مشکلات زندگی راهبه‌ها

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طول 50 سال اخیر، تنها در اسپانیا 113 نفر از راهبه‌ها زندگی‌نامه شخصی خود را به چاپ رساندند که همگی آن‌ها از عدم رعایت حقوق بشر در داخل مذهبی‌ترین مراجع اروپا حکایت داشت. اگرچه بیشتر این نوشته‌ها به افکار شیطانی و کفر گویی راهبه‌ها تعبیر شد. در بسیاری از نوشته‌های تاریخی مطالب بسیاری درباره زندگی کاتولیکی راهبه‌ها و کشیش‌های مسیحی نقل شده است. حتی تعداد زیادی از اندیشمندان دوره‌های مختلف در اروپا و آمریکا به روش‌های گوناگون زندگی محدود راهبه‌ها و کشیش‌ها را آسیب‌شناسی و نقد کرده‌اند.
تا جائیکه بعضی‌اوقات این‌گونه زندگی دور از اجتماع راهبه‌ها در صومعه‌هایی با دیوارهای بلند، به موضوعی جنجالی برای بعضی از نویسندگان و روزنامه‌نگاران تبدیل شده است که حاصل آن خلق گزارش‌ها و داستان‌های جنجالی مثل قصه انحراف اخلاقی راهبه‌ها است.
ولی سیلویا اوانجلیستی در کتاب جدید خود تحت عنوان «راهبه‌ها؛ تاریخ زندگی صومعه» از زاویه دیگری به این موضوع نگاه کرده است. وی در این کتاب اگرچه نثر انتقادی خود را در روایت زندگی مذهبی‌های کاتولیک فراموش نمی‌کند، ولی قصد ندارد هیچ راهبه یا کشیشی را متهم کند و درنتیجه هیچ‌کدام از داستان‌های جنجالی موسوم به نویسنده‌های غربی در کتاب او وجود ندارد.
در کتاب او هیچ گزارش یا خبری مربوط به تولد بچه‌های نامشروع در صومعه‌ها و اتهام صومعه‌نشین‌ها به انحرافات اخلاقی دیده نمی‌شود. نویسنده در این کتاب بیشتر سعی کرده مسیر جدیدی برای نقد و یا در بعضی مواقع تمجید از راهبه‌هایی ترسیم کند که از«زندان‌های صومعه» منفذی به بیرون پیدا می‌کنند. دکتر سیلویا اوانجلیستی، محقق و فارغ‌التحصیل یک از دانشگاه‌ها و مؤسسات تاریخ‌شناسی ایتالیاست. او در این کتاب، زندگی خاص انسان‌های صومعه بین سال‌های 1450 میلادی تا 1700 میلادی را روایت می‌کند که چگونه در عصر رنسانس، کشیش‌ها و مردان، راهبه‌های زن (که اغلب باهوش و باسواد بودند) را محدود کرده و آن‌ها را از حقوق اولیه خود محروم می‌کردند.
بااین‌همه داستان اصلی نویسنده در شکنجه و تنبیهات کلیسای کاتولیک خلاصه نمی‌شود و بیشتر روی نحوه فرار راهبه‌ها ازاین‌گونه فشارها تمرکز دارد. اوانجلیستی زندگی راهبه‌هایی را به تصویر کشیده که باوجود شعارهای دولت‌های آن زمان و حتی اکنون، هنوز تحت‌فشار و محدودیت قرار دارند ولی به روش‌های مختلفی سعی می‌کنند قوانین خشک و غیرانسانی کشیش‌های مرد را نادیده بگیرند و به زندگی بشری خود ادامه دهند.

