عرفانهای کاذب
عرفان در اصطلاح اسلامی، یعنی حرکت کردن برای رسیدن به درجه عالی از شناخت، اُنس و ارتباط با خداوند. اگر فردی به آن درجه واقعی و عالی رسید؛ در حقیقت به نهایت درجه عرفان نائل شده که میتوان او را عارف حقیقی نامید.
یکی از جاذبههایی که در عرفانهای کاذب، برای جذب مخاطب وجود دارد، موضوع (مدیتیشن) است. انسان ها برای رهایی از خستگی و مشغله های روزمره زندگی به دنبال پناه گاهی می گردند، که در آن جا تمرکز کرده و ذهن خود را از مشغله های دنیایی خالی کنند؛ اما به دلیل عدم شناخت آموزه های عرفان اسلامی، گرفتار آموزه
در یکی از منابع مربوط به قانون جذب چنین آمده است: «به نمادهایی از ثروت، مثل اسکناس، چک و تصاویر شمشهای طلا خیره شوید و با آنها معاشقه کنید؛ و بگویید که ای اسکناسها شما را کرور کرور بدست خواهم آورد؛ من عاشق شما هستم... .»[1]
یوگا در اصل یک مکتب عرفانی بوده که هندوها از طریق عمل به آموزه های آن، به عرفان عملی خود می پرداختند. حدود صدوپنجاه یا نهایتاً دویست سال است که مباحث جسمی و پرداختن به سلامت جسم در یوگا مطرح شده است.
یکی از سوالاتی که بسیاری در ذهن خود دارند اینکه، آیا یوگا همان ورزشی است که در بین توده مردم و افراد کوچه و بازاری معروف است؟ یا اینکه، یوگا چیزی فراتر از یک ورزش بوده و اساساً مکتبی است که ادعای معنوی و عرفانی دارد.
خواندن نماز با آداب و اصول آن، میتواند بهترین و کاملترین نوع مراقبه در رسیدن به تعالی و آرامش حقیقی را رقم بزند.
در قانون جذب بر قدرت ذهن آنچنان تاکید میشود که ذهن مخاطب ناخودآگاه با این سوال مواجه میشود، اگر با قدرت ذهن میتوان به همه چیز رسید، پس جایگاه خدا در زندگی انسان کجاست؟
طاهری سرکرده فرقه حلقه می گوید: «انسان نمی تواند عاشق خدا شود، زیرا انسان از هیچ طریقی قادر به فهم او نیست.»[1]
فرادرمانی مورد ادعای مسترهای فرقه حلقه، نه قابل ارزیابی علمی است و نه دلیل محکمی برای اثبات آن وجود دارد.
محمدعلی طاهری سرکرده عرفان حلقه، میگوید: «نظر به اینکه شعور الهی نیاز به هیچ مکملی ندارد، لذا چیزی تحت هر نام و عنوان، قابل اضافه کردن نیست! اگر کسی چنین کاری کرد متقلب و رسوا شده است!»
یکی از ادعاهای موسس عرفان کیهانی(حلقه) عدم التزام عارف نسبت به آموزه های دینی در مسیر رسیدن به کمال و تعالی است. این ادعا در اساس نامه این فرقه نیز بیان شده است.
با توجه به ادعای بسیاری از کارشناسان، عرفان کیهانی برگرفته از معنویت ها و عرفان های غربی و شرقی است.
باوجود ادعای سرکرده عرفان موسوم به حلقه، مبنی بر اسلامی و الهی بودن این عرفان، باید گفت؛ با اندک دقت و توجهی در مبانی نظری و عملی این مسلک به ظاهر عرفانی، به راحتی میتوان دریافت، این شبه عرفان هیچ گونه التزامی بر شریعت اسلامی و ولایت الهی که از ارکان اصلی در عرفان اصیل به شمار میروند، ندارد.
دشمنان اسلام برای ضربه زدن به دین و اعتقادات مردم، به دنبال ترویج حداکثری عرفانهای کاذب در سطح جامعه و کشور هستند. اعرفانهای کاذب و نوظهور در حقیقت همان جنس بدلی عرفان حقیقی است، که انسان خدا جو و کمال طلب، به دلیل نیاز فطری و عدم آگاهی و آشنایی با عرفان حقیقی و اصیل، گرفتار آن میشود.