بهائيان و اعزام مورگان شوستر به ايران
يكي از رهبران بهائي كه با عبدالبهاء همكاري صميمانه داشت، عليقلي خان نبيل الدوله بود. او در جواني در سفارت انگليس در تهران كار مي كرد، بعدها از طرف عبدالبهاء به آمريكا رفت و در مسافرت عبدالبهاء به آمريكا، مترجم سخنراني هاي او بود. [1] نبيل الدوله فرزند «عبدالرحيم خان كلانتر» معاون «كنت دو مورنت فورن» رئيس نظميه ي تهران بود. [2] او متعلق به خاندان سپهر كاشي و از خويشاوندان احمد علي خان مورخ الدوله ي سپهر بود. خانواده ي سپهر كاشي از احفاد لسان الملك سپهر، نويسنده ي مشهور ناسخ التواريخ بودند.
عليقلي خان نبيل الدوله از سال 1319 ق همراه با عده ي ديگر از بهائيان به دستور عبدالبهاء در آمريكا مي زيست و كاردار ايران در واشنگتن بود. نبيل الدوله نخستين ايراني بود كه در سازمان فراماسونري آمريكا و در طريقت اسكاتي كهن به درجه ي سي و سوم (عالي ترين درجه ي فراماسوني) رسيد و همچنين عالي ترين نشان ماسوني را كه فقط به رؤساي جمهور آمريكا اعطا مي شود، دريافت كرد.
زماني كه در بين نمايندگان مجلس در باب استخدام مستشار از آمريكا، اكثريت آراء حاصل شد، ميرزا حسينقلي خان نواب، وزير امورخارجه، از نبيل الدوله خواست كه تعدادي متخصص ماليه از وزارت امورخارجه ي آمريكا طلب كند و مستشاري را براي مدت سه سال استخدام نمايد. قبلا موافقت وزير خارجه ي آمريكا هم جلب شده بود. حسينقلي خان نواب توصيه كرد، كه كاردار ايران به آراء و نصايح ديگران اعتنايي ننمايد و از دخالت اشخاص غير مسئول جلوگيري نمايد. خواسته شد كه نتيجه ي مذاكرات به صورت رمز به اطلاع «نواب» برسد [3] .
بنابراين به دستور حسينقلي خان نواب و توسط نبيل الدوله مورگان شوستر عازم ايران شد. قبل از ورود شوستر به تهران، عليقلي خان نبيل الدوله نامه اي خطاب به محفل بهائيان ايران نوشت و از آنها خواست تا از شوستر استقبال درخور توجهي بنمايند.
دو نفر از بهائياني كه زبان انگليسي مي دانستند به بندر انزلي رفتند و از طرف محفل بهائيان ايران به او خير مقدم گفتند. دو روز قبل از ورود شوستر به تهران، صد تن از بهائيان تهران به قريه ي مهرآباد رفتند و با فرش كردن بخشي از راه و تهيه ي وسايل پذيرايي و چاي و شيريني به او خير مقدم گفتند. هنگام ورود شوستر به تهران مأموران دولتي به استقبالش نرفتند، اما بهائيان از وي استقبال نمودند و سفارتخانه هاي روس و انگليس شايعه كردند كه شوستر بهائي است [4] .
محمود بدر كه پدرش احمد نصيرالدوله با چارلز راسل سفير آمريكا در تهران آشنا بود و با يكديگر رفت و آمد خانوادگي داشتند، همراه با «مور» خبرنگار روزنامه ي تايمز، به علاوه دختر «راسل» به استقبال شوستر رفتند.
وي تأييد مي كند كه عده اي از دوستان عليقلي خان نبيل الدوله وسايل پذيرايي «شوستر» را فراهم آوردند و مراسم معارفه، توسط «راسل» به عمل آمد. محل اقامت شوستر پارك اتابك متعلق به ارباب جمشيد جمشيديان بود.
اعزام شوستر به ايران و اقدامات او، اردوكشي روس ها به تهران را تسريع كرد، و اين خود بحران ديگري بود كه در اين دوره از تاريخ ايران ديده مي شود. پيوند شوستر با انجمن هاي سري و ارتباط او با گروه هاي افراطي و تروريستي و ارتباط با رهبران جامعه ي بهائي، امري است كه در فرآيند آشوب سازي شرايط، بيش از هر چيز ديگري مؤثر بود. عليقلي خان كه كارگردان اصلي اين سناريو بود، همچنان در مقام خود باقي ماند و در سال 1919 به دستور وثوق الدوله، نخست وزير وقت، مأمور مذاكره با «ويلسن» رئيس جمهور آمريكا شد. و با ژنرال «پرسينگ» نيز هنگام عقد قرارداد صلح در پاريس به مذاكره پرداخت.