به گزارش کتاب نیوز، قبل از سال‌هایی که نویسنده در کتابش به آن اشاره کرده است، کلیسا و صومعه، اغلب اولین انتخاب دختران و زنان خانواده‌های مختلف جامعه اروپا محسوب می‌شد. دختران خانواده‌های فقیر برای فرار از ازدواج‌های تحمیلی به کلیسا پناهنده می‌شدند و فرزندان نخبه برای ادامه تحصیلات از امکانات صومعه استفاده می‌کردند. باوجود دیوارهای کوتاه کلیسای سال‌های دورتر اروپا ارتباط با فضای بیرون نسبتاً راحت بود و دختران تحصیل‌کرده از شبکه اجتماعی بیرون و درون صومعه برای پیشرفت خود بهره می‌بردند تا جایی که در دوران تاریخ معاصر اروپا، قوانینی که ظاهراً از پیشرفت دختران راهبه دل‌خوشی نداشت، تغییر کرد و در ابتدا با نام اصلاحات سلسله‌مراتب کشیشان، پیچیدگی‌های خاصی به خود گرفت که چیزی شبیه حکومت پادشاهی در صومعه‌ها ایجاد کرد.
کلیسای کاتولیک، قوانین رفت‌وآمد راهبه‌ها را محدودتر کرد و روابط اجتماعی انسان‌های داخل و خارج کلیسا را غیرمجاز دانست. معماری صومعه و کلیسا تغییر کرد و دیوارهای کوتاه، به‌تدریج مرتفع شدند و بر دروازه‌ها داروغه گذاشته شد تا راهبه‌ها با بیرون تماس نداشته باشند. در سال 1575 میلادی، راهبه‌های کلیسای «سانتا کاترینای» شهر فلورانس، در اعتراض به قوانین جدید تحصن کردند که از سوی هیئت بازدیدکننده کلیسای مرکزی رم که برای شنیدن اعتراض آن‌ها به فلورانس سفر کرده بودند، زندانی شدند.
بعدازاین حادثه بود که اتفاقات جدیدی در داخل کلیسا حادث شد و راهبه‌ها این بار مسیر فرهنگی را برای مبارزه با قوانین خشک کاتولیک‌ها انتخاب کردند. استعدادها شکفته شد و هزار هزار صفحه کتاب و یادداشت توسط راهبه‌ها نگاشته شد. نقاشی‌ها و پرتره‌ها از زندگی محدود و حصارکشی شده صومعه‌ها خبر می‌داد. گروه‌های موسیقی با خلق نت‌های جدید و برخاسته از فضای حاکم در داخل صومعه، به شکلی کاملاً حرفه‌ای غم را برای مردم نواختند تا مردم بیرون را از اتفاقات داخل آگاه سازند.
به نوشته اوانجلیستی در طول 50 سال اخیر، تنها در اسپانیا 113 نفر از راهبه‌ها زندگی‌نامه شخصی خود را به چاپ رساندند که همگی آن‌ها از عدم رعایت حقوق بشر در داخل مذهبی‌ترین مراجع اروپا حکایت داشت. اگرچه بیشتر این نوشته‌ها به افکار شیطانی و کفر گویی راهبه‌ها تعبیر شد. اگرچه بیشتر این نوشته‌ها به افکار شیطانی و کفر گویی راهبه‌ها تعبیر شد، ولی این روند ادامه پیدا کرد و در دوران معاصر نیز کسی نمی‌تواند «ورونیکا جیولانی» راهبه کلیسای سیتا دی کاستلو (Città di Castello) را به خاطر دیوانگی و اتهام کفر گویی! به مرگ محکوم کند.
البته ناگفته نماند که قلم بعضی از راهبه‌هایی که در ابتدا برای دفاع از حقوق زنان به پا خاسته بودند، در دام افکار انحرافی فمینیست‌های نوظهور گرفتار شد و از هدف اصلی یعنی آزادی راهبه‌ها بازماند. آن‌ها در زمان معاصر نیز نتوانستند در سیستم خشک و سلسله‌مراتب کشیش‌های مرد تأثیری گذاشته و از حقوق خود دفاع کنند. صومعه‌های امروزی شاید بتوانند راهبه‌هایی بااستعداد موسیقی و نقاشی پرورش دهند، ولی هنوز دیوارها کوتاه نشده و شعارهای حقوق بشر نتوانسته‌اند به درون مکان‌های مرجع مذهبی در اروپا راه پیدا کنند.

منبع: وبلاگ راهبه

در ویدیوی فوق بخش کوچکی از زندگی راهبه‌ها به تصویر کشده شده است. 

کد ویدئو برای استفاده در وبلاگ یا سایت شما:

دیدگاه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.