اسناد
البانی در باب یکی از روایتهای فضائل امیر مومنان (علیه السلام) مینویسد: «اما قوله "ان علیا منی و انا منه" فهو ثابت فی صحیح البخاری ... و اما قوله "و هو ولی کل مومن بعدی" فقد جاء من حدیث ابنعباس..
یکی از احادیث فضائل امیرالمؤمنین که دلالت بر امامت و جانشینی ایشان هم دارد، توسط ابن تیمیه تکذیب میشود «و کذالک قوله: «هو ولی کل مومن بعدی» کذب علی رسول الله صلی الله علیه وسلم،» همچنین قول او (امام علی (علیه السلام) سرپرست هر مومن بعد از من است) دروغ بر پیامبر است؛ ولی این روایت که در ترمذی، ن
احمد بن حنبل در کتاب مسند خود نقل میکند: «بعث رسول الله سریه و امر علیهم علی بن ابی طالب فاحدث شیئا فی سفره؛ فتعاقد اربعه من اصحاب محمد ان یذکروا امره لرسول الله،...
بخاری ضمن نقل روایتی که دربردارنده کلام عمر است، تصریح میکند که عمر ولی را در معنای سرپرستی و جانشین به کار برده است. «قال عمر ثم توفی الله نبیه صلی الله علیه و آله فقال ابوبکر: انا ولی رسول الله صلی الله علیه و آله ...
مسلم نیشابوری: عمر کلمه ولی را به معنای سرپرست و جانشین میداند. «فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- ...
یکی از روایات تقطیع شده بخاری این روایت است: «حدثنی عبدالله بن محمد حدثنا عبدالرزاق اخبرنا معمر و... فقال عمر بن الخطاب فاتیت النبی صلی الله علیه و سلم.» برای ما روایت کرد عبدالله بن محمد، برای ما روایت کرد عبدالرزاق (مراد عبدالرزاق صنعانی است) از معمر و...؛ عمر گفت: پس نبی آمد.
عبدالرزاق صنعانی در کتاب المصنف خود مینویسد: «فقال عمر بن الخطاب: والله ما شککت منذ اسلمت الا یومئذ.» عمر در جریان صلح حدیبیه گفت: به خداوند قسم که از زمان مسلمانشدنم تا به امروز به نبوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شک نکرده بودم.
تصریح بیهقی به خصومت میان اهلبیت و صحابه: «فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- قَالَ أَبُو بَكْرٍ أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ -صلي الله عليه وسلم- فَجِئْتُمَا تَطْلُبُ مِيرَاثَكَ مِنَ ابْنِ أَخِيكَ وَيَطْلُبُ هَذَا مِيرَاثَ امْرَأَتِهِ مِنْ أَبِيهَا فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ قَا
بخاری روایت دروغگو خواندن ابوبکر و عمر توسط امام علی (علیهالسلام) و عباس را به صورت گزینشی آورده و برخی از روایت را حذف کرده است.
بخاری روایت دروغگو خواندن ابوبکر و عمر توسط امام علی (علیه السلام) و عباس را به صورت گزینشی آورده و برخی از روایت را حذف کرده و به جای آن کلمات دیگری آورده است.
بخاری روایت دروغگو خواندن ابوبکر و عمر توسط امام علی (علیهالسلام) و عباس را به صورت گزینشی آورده و برخی از روایت را حذف کرده است. «قال عمر: ثم توفی الله نبیه.
وهابیت همیشه سخن از اهلسنت میگویند. آنها در گفتار و نوشتارشان همیشه لفظ اهلسنت را تکرار میکنند. ولی در حقیقت هیچ یک از مذاهب اسلامی فقهی و کلامی را به عنوان اهل سنت قبول ندارند. ابنعثیمین در این رابطه میگوید اهل سنت حقیقی پیروان سلف هستند نه دیگر مذاهب اسلامی که اهل بدعت هستند.
ابن عثیمین از شخصیتهای علمی برجسته وهابی است. وی در کتابش فقط وهابیت را اهل سنت میداند و مذاهب کلامی اشعری و ماتریدیه را که تقریباً اکثر مسلمانان پیرو یکی از این دو فرقه هستند را اهل بدعت میداند.
یکی از اعمال بسیار مناسب این است که در میلاد پیامبر جشن گرفته شود ولی وهابیت با این سنت مستحب مخالفت کرده و میگویند: احتفال و جشن برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) جایز نیست و بدعت در دین است، زیرا در زمان پیامبر و صحابه انجام نمیشده است.