي کار صوفيه بر مجاهتهاي فردي است و هر يک از آنها ميکوشند تا به قول معروف گليم خويش از موج به در برد، تدريجا به سبب تجاذب معنوي و براي آنکه در مقابل هجوم مخالفان تنها نمانند، جماعتهاي برادري و فرقههاي خاص اخوت درست کردهاند و در برابر مسجد و مدرسه که پناهگاه متشرعه و فقها بوده است، آنها نيز براي خويش زاويه و خانقاه ساختهاند و رفتهرفته آدابي و ترتيبي از آن خود بوجود آوردهاند که منتهي به پيدايش سلاسل صوفيه شده است و بدينگونه عامه مسلمانان خاصه مستعدان صاحبدلان را در راه بين مدرسه و خانقاه سرگردان داشتهاند.[1]
خانقاه که با تفاوتي تکيه و زاويه نيز خوانده ميشود محل اجتماع درويشان بود، مخصوصا جاي خلوت و ذکر آنها.[2]
نحوه تاسيس خانقاه جديد
پس از آنکه سالک مراحل سلوک را ميپيمود و از شيخ دستور و اجازت براي ارشاد ديگران مييافت از خانقاه شيخ بيرون ميآمد اما در جايي ديگر – در يک شهر ديگر – خانقاه تازهيي که در واقع چون شعبهيي از خانقاه شيخ بود پديد ميآورد. بدينگونه از يک خانقاه که شيخ و مرشدي در يک شهر بوجود آورده بود، چندين خانقاه ديگر در بلاد مختلف پديد ميآمد که شيوخ و مرشدان همه آنها جملگي نسبت به شيخ خانقاه نخست حالت تسليم و فرمانبرداري داشتند و در همه موارد دستور او را به کار ميبستند و اهل طريقت او بشمار ميآمدند.[3]
اولين خانقاه
واژه «خانقاه» در كتابهاي فرهنگ به صورتي قريب به يكدگر معني شده است و مرحوم دهخدا ضمن اشاره به برخي از فرهنگها و نوشتههاي فارسي و عربي، آنها را در لغتنامه ذكر ميكند.[4] و خلاصه معني آن محل اقامت درويشان و صوفيان است.[5]
درباره اولين خانقاه دو نظر وجود دارد: گروهي به پيروي از گفته خواجه عبدالله انصاري (م 481 ه) آن را در «رمله» فلسطين و عدهاي طبق نظر ابنتيميه(متوفي 728 هجري) آن را در ناحيه «عبادان» و شهر بصره دانستهاند.[6]
چون سران صوفيه نظر نخستين را معتبر دانستهاند ما نيز همين را بررسي و پيگيري ميكنيم؛ به گفته خواجه عبدالله انصاري اولين خانقاهي كه براي صوفيان بنا كردند در رمله شام بود. سبب آن بود كه اميري ترسا يك روز به شكار رفته بود و در راه دو تن را ديد كه به هم رسيدند و دست در آغوش يكديگر كردند و در آنجا نشستند و آنچه داشتند از خوردني پيش نهادند و بخوردند و برفتند. امير ترسا را معامله و الفت ايشان با يكديگر خوش آمد و گفت من براي شما جائي بسازم تا با يكديگر آنجا گرد هم آئيد، پس آن خانقاه را در رمله بساخت.[7]
عبدالرحمن جامي (متوفي 898 هجري) ضمن اطلاق نام اولين صوفي به ابوهاشم معاصر سفيان ثوري (متوفي 161 هجري) مينويسد: «اولين خانقاهي كه براي صوفيان بنا كردند، آن است كه به رمله شام كردند».[8]
پس از جامي، احمد امين رازي (متوفي 1010هجري) نيز مينويسد: «ابوهاشم اول كسي است كه خانقاه جهت صوفيان ساخته و مولوي الجامي نيز در نفحات اول ذكر او نموده...».[9]
رازي هنگام بازنويسي مطالب جامي، باني خانقاه را از اميري مسيحي به ابوهاشم صوفي تغيير داده و به تعبير او باني خانقاه ابوهاشم است نه اميري مسيحي و پس از آن موضوع ذكر بناي اولين خانقاه در رمله شام توسط نويسندگان ديگر هم عنوان شده است. مثلاٌ زين العابدين شيرواني (متوفي 1253هجري) نوشته جامي را با مقداري دخل و تصرف و اظهار نظر كه مربوط به وضع تصوف زمانش بوده، بازگو كرده است.[10] نايب الصدر (متوفي 1288هجري) هم مطلب جامي را خلاصه كرده و نوشته است:«اولين خانقاه را اميري در رمله شام بنا كرد».[11]
دكتر نصري نادر، بناي اولين خانقاه را در رمله شام به راهبي مسيحي در پايان قرن دوم نسبت داده است.[12]
پس بنا به گفته سران صوفيه و نويسندگان ديگر، اولين خانقاي كه براي صوفيان در سرزمين اسلامي بنا كردند، در رمله شام – مركز دشمنان اهل بيت (ع) – به وسيله يك فرمانداري مسيحي بوده است. حالا جاي اين سؤال است: آيا فرمانرواي مسيحي در ساختن خانقاه در قبال مسجد در كشور اسلامي، غير از ايجاد تفرقه و فاسد كردن عقائد مسلمانان چه هدفي ميتوانست داشته باشد؟! و نيز ميتوان نتيجه گرفت که از حاميان صوفيگري در اسلام مسيحيان بودهاند که براي ايشان محل تجمع مهيا نمودهاند.
منابع:
1-عبدالحسين رزينکوب، ارزش ميراث صوفيه، انتشارات اميرکبير، تهران، 1392 شمسي، ص 35
2-همان، ص 93
3-همان، ص 78
4-لغت نامه دهخدا، ذيل واژه خانقاه
5-دكتر كياني، تاريخ خانقاه در ايران، ص 60
6-همان، ص 137
7- طبقات الصوفيه، ص 10 – 9
8- نفحات الانس، ص 32 – 31
9- هفت اقليم، رازي، ج 1، ص 112 – چاپ علمي تهران، به اهتمام جواد فاضل
10-شيرواني، حدائق السياحه، ص 258
11- طرائق الحقائق، ج1، ص151
12- التصوف الاسلامي، ص10، دكتر نصري نادر، چاپ لبنان، 1960م
دیدگاهها
ناشناس
1396/02/24 - 15:35
لینک ثابت
خوب بود پسندیدم
افزودن نظر جدید