وهابیت
در روایتی آمده پیامبر به حذیفه، منافقان را شناسانده بود؛ عمر در پی آن بود که نام منافقان را بداند، اما حذیفه به او نمیگفت. آخر کار عمر، حذیفه را قسم داد، که حداقل بگو نام من، در این لیست هست؟ در این بحث میگوییم: عمر در ایمان خود یقین نداشت، چرا بر افشای سر پیامبر اصرار میکرد، مگر حدیث عشره مبشره صحت نداشت، یا او نشنیده بود؟
کسانیکه امام حسین(ع) را در کربلا به شهادت رساندند، شیعه نبودند، بلکه عثمانی مذهب بودند. دلیل این مدعا، رفتار و سخنی است که سپاهیان عمر سعد در کربلا انجام دادند. مثلاً یکی از لشکر عمر سعد، کفت: «ای حسین! این آب فرات است که سگان و خوکان و گرگهای عراق از آن مینوشند، ولی به خدا سوگند تو از این آب قطرهای نخواهی نوشید.»
آیا جنایت یزید در به شهادت رساندن امام حسین (علیه السلام) قابل بخشش است؟ آیا اگر یکی از علمای شما در زمان حاضر دستور دهد، که جمعی از فرزندان و آشنایان بسیارعزیزتان را به قتل برسانند و بعد از قتل آنها بگوید؛ ببخشید اشتباه کردم و خطای در اجتهاد بوده است، حال و روز شما چگونه خواهد بود و چه حسی به شما دست خواهد داد؟
وهابیون با بیشرمی تمام برای تطهیر چهره اصحاب خصوصا معاویه، دست به تنقیص مقام پیامبر (صلی الله علیه و آله) میزنند.
وهابیان مدعی هستند که سلفی هستند، جدا از اینکه آیا سلفیگری مذهب درستی است یا خیر، آنان حتی در این مذهب هم، پایبند به اصول خود نیستند، چون بر خلاف ادعای ایشان که میگویند سلف هرگز به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) استغاثه نکرده، سمهودی که از بزرگان شافعی است، میگوید: سیرهی سلف بر این بوده که به پیامبر استغاثه میکردهاند.
ادعای اجماع در حرمت سفر برای زیارت قبر پیامبر(ص) بیشتر به یک توهم شبیه است، تا واقعیت؛ چرا که کتب اهل سنت پر است، از نظر علمای برجستهی ایشان، در مورد اینکه نهتنها امری مثل سفر برای زیارت قبر پیامبر اکرم (ص) حرام نیست، بلکه به استناد احادیث، زیارت قبر ایشان یکی از راههای قرب و نزدیکی به خداوند میباشد.
بهراستی اگر ما بهطور دقیق محل زندگی امام زمان(ع) را میدانستیم، دیگر مبحث غیبت منتفی بود. اما آنچه میتوان با استناد به روایات بیان کرد، اینکه ایشان بر روی زمین و در بین مردم زندگی میکنند و البته میتوان گفت با توجه به تأکیدات وارده از جانب نبی خاتم(ص) نسبت به امر ازدواج، ایشان نیز آن را اجابت نموده و متاهل میباشند.
فقط با سه آیه از قران کریم فتوای وهابیون درباره مشرک بودن شیعیان به دلیل توسل و حاجت خواهی از علی و اولادش را باطل میکنیم. فتوایی که بوسیله آن وهابیت تاکنون خون ملیونها شیعه در جهان را مباح اعلام کرده وآن را بهانهای برای تکفیر آنان قرار داده است. آنان با این فتوا تخریب قبور اولیا و اهلبیت را نیز توجیه مینمایند.
خداوند، نزدیکترین، مهربانترین، قادر و تواناترین موجودی است که میتوان از آن استمداد طلبید و حوایج و خواستههای ما را به هدف اجابت برساند؛ اما این همهی ماجرا نیست؛ چرا که خداوند در قرآن مجید که آن را وسیله هدایت مردم قرار داده است، انسانها را برای تقرب به خود، در مسیر تمسک به «وسیله» قرار داده است.
حادثه غدیر خم و اعلام عمومی پیامبر(ص) مبنی بر جانشینی امیرالمومنین (ع) ربطی به قضیه یمن نداشته و در فرض محال اگر این فرض مطرح شود، منحصر در یک مورد خاص نمیباشد، زیرا در مورد مشابه، مانند بیان عدم محرمیت زن فرزند خوانده، به عنوان عروس، که پیامبر(ص) آن را در مورد «زید» بیان نمودند، یک قانون کلی بوده، که تا ابد، پا برجاست.
ساخت حسینیهها و دیگر اماکن مذهنبی که مردم برای انجام امور دینی و جلسات معارف و غیره از آن استفاده میشود، به عنوان باقیات الصالحات بوده و وقف اینگونه اماکن میتواند به عمومیت جلسات در این محافل کمک بیشتری نماید.
اسلام که سخن از بزرگی و عزت مسلمانان میگوید، گاهی بهواسطه تفسیرهای نادرست بعضی، نتیجه معکوس میدهد. مبنایی که برای شرافت و عظمت مسلمانان است، باعث بدبختی و آوارگی و زیردست شدن مسلمانان شده است. یکی از این مبانی، نگرشی است که سلفیان از اسلام ارائه میدهند، که نتیجه آن را در تمامی کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی میبینیم.
اندک آشنایی درباره وهابیت، برای ما ثابت میکند، که این مجموعه فکری و اندیشهی دینی، متشکل از دو عنصر است. خواص و عالمانی که در فتوا دادن و عبور از حدود، هیچ احتیاطی ندارند و عوام و مردمانی که بسیار سطحینگر و بر اشتباه خود مُصِر و متعصب هستند، و این دو عنصر را پیامبر(ص)، برای اسلام خطرناک دانسته است.
صرف وجود بت در محلی موجب از بین رفتن مقام و جایگاه الهی آن نمیشود. اینکه بت خانه شده بخاطر جهل و تعصب و قدرتی بوده که مشرکان داشتهاند و همین که این محل را به عنوان بت خانه انتخاب نموده اند یعنی این محل دارای قداست بوده است. پس صرف وجود بتها در مدتی کوتاه ارزش و جایگاه کعبه را به طور کامل از بین نمیبرد.