کینه و حسادت موجب انکار فضائل حضرت علی (ع) شد
حضرت علی (علیه السلام) جزو معدود شخصیتهایی است که از صدر اسلام تاکنون مورد آماج تهمتها و ناسزاهاست. این دشمنیها از همان ابتدای حمایت حضرت، از رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آغاز، و با شدت بیشتری از جانب سلفیون و وهابیت، در زمان حاضر ادامه دارد. که این نشان از مظلومیت پایانناپذیر امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارد.
حضرت علی (علیه السلام) جزء معدود شخصیتهایی است، که از صدر اسلام تاکنون، مورد آماج تهمتها و ناسزاهاست. این دشمنیها از همان ابتدای حمایت حضرت، از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) آغاز، و با شدت بیشتری در زمان حاضر ادامه دارد. که این نشان از مظلومیت پایانناپذیر امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارد.
در دوران کنونی، وهابیت و سلفیون، پرچمدار این تهاجمات هستند و در صدر آنها ابنتیمیه حرانی است، که در واقع وهابیت دنبالهرو او هستند.
ابنتیمیّه بهخاطر بغض و کینهای که نسبت به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دارد، بدون توجه به احادیث فراوانی که در وصف حضرت وارد شده است، و اعتراف بزرگان عامه مانند احمد بن حنبل، نسائی که گفتند: «ما رُوى لِأحدٍ مَن أصحابِ رَسوُلُ الله مِن الفَضایِل الصِحاح ما رُوى لِعَلى بنِ أبىطالب.[1] فضائل و مناقبی که برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده است، برای هیچیک از صحابه نقل نشده است.» بسیاری از فضائل و مناقب مسلّم و پذیرفته شده در حق آن حضرت را انکار کرده و مصداق کامل آیه «فَإِنَّهَا لا تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ.[حج/46] حقیقت آن است که دیدهها کور نیست. بلکه دلهایی که در سینههاست، کور است.» گردیده است.
او برای اینکه ایمان حضرت علی (علیه السلام) را زیر سؤال ببرد، دشمنی کفار و منافقان با ایشان را ثابت ندانسته و میگوید: «و بُغضُ الکُفّار وَ المُنافِقین لِعُمَر أعظَمُ مِن بُغضِهِم لِعَلیّ بِما لا نَسَبه بینَهُما، بَل لَم یَعرِف أنّ علیّاً کانَ یُبغِضُه الکُفّارَ وَ المُنافِقون إلّا کَما یُبغضون أمثالَه.[2] بغض کفار و منافقین نسبت به عمر بیشتر از بغض آنها نسبت به علی بود. بلکه بالاتر اینکه جایی نقل نشد، که کفار و منافقین نسبت به علی (علیه السلام) بغض و غضب داشته باشند.»
ابنتیمیه به همین مقدار اکتفا نکرده و مطالب مربوط به شجاعتها ودلیریهای آن حضرت در میدانهای جنگ را دروغ و غیر واقعی میداند. او در کتابش آورده است: «أرفَع أنواعِ الجَهاد لأبیبَکر وَ عُمَر وَ قَد شارَکا علیّاً فی أقَلّ أنواعِ الجَهاد مَعَ جَماعه غَیرِهِم.[3] برترین جهادها برای ابوبکر و عمر است و علی (علیه السلام) نیز در ضعیفترین مبارزات با آندو مشارکت داشت، همراه با جماعت دیگر.»
ابنتیمیه به جسارتهای خود ادامه داده و کلام جبرئیل در حق حضرت علی (علیه السلام) را کذب میداند. او گفته است: «و قوله: إنّ جبرئیل قال: لا سَیف إلّا ذوالفَقار وَ لا فَتی إلّا عَلیّ، کِذبٌ بِالتّفاقِ النّاس...[4] کلام جبرئیل که گفته است، شمشیری مانند شمشیر ذوالفقار و جوانی همانند علی نیست، به اتفاق مردم کذب و دروغ است.»
همچنین او روایاتی که در خصوص علم و قضاوت حضرت علی (علیه السلام) وجود دارد را، تکذیب کرده است. او در مورد روایات «أنا مدینه العلم و علیُّ بابها» و روایت «أقضانا علیُّ» که در منابع معتبر اهل سنت آمده است،[5] میگوید: «وَ حَدیثُ أنا مَدینَةُ العِلم وَ عَلیٌّ بابُها، أضعَف وَ أوهی وَ لِهذا إنّما یَعُدُّ فی المَوضوُعات وَ حَدیثَ أقضاکَم عَلیّ لَم یَثبُت وَ لَیسَ لَه إسنادٌ تَقوُمُ بِهِ الحُجَة.[6] حدیث (من شهر علمم و علی درب آن)، از ضعیفترین و موهومترین روایات است، بهخاطر همین در کتب موضوعات نقل شده است، و حدیث (اقضانا علی) ثابت نیست و سند قویای ندارد، تا بتوان به آن استناد کرد.»
