فاجعه ی بروئیا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انوشیروان در تازش به روم، شهر بروئیا را به آتش کشید، اموال مردم را غارت کرد و خانه های بی گناهان را ویران نمود...بنا بر منابع رومی و ایرانی، انوشیروان مخالفین خود و هرکس که از وی اطاعت نمی کرد، را مورد قتل و غارت و تجاوز و شکنجه قرار می داد.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ملت ایران در طول تاریخ، همواره طلایهداران علم و هنر و فرهنگ بودند. حتی هنگامی که ندای اسلام به گوش فرهیختگان ایرانی رسید، آن را پذیرفته و در راه ترویج و تبلیغ آن به بهترین شکل، کوشیدند. چنانکه میدانیم بزرگترین مروجین و دانشمندان تاریخ اسلام، از میان ایرانیان بودند.
یکی از مهمترین مسائل در زمینه ورود اسلام به ایران، حوادثی است که در اواخر عصر ساسانی رخ داد. وقایع و اتفاقاتی که موجب دلخوری مردم ایران از حاکمیت ساسانی شد. برای یک نمونه، یکی از این مسائل، رفتارهای نادرست انوشیروان بود که سبب شد هزینههای سنگینی به آبرو و هویت مردم ایران تحمیل شود. علیرغم اینکه منابع تاریخی، بعضاً تصویری مثبت از انوشیروان ارائه کردهاند، لیکن بنا بر منابع رومی و ایرانی، انوشیروان مخالفین خود و هرکس که از وی اطاعت نمیکرد را مورد قتل و غارت و تجاوز و شکنجه قرار میداد.[1] پیمان شکنیهای ناجوانمردانهی انوشیروان و تازش وی به سرزمینهای رومی که با جنایات هولناکی همراه بود،[2] نیز بر هیچ کس پوشیده نیست. همه این رفتارهای زشت، در حالیکه رخ میداد که روحیه عامه مردم ایران، بر خداجویی و آرامش برقرار بود. پروکوپیوس متوفای 556 میلادی، تاریخنگار رومی (که هم عصر انوشیروان بود) میگوید که پس از تجاوز ساسانیان به خاک روم و غارت شهر هیراپولیس (Hierapolis)، مگاس (Megas) اسقف شهر بروئیا (بروئی Berrhoea / Beroea) بابت پیمان شکنی و ویرانگری به انوشیروان اعتراض کرد. وی با التماس از خسرو انوشیروان درخواست نمود تا بیش از این به مردم آسیبی نرساند. انوشیروان نيز تقاضاى وى را پذيرفت و قبول كرد كه در مقابل دریافت باج، خاك روم را ترک کند. پس از این تعهد، انوشیروان به شهر بروئیا رسید و متوجه شد که مردم شهر، توان دفاع از خود را ندارند. پس در اقدامی عجیب دو برابر باجی که از هیراپولیس به زور ستاند، را از مردم شهر طلب کرد! مردم نتوانستند این مبلغ بسیار سنگین را فراهم کنند. لذا شبانه از ترس اینکه مبادا همانند دیگر سرزمینها به دست انوشیروان قتل عام شوند به یک قلعه در حوالی شهر فرار کردند. وقتی انوشیروان متوجه شد که مردم از شهر فرار کرده اند، دستور داد تا شهر را به آتش کشیدند. دستور انوشیروان اجرا شد و بیشتر قسمت های شهر با خاک یکسان شد. سپس انوشیروان دستور داد تا به آن قلعه ای که مردم بی دفاع در آن پناه گرفتند، حمله کنند. اما اندک سربازان باقی مانده از قلعه دفاع کردند. پس از اینکه قلعه چند روزی توسط ساسانیان محاصره شده بود، انوشیروان پذیرفت که همان مقدار از داراییهای مردم را به عنوان باج غارت کند، و سپس بروئیا را ترک کرد.[3] در حالیکه این شهر آباد و زیبا به تلّی از ویرانه و خاکستر تبدیل شده بود...
مردم ایران هیچگاه از شنیدن این حکایت تاریخی، احساس سربلندی نکردند. بلکه همواره حس شرمساری و ناراحتی از این حادثه را در دل داشتند.
پینوشت:
[1]. نگاه کنید به مقاله « منطق انوشیروان در مواجهه با دگراندیشان و منتقدین »
[2]. نگاه کنید به مقاله « پیمان شکنی های متعدّد انوشیروان در تازش به روم »
[3]. پرو كوپيوس، جنگهاى ايران و روم، ترجمه: محمد سعيدى، انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، چاپ چهارم 1382، ص 136- 139
دیدگاهها
علی
1392/10/13 - 01:15
لینک ثابت
تو خفه شو،انوشیروان هر کی
spyb
1392/10/17 - 09:46
لینک ثابت
انوشیروان لیاقتش همینه که با
وحید باقرزاده
1392/12/06 - 00:05
لینک ثابت
انوشیروان بیشترین درآمد دولتش
کورش بهمنیار
1395/12/05 - 07:59
لینک ثابت
روح جمعی مردم ایران همواره بر
کورش بهمنیار
1395/12/05 - 08:02
لینک ثابت
هویت امروز مردم ایران دو بال
کورش بهمنیار
1395/12/05 - 08:04
لینک ثابت
یه متن جالب و خوب: باغبانی را
افزودن نظر جدید