عکس

سوگند دادن مسلمانان کوفه به شنیدن حدیث غدیر
05/06/1400 - 14:32

احمد بن حنبل در مسندش روایت کرده: سعید بن وهب گوید: امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) در رحبه، حاضران را سوگند داد که هر که در روز غدیر خم سخنی در حق من از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیده از جا برخیزد.

شأن نزول آیه ابلاغ، به قول امام باقر (علیه‌السلام) و برخی صحابه، عید غدیر است
05/05/1400 - 17:53

فخر رازی ذیل آیه ابلاغ، اقوالی را در شأن نزول آیه ذکر کرده و در قول اخیر گفته که این آیه، در روز غدیر نازل شده و در انتها گفت: این قول ابن عباس، براء بن عازب و محمد بن علی [امام باقر (علیه‌السلام)] است.
تفسیر الکبیر، فخر رازی، ج12، ص53.

ادعای واحدی در رساندن جویندگان علم به مطالب صحیح توسط روایات
05/05/1400 - 17:52

واحدی در مقدمه تفسیر خود، علت تأليف كتاب خود را جهت رسیدن به اسباب نزول صحیح می‌داند و به وسیله روایاتی که نقل کرده، بتواند صحیح را از غیر صحیح و دروغ را تشخیص دهد.
اسباب النزول، واحدی، ص22.

نزول آیه ابلاغ در شأن امیرالمؤمنین به روایت ابوسعید خدری
05/05/1400 - 17:52

واحدی از ابوسعید خدری نقل کرده که آیه ابلاغ، در حق (امام) علی ابن ابی‌طالب نازل شده است.
اسباب النزول، واحدی، ص195.
مقاله: «نزول آیه‌ی ابلاغ در عید غدیر»

ادعای ابن ابی‌حاتم به استفاده از روایات با صحیح‌ترین سند در تفسیر خویش
05/05/1400 - 17:51

ابن ابی‌حاتم در مقدمه تفسیر خود تصریح کرده که روایاتی را در تفسیر خود ذکر می‌کند که صحیح‌ترین سند را داشته باشند.
تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، ج1، ص11.
مقاله: «نزول آیه‌ی ابلاغ در عید غدیر»

نزول آیه ابلاغ، در حق امیرالمؤمنین
05/05/1400 - 17:51

ابن ابی‌حاتم از ابوسعید خدری نقل کرده که آیه ابلاغ، در حق (امام) علی ابن ابی‌طالب نازل شده است.
تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم، ج4، ص1172.
مقاله: «نزول آیه‌ی ابلاغ در عید غدیر»

عالم اهل سنت لبنان، شیخ «صهیب حبلی»
05/05/1400 - 16:31

پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ عالم اهل سنت لبنان، شیخ «صهیب حبلی»، عضو تجمع علمای مسلمان لبنان، جایگاه غدیر خم و خطبه پیامبر اکرم در آن روز را، این‌چنین توصیف می‌کند: عید غدیر، مهم‌ترین مساله فراموش شده جهان اسلام است. خطبه حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در حجه الوداع، مهم‌ترین سند حقوق بشر، برا

افضلیت اهل بیت پس از پیامبر اکرم از منظر غماری
05/05/1400 - 07:13

از منظر غُماری، بافضیلت‌ترین افراد در امت اسلامی، به ترتیب عبارتند از: حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، حضرت زهرا، حضرت امیرالمؤمنین، امام حسن، امام حسین (علیهم‌السلام)، همسران پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، ابوبکر، عمر، عثمان.
الجواب المفید للسائل المستفید، غماری، ص102.

نظر غماری در مورد خلافت باطنی امیرالمؤمنین
05/04/1400 - 16:23

غُماری از علمای اهل سنت، تصریح می‌کند: مسئله خلافت بعد از رحلت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، در جهان اسلام، به دو صورت متصور است: 1) خلافت ظاهری که در دستان ابوبکر، عمر، عثمان و حضرت علی (علیه‌السلام) بود. 2) خلافت باطنی که به امیرالمومنین (علیه‌السلام) تعلق دارد.

خلافت باطنی امیرالمؤمنین، تفسیری بر خلافت بلافصل ایشان، توسط صوفیه اهل سنت
05/04/1400 - 16:23

آلوسی می‌نویسد: بسیاری از صوفیه مسلکان، معتقدند که امیرالمومنین (علیه‌السلام) خلیفه بلافصل رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است. البته نوع خلافتی که این عده برای حضرت علی (علیه‌السلام) قائلند، خلافتی باطنی است.

کفر و ناصبی‌گری معاویه در منظر غماری، عالم اهل سنت
05/04/1400 - 16:23

غماری، معاویه را منافق، کافر و در زمره ناصبی‌ها قرار داده است؛ وی ادله متعددی در جهت اثبات این ادعایش اقامه می‌کند از جمله این‌که پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرموده‌اند: «کسی‌که امیرالمومنین (علیه‌السلام) را سب کند، مرا سب کرده و هر کسی‌که مرا سب کند، خدا را سب کرده است.» و لذا از آن‌جایی که

تصریح غماری به مذهب باطل ابن تیمیه و وهابیت
05/04/1400 - 16:22

غماری ضمن معرفی و افشای ماهیت ابن‌تیمیه، محمد بن عبدالوهاب را شیطانی می‌داند که دارای مذهبی باطل است و افکارش از افکار ابن‌تیمیه نشأت گرفته است. وی می‌گوید: «و این کفایت می‌کند که شیطان نجدی (محمد بن عبدالوهاب) و پیروانش و مذهب فاسدشان، زاییده افکار و سخنان ابن‌تیمیه هستند.»

اعتراف عالم اهل سنت به مناقب گرانبها و اوصاف شریف امام هادی (علیه‌السلام)
05/04/1400 - 07:52

قرمانی، از علمای اهل سنت قرن یازدهم در مورد امام هادی (علیه‌السلام) می‌گوید: مناقبش گرانبها و اوصافش شریف است.
اخبار الدول و آثار الاول فی التاریخ، قرمانی، ص349.

حکم ابن‌عثیمین به مشرک بودن سفارینی، عالم اهل سنت
05/04/1400 - 07:09

از ابن عثیمین درباره قول سفارینی در کتاب «غذاء الألباب» که گفت: ای سید من! ای رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، دستم را بگیر ...، من آمده‌ام در حالی‌که نه علم دارم و نه عمل، سؤال شد.
ابن عثمین صدور این کلام را از سفارینی انکار کرد، و جواب داد: شاید این شعر را از کسی نقل کرده باشد.

صفحه‌ها