او با بیان اینکه حضرت علی (علیه السلام) علم و دانش خود را از ابوبکر فرا گرفته است، در صدد آن است که علم الهی حضرت را زیر سوال ببرد. ابنتیمیه میگوید: «المَعروُف أنّ عَلیّاً أخَذَ العِلمَ عَن أبیبکر.[7] مشهور آن است، که حضرت علی (علیه السلام) علمش را از ابوبکر اخذ کرده است.»
ابنتیمیه در ادامه تهاجماتش به حضرت علی (علیه السلام) به عدالت حضرت حملهور شد، و عدالت مثال زدنی امیرالمؤمنین (علیه السلام) را منکر شده است. او قائل در این خصوص میگوید: «لکن نِصفُ رَعیّه یُطعِنوُنَ فی عَدلِه، فَالخَوارِج یُکفّرونَه وَ غَیرُ الخَوارِج مِن أهلِ بَیتِهِ وَ غَیرُ أهلِ بَیتِه یَقوُلوُن: إنّه لَم یُنصِفهُم. وَ شیعَة عُثمان یَقوُلوُن: إنّه مِمّن ظَلَمَ عُثمان وَ بِالجُملة لَم یَظهَرُ لِعَلیّ مِنَ العَدل مَع کَثرَة الرَعیّة...[8] نیمی از مردم دوران خلافت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عدالت او را مورد طعن خود قرار دادند و نسبت به آن اعتراض داشتند و خوارج و غیر خوارج از اهلبیتش او را تکفیر کردهاند. مردم در این مورد گفتهاند، که او انصاف را در حق آنها رعایت نکرده است. طرفداران عثمان، قائلند که او به عثمان ظلم کرده است و خلاصه اینکه علی (علیه السلام) خلیفه عادلی نبود...»
ابنتیمیه قباحت را به نهایت رسانده و بدون توجه و دقت در حدیث شریف «عَلیٌ مَعَ الحَق وَ الحَقُّ مَعَهُ حَیثُ ما کان.[9] علی با حق هست و حق با علی»، صحابه را محور حق قرار داده و بیعت نکردن چند نفر با حضرت علی (علیه السلام) و مبارزه با آن حضرت را دلیل حق نبودن حضرت میداند. او در اینباره گفته است: «وَ أمّا عَلیّ فَکَثیرٌ مِنَ السابِقینَ الأوَّلین لَم یَتّبِعُوهُ وَ لَم یُبایِعوُه وَ کَثیرٌ مِنَ الصَّحابَة وَ التابِعین قاتَلوُه.[10] و اما علی (علیه السلام) بسیاری از سابقین در اسلام از او تبعیت نکردند و کثیری از صحابه و تابعین با او جنگ کردهاند.»
این موارد تنها بخش کوچکی از کینهها و عداوت دشمنان اولیاء و اوصیاء الهی است. سؤال این است که ابنتیمیه و پیروان معاند او در زمان کنونی به چه انگیزهای شمشیر را از رو بسته و به حضرات معصومین و خصوصاً علی (علیه السلام) اهانت و جسارت میکنند؟ آیا امیرالمؤمنین، فعلی به غیر از حق انجام داده است؟ آیا کلامی به غیر از حق گفته است؟ به تحقیق میتوان گفت دلهای دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) مهر خورده است و آنها کور گشتهاند.
پینوشت:
[1]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج۳، ص۱۱۶، ح ۴۵۷۲. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
تاریخ دمشق الکبیر، ابنعساکر، داراحیاء التراث العربیة، بروت: ج۴۵، ص۳۲۰، رقم۵۰۲۵
فتح الباری بشرح صحیح البخاری، ابنحجر عسقلانی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج۷، ص۸۹
[2]. منهاج السنه النبویه فی نقض کلام الشیعه القدریه، ابن تیمیّه حنبلی، دارالحدیث، قاهره: ج۴، ص۳۴۰
[3]. همان
[4]. همان
[5]. الجامع الصحیح (معروف به صحیح بخاری)، محمد بن اسماعیل بخاری، دارالکتب العلمیة، بیروت : ج۳، ص۹۹
[6]. منهاج السنه النبویه فی نقض کلام الشیعه القدریه، ابن تیمیّه حنبلی، دارالحدیث، قاهره: ج۴، ص ۳۷۳
[7]. همان، ج۳، ص۵۱۳
[8]. همان، ج4، ص۵۲۹
[9]. الإمامه و السیاسه، ابنقتیبة دینوری، دارالاضواء، بیروت: ج۱، ص۷۸
تاریخ بغداد أو مدینه السلام، خطیب بغدادی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج۱۴، ص۳۲۱
مجمع الزوائد و منبع الفوائد، هیثمی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج۷، ص۲۳۵
[10]. منهاج السنه النبویه فی نقض کلام الشیعه القدریه، ابن تیمیّه حنبلی، دارالحدیث، قاهره: ج۴، ص۵۱۶
نویسنده: محمد یاسر بیانی
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/05/17 - 20:33
لینک ثابت
سلام خدمت نویسنده محترم
bayani
1395/05/27 - 21:06
لینک ثابت
ممنون از اینکه به مقاله توجه
افزودن نظر جدید