بهائیت وشیخیه
پیشوایان بهائی یکی از راهکارهای خود برای آموزهی ابداعی تعدیل معیشت در بهائیت را دریافت مالیات از افراد جامعه تعیین نمودهاند. این در حالیست که اولاً دریافت مالیات یک شیوهی مرسوم قبل از بهائیت بوده ثانیاً: این حکم مشابه خمس و زکات در اسلام میباشد و لذا ادعای ابداع اصلی جدید از سوی پیشوایان بهائی، کاملاً بیمعنا است.
پیشوایان بهائی تعدیل معیشت را یکی از آموزههای بدیع خود معرفی کردهاند. این در حالیست که بر خلاف این شعار، خانهی مسکونی که عمده دارایی متوفی به شمار میآید را مخصوص فرزند بزرگ پسری کردهاند. اما به راستی، بهائیتی که حتی توان ایجاد تعدیل معیشت در نظام خانوادگی خود را ندارد، چگونه میتواند ادعای تعدیل معیشت در سطح جهانی داشته باشد؟!
پیشوایان فرقهی بهائیت برای آیندهی رهبری دنیا تحقق حکومت جهانی بهائی را پیشبینی کردهاند. اما به راستی چگونه میتوان از یکسو دخالت در امور حکومتی را حرامی الهی برشمرد و از سویی دیگر، انتظار حکومتی بهائی، آن هم در سطح جهانی را کشید؟! آیا این، نمونهی بارزی از دورویی و تناقض آشکار در بهائیت نیست؟!
مسئول سیاست حقوق بشری دولت آلمان، ضمن محکومیت محاکمهی چند بهائی، خواستار آزادی فوری 20 بهائی زندانی در یمن شد. این اقدام در حالیست که چند روز قبل، دولت آلمان مجوز فروش مجدد سلاح به رژیم مرتجع و کودککش سعودی را صادر کرده است. اما بیتردید، استفادهی ابزاری جهان سلطه از بهائیت، وابستگی و ماهیت ضددینی آن را بر همگان آشکار میسازد.
دولت انگلیس با انتشار بیانیهای نسبت به برگزاری دادگاه مجرمان بهائی در یمن ابراز نگرانی کرده و خواهان فشار بیشتر برای آزادی این افراد شد. اما به راستی چه شده که حامیان کشتار هزاران یمنی اینک دلسوز چند مجرم بهائی در این کشور شدند؟! آیا این دوگانگی، خود مهر تأییدی بر وابستگی و جاسوسی بودن اساس تشکیلات بهائیت نیست؟!
تشکیلات بهائیت در بیانیهای، علّت محاکمهی چند بهائی در کشور یمن را تنها دلایل عقیدتی عنوان کرد. این ادعا در حالیست که سازمان عفو بین الملل، علت محاکمهی این بهائیان را جاسوسی برشمرده است. از طرفی، حتی اگر دلایل عقیدتی و تبلیغی هم علّت مجازات بهائیان یمن باشد، باز هم هیچ توجیهی برای نافرمانی بهائیان از قوانین این کشور باقی نمیماند.
آیت الله محمدتقی برغانی معروف به شهید ثالث، نقش بسیاری در هدایت مردم و مبارزه با افکار انحرافی شیخیه و بابیه ایفا نمود. این عالم جلیل القدر سرانجام به دست بابیان کور دل در خانهی خدا (مسجد) به شهادت رسید. اما هرچند مورخین بهائی درصدد انکار نقش بابیان در شهادت ایشان هستند، ولی اعترافات آنان حکایت از نقش مستقیم بابیت در این جنایت دارد.
پیامبرخواندهی بهائیت با ادعای احتیاج مردم به مقولهی ربا، حکم به حلّیت این حرام الهی از سوی خدا داده است. این در حالیست که عبدالبهاء در جایی دیگر، خودسرانه از این حلال پدر نهی کرده است! اما مگر عبدالبهاء در بهائیت، مقامی فراتر از مفسّر آیات بهاء دارد که خودسرانه دستور به لغو فرامین پیامبرخواندهی بهائی میدهد؟!
پیشوایان بهائیت، یکی از تعالیم ابداعی خود را لزوم تعدیل معیشت معرفی نمودند. این در حالیست که دین مبین اسلام بسیار پیش از بهائیت، این موضوع را متذکر شده و راهکارهایی نیز برای تحقق آن ارائه داده است. از طرفی بهائیت، با تجویز رباخواری و اعلان جنگ با خدای تعالی، گام مهمی در جهت خلاف تحقق این هدف برداشته است!
پیشوایان بهائیت آموزهی ترک تعصبات را یکی از تعالیم بدیع خود برمیشمارند. اما جالب است بدانیم بر خلاف این آموزهی خود، متعصبانه از مسلک خشونتطلب علیمحمد شیرازی دفاع میکنند و در عین حال مسلک خود را صلحطلب میدانند. اما به راستی چگونه میتوان صلحطلب بود و متعصبانه از احکام خشونتطلبی دیگران دفاع کرد؟!
بهائیت یکی از آموزههای خود را لزوم تعدیل معیشت در جامعه برمیشمارد. این در حالیست که علیمحمد شیرازی در حکمی مخالف این شعار، حکم به مصادرهی تمام اموال مخالفین خود داده است. اما انتساب آموزهی تعدیل معیشت به پیامبرخواندهی بهائی، با اینکه او ادعای نسخ بیان را از جانب خود رد کرده و خویش را شیفتهی آن دانسته، چگونه قابل جمع است؟!
در آخرین نشست «کرسی بهائی برای صلح» در دانشگاه مریلند آمریکا، آثار بهائی عامل از بین بردن نژادپرستی معرفی شد. اما به راستی چگونه این ادعا، با پست دانستن برخی نژادها توسط پیشوایان بهائی سازگار است؟! از طرفی سخنران بهائی با تأکید بر لزوم از بین بردن تبعیض ساختاری نژادی در آمریکا، مهر بطلانی بر ادعای برقراری برابری در این کشور زد.
مبلّغ بهائی در توجیه خیانت پیشوایان بهائی، با سوق دادن پیروانشان به سوی بیوطنی، گفت مقصود آنها را نهی از دوست داشتنی است که باعث ضرر به غیر شود. اما به راستی چه كسی نام ظلم و چپاول ديگران را تعصب به وطن خويش میگذارد که بتوان این توجیه بهائیان را پذیرفت؟! از طرفی چگونه میتوان خیانت پیشوایان بهائی به وطنشان را نادیده گرفت؟!
تشکیلات بهائیت در سازمان ملل، در حالی خود را نمایندهی بهائیان 230 کشور جهان، برای اعتراض به نقض حقوق بهائیان معرفی کرد که تنها 205 کشور و دولت رسمی در زمین وجود دارد! از طرفی، تشکیلاتی که در طول 40 سال، همواره آتش بیار تحریم و فشار و خیانت علیه مردم ایران بوده، با چه رویی درخواست آزادی عمل بیشتر در ایران دارد؟!