بهائیت وشیخیه
در كتاب «اقدس» که مهمترین کتاب فرقه ضاله بهاییت است چنین آمده:و ما نوروز را برای شما عید قرار دادیم ...
پیامبران برای اثبات دعاوی خویش فرموده اند که ما دارای معجزه هستیم و در عمل هم نشان داده اند، که تمام تاریخ نویسان به آن اذعان دارند. ولی جناب باب و بهاء می گویند: ما هر گونه آیات و معجزاتی را که بخواهید دارا هستیم،
حسينعلي بهأ انبوه پر شمار مردم را كه به ادعاي خدايي او اعتنایی نمي گذاشتند در شمار غافلين مي خواند او در جواب كساني كه از او مي پرسيدند: تو كه خود را خدا مي داني، چرا بعضي از مواقع مي گويي اي خدا، و در بعضي از نوشته هايت از او استمداد مي طلبي؟
اسمعيليه دجال مهدي اسمعيلي را ابويزيد سني مي دانند كه در مقابل القائم به امرالله، پسر مهدي محمد بن عبدالله قيام بر مخالفت كرده لهذا به اخبار زياد استدلال كنند كه او دجال بوده و حتي با آيات قرآنيه نيز تطبيق نمايند چنانكه بهائيان هم استدلال مي كنند
حسینعلی نوری برای آنکه پیامبری خود را اثبات کند، سعی کرده مانند پیامبر گرامی اسلام معجزه ی جاوید داشته باشد، لذا ایقان را به مردم عرضه می کند، در حالیکه این کتاب دارای اغلاط ادبی و معنوی بوده و اصلا به یک معجزه شبیه نیست. حتی بعضی دانشمندان مسلمان ادعا کرده اند که می توانند صد درجه بهتر از آن را عرضه کنند.
باب و بهاء از اعجاز قرآن فقط الفاظ عربی آنهم به حالت موزون را فهمیده و سعی کردند آیاتی مانند قرآن بیاورند تا آنرا معجزه بنامند. بخاطر همین از کسان دیگر هم برای تالیف آیاتشان کمک گرفتند، غافل از اینکه جملاتی که آنان بعنوان معجزه الهی به بشر تقدیم کردند، از انسان معمولی هم که یک مقدار با ادبیات عرب آشنا باشد به راحتی صادر می شود.
امروز 8 مارس در تقویم جهانی مناسبت مهم روز جهانی زن وجود دارد که تمامی ادیان الهی در اینباره مباحث مهمی را مطرح کرده اند و حتی فرقه ها و گروه ها برای اینکه خود را با ادیان همراه و هماهنگ نشان دهند از این مناسبت دستاویزی برای توجیه خود استفاده کرده اند و شعار تساوی حقوق زن و مرد را مطرح کرده اند
بنابر تحقيقات عميقه و اطلاعات دقيقه ميرزا بزرگ نوري بر خلاف شايعات منتشره از قبل بهائيان اصلا وزيرو وزيرزاده نبوده بلكه به مقام وزرات هم نزديك نشده پدرانش كه چندان نام و نشان و اسم و رسمي نداشته در نور مازندران ميزيسته اند و در طبقه دوم يا سوم واقع بوده اند برجسته ترين مردان اين خاندان همان ميرزا بزرگ است كه اسم اصلي او ميرزا عباس چون به نام جدش ناميده شده به ميرزا بزرگ ملقب گشته و در واقع عباس افندي عباس سوم از آن خاندان است.
ميرزا حسينعلي نوري فرزند ميرزا بزرگ نوري ملقب به بهاء الله در اوائل شوال سال 1233 قمري تولد يافت،در 27 سالگي دعوت باب را شنيد و به او گرويد، وي نيز مانند مقتداي خود (باب) و بيشتر از او تحصيلات فارسي و مقدمات عربي را داشته، ولي ناتمام و ناقص و اغلاط موجود در نوشتههايش اين معني را تأييد ميکند. ادعاي امي بودن از طرف خودش و پيروانش نسبت به او يک تقليد بيمزه و نادرستي از پيغمبر امي اسلام صلي اله و آله و سلم است که بهيچوجه اين امي!!! با آن امي برابر نيست. امي يعني درس ناخوانده که خواندن و نوشتن نتواند و سابقهي تحصيل علم و کتابت نزد کسي نداشته باشد. اولين بار که بر پيغمبر اکرم اسلام وحي شد و اين آيات بر قلب مبارکش نازل گرديد اقرا باسم ربک الذي خلق... الخ بخوان بنام پروردگارت که آفريد...
مجملا در آن دوره هم بابيان با هم مجادله مي كردند و عدم آزادي و دوري راه و حالت دور پرستي و گور پرستي ايشان و جريان صحبت در اطراف يك سلسله از حقائق مجهوله يا تغييرات و تأويلات محيرة - العقول كه اخيرا عبدالبهاء با مهارت به مغالطه كاري در ستون كتب و الواح مندرج و مندمج مي ساخت و قوم خود را در پرده ي بي خبري مي گذاشت
باب و بهاء برای آنکه مانند پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد صل الله علیه و آله معجزه ی جاویدی داشته باشند، سعی کردند هر معلومات در مورد علوم قرآن دارند در کتاب خود پیاده کنند، تا بتوانند خود را اثبات کنند.
اصل عدم مداخله در سياست آنقدر اصل مهم و استراتژيک و مبنايي در بهاييت بوده که به گفته بهاء الله " ميزان بهايي بودن و نبودن اين است که هرکس در امور سياسيه مداخله کند همين برهان کافي است که بهايي نيست
تنها چيزي که سبب ميشود که يک جمع يا يک فرد خود را واجد فضايل و فاقد رذائل تصور کند کثرت حب نفس و شدت تعلق به رسوم خود است يعني يک نفر انسان که خود را خيلي دوست ميدارد و ميپسندد در عين اينکه سر تا پا گرفتار سوء اخلاق باشد باز خود را خوش اخلاقترين همهي مردم ميداند و هم چنين يک قومي که خيلي علاقه به آداب و رسوم خود دارند يا به رئيس خود ارادت و محبت و علاقهي فوق العاده اظهار ميدارند هر قدر بخواهي سوء اخلاق آن رئيس با سوء آداب آن قوم را بيان کني ممتنع است که قوه ي ادراک آن را داشته باشد بلکه هر چه در بيان سوء ادارهي آن را امر و سوء اخلاق آن رئيس و سوء آداب آن قوم بيشتر بکوشي آنها بيشتر حمل به غرض کرده همه محسنات را در خود و جمع سيئات را در طرف مقابل خود ميبينند.
منصور روحاني همانند ساير هم مسلکان بهائي خود، با مساعدت اربابان خارجي و پيوند آنان، تا توانست ثروت و املاک زيادي براي خود جمع نمود و از اين طريق اقتصاد بيمار دوره ي محمدرضا پهلوي را بيش از پيش ضعيفتر کرد. او با زد و بندها و سوءاستفاده هايي که در زمان وزارتش انجام داد، صاحب تعداد زيادي زمين شخصي در نزديکي کرج و قزوين شد. روحاني به وسيله ي تراکتور و ساير لوازم متعلق به وزارتخانه ي خود، نسبت به تسطيح زمينه اي مذکور اقدام نمود، اين عمل وي در حدود هشتاد هزار تومان براي وزارت آب و برق هزينه به بار آورد.