پيشتر گفتيم ورود شوستر به ايران و ارتباط او با گروه هاي افراطي و تروريستي، باعث شكل گيري يكي ديگر از كانون هاي بحران ساز دوره ي قاجار بود. فعاليت هاي تروريستي اين دوره از مسائل پيچيده و مبهم تاريخ است. در اين جا فقط به يك نكته اشاره و از اطاله ي كلام پرهيز مي شود؛ فعاليت هاي تروريستي دوران انقلاب مشروطه و پس از آن ارتباط نزديكي با شبكه ي بهائيت دارد. عضويت افراد بهائي در انجمن هاي مخفي تروريستي، از جمله «كميته ي مجازات» و نقش مؤسسين بهائي اين گروه تروريستي از جمله مسائل بازبيني نشده ي تاريخ ايران است. ابوالفتح زاده، منشي زاده و مشكات الممالك عضو فرقه ي بهائيت بودند [5] كه پايه گذاران كميته ي مجازات شناخته شده اند. درباره ي قتل هايي كه توسط اعضاي كميته ي مجازات و افراد وابسته به آن صورت گرفت، جايي براي ذكر مطلب نيست، ولي به اين نكته بايد اشاره كرد كه تأسيس كميته ي مجازات و بازتاب اجتماعي و سياسي فراوان آن، چنان فضايي از رعب و وحشت را در تهران پديد آورد كه تأثيرات سياسي عميقي بر جاي نهاد. عمليات تروريستي كميته ي مجازات را بايد بخشي از سناريوي بغرنجي ارزيابي كرد كه تقريبا چهار سال بعد به كودتاي رضاخان و سيد ضياء الدين طباطبائي (3 اسفند 1299) و سرانجام به سقوط حكومت قاجار و استقرار ديكتاتوري پهلوي انجاميد. بخش ديگر اين سناريو را بايد در نهضت جنگل و شكست ميرزا كوچك خان جنگلي بررسي كرد.
در دوران جنگ جهاني اول فرقه ي بهائي كاركردهاي اطلاعاتي جدي به سود دولت بريتانيا داشت و اين اقدامات كار را بدانجا رسانيد كه گويا در اواخر جنگ مقامات عثماني تصميم گرفتند، عباس افندي را اعدام كنند و اماكن بهائيان را در حيفا و عكا منهدم نمايند. اندكي بعد عثماني شكست خورد و اين طرح تحقق نيافت. پس از پايان جنگ جهاني اول شوراي عالي متفقين قيمومت فلسطين را به دولت بريتانيا واگذار كرد. دولت بريتانيا نيز به پاس قدرداني از خدمات بهائيان در دوران جنگ «شهسوار طريقت امپراطوري بريتانيا» [6] را به عباس افندي (عبدالبهاء) اعطا كرد. [7] اندكي بعد كودتاي سوم اسفندماه 1299 رضاخان ميرپنج و سيد ضياءالدين طباطبايي در ايران رخ داد و به انقراض سلسله ي قاجاريه و آغاز حكومت پهلوي منجر شد.
پاورقی ها: -------------------------------------------------------------------------------------------
[1] فاضل مازندراني، پيشين، ج 8، ق 1، صص 490 - 492.
[2] عبدالرحيم ضرابي با مانكجي ليمجي ماتريا، رئيس شبكه اطلاعاتي بريتانيا در ايران مرتبط بود و كتاب تاريخ كاشان را به سفارش مانكجي نوشت. از اين كتاب سه نسخه خطي وجود داشت كه در اختيار مانكجي، هنري ليونل چرچيل (كارمند سفارت بريتانيا) و جلال الدوله، پسر ظل السلطان و حاكم كاشان بود. (ر.ك: عبدالرحيم كلانتر ضرابي (سهيل كاشاني)، تاريخ كاشان، به كوشش ايرج افشار، تهران، ابن سينا، 1341 (چاپ جديد: اميركبير، 1378).
[3] مورگان شوستر، اختناق ايران، ترجمه ي ابوالحسن موسوي شوشتري، تهران، انتشارات صفي عليشاه، 1344، صص 62 - 61.
[4] همان، صص 11 - 10.
[5] مهدي بامداد، پيشين، ج 1، ص 12، مجله ي يغما، سال 5، 1331 ، ص 134.
[6] Knight of the Oder of the British Empire.
[7] The Encyclopaedia of Islam' Vol ' 1' P. 916.