وهابیت در عصر حاضر
علمای معاصر افراطی عربستان یا عالم به فقه و عقاید سایر مذاهب نیستند و یا آن را به طور غیر اصولی و در قالب امری فرعی، حاشیهای و سطحی فرا گرفتهاند. این علما نه تنها عالم به فقه، معرفت و زیرساختهای فکری سایر گرایشهای اسلامی نیستند بلکه حتی نسبت به عقاید سایر مذاهب اهل سنت آگاهی ندارند. این علما بیشتر تابع تفکر ابنتیمیه هستند و به نوعی از تفکر احمدبنحنبل نیز عدول کردهاند
علمای عربستان نه تنها عالم به فقه وعقاید سایر مذاهب نیستند بلکه به اندیشه احمدبنحنبل، ابنتیمیه و محمدبن عبدالوهاب نیز وفادار نمانده و صرفا با تاکید بر بخشهایی از اندیشه محمدبنعبدالوهاب که بر غلواندیشی، افراط گرایی و بویژه تکفیر تاکید دارد، محدود ماندهاند.
بررسی فتواهای غلو اندیش و افراط گرایی علمای عربستان، گویای این حقیقت است که آنچه در تفکر وهابیت عربستان تجلّی دارد نوعی تقلیلگرایی و محدوداندیشی نسبت به فقه و اعتقادات اسلامی است که با مطلق گرایی علمای عربستان همراه شده و آنان با احساس استغنا و ناآگاهی از فقه سایر مذاهب به طور یک جانبه براندیشههایی تاکید میکنند که مخالف و در مقابل تفکرات اسلامی مذاهب گوناگون قرار دارد.
به طور کلی بررسیهای نویسنده کتاب، گویای این حقیقت است که آنچه در تفکر وهابیت عربستان تجلّی دارد نوعی تقلیل گرایی و محدوداندیشی نسبت به فقه و اعتقادات اسلامی است که با مطلق گرایی علمای عربستان همراه شده و آنان با احساس استغنا و ناآگاهی از فقه سایر مذاهب به طور یک جانبه براندیشههایی تاکید میکنند که مخالف و در مقابل تفکرات اسلامی مذاهب گوناگون قرار دارد.
علمای عربستان نه تنها عالم به فقه وعقاید سایر مذاهب نیستند بلکه به اندیشه احمدبنحنبل، ابنتیمیه و محمدبن عبدالوهاب نیز وفادار نمانده و صرفا با تاکید بر بخشهایی از اندیشه محمدبنعبدالوهاب که بر غلوگرایی، افراط اندیشی و بویژه تکفیر تاکید دارد، محدود ماندهاند.
براساس غلو اندیشی و افراط گرایی علمای معاصر عربستان، در این دوره مسلمان شدن، بسیار سخت و خروج از اسلام بسیارآسان است ، چون هرکار جدیدی را بدعت میدانند و حکم ارتداد صادر میکنند اما برا ی مسلمان شدن شهادتین را کافی نمیدانند و این خلاف سیره و سنت نبی مکرم اسلام است.
نه تنها مسلمانان اندیشهی وهابیان را در زمینه قرائتشان از توحید به نقد کشیدهاند، بلکه بسیاری از علمای حنبلی و حتی برخی از اندیشمندان پیرو این مکتب که از نزدیک با مکتب وهابیت آشنا بودهاند نیز پس از تأمل، به نقصها و کاستیهای این اندیشه پی برده و به نقد عالمانهی قرائت وهابی از توحید پرداختهاند.
از دیدگاه شیعه ایمان ، اقرار به لسان و تصدیق به قلب است،یعنی تسلیم خداوند بودن و تصدیق به آنچه پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) آورده است به زبان و قلب. اگر شخص این دو امر را باهم داشت وارد دایره ایمان میشود وعمل، فقط درجه ایمان را مشخص میکند، اما در اصل ایمان تاثیری ندرد.
در ابتدای شکل گیری فرقه وهابیت، برخی از مردم گمان میکردن که وهابیت برای اعتلای توحید و مبارزه با شرک آمده است، اما پس از مدتی که دیدند وهابیت غیر از خودشان همگی را کافر میدانند از عقاید خود برگشتند.
حقايق بر انسانها از طريق تعقل و مطالعه، شنيدن از متخصصان و از مسير وحى و كتابهاى آسمانى معلوم و آشكار مىشود، و لازم است آن حقايق به مردم برسد و كتمان آن حقایق موجب خسارت در دنيا و آخرت است، اما بعضاً عدهای بهدنبال کتمان حقایق، برای سرپوش گذاشتن بر تناقضات دینی خود بوده، ازجمله صالح الفوزان در پاسخ به سؤال در عملکرد عبدالملک در فتنهانگیزی در بین مسلمانان ...
متاسفانه مظاهر شیطان پرستی در اراضی اسلامی و مخصوصا در مکه مکرمه و اراضی آن مانند سرزمین عرفات با همکاری ناآگاهانه و نابخردانه حکومت وهابی آل سعود، در ساختمان سازیهایی که در اماکن مانند بنایی که بر فراز جبل الرحمه ساخته شده، نشر شده است.
شبههای که مخالفین ومعاندین بر مذهب تشیع وارد میکنند: میگویند درکتب روایی شیعه تناقض و اختلاف فاحش به وفور یافت میشود و برای تایید حرفشان نقل قولی هم از عالم بزرگ شیعه میآورند، مانند کلام شیخ طوسی در مقدمهی کتابش به نام « تهذیب الاحکام » در حالی که معاندین با تقطیع مطلب قضیه را به نفع خود وارونه جلوه داده اند چون در مقدمه کتاب، شیخ طوسی علت نقل وشبهه شدن تعارض احادیث وحل مشکل را کاملا توضیح میدهد.
اهالی آفریقا میگویند این کتاب مایه نجات ما شد ما کوچکترین اطلاعی از این گروه ویرانگر نداشتیم ما در مقابل وهابیت هیچ وسیله و ابزار دفاعی نداشتیم. اگر این کتاب «الوهابیت فی المیزان» حضرت آیت الله العظمی سبحانی نبود بسیاری از ماه گمراه شده بودیم.
عربستان زادگاه تروریست و منشأ پیدایش القاعده و داعش و جبهه النصره است. به وجود آورنده جریان القاعده فردی است به نام اسامه بن لادن که اصالتا عربستانی است. بن لادن در سال 1998 با همکاری ایمن الظواهری جبهه جهانی جهاد علیه یهود و صلیبیها را تشکیل داد و نام تشکیلات خود را «القاعده» گذاشت و داعش از درون جریان القاعده خارج شد.