مکتب شیخیه
تناقضگویی در کلام و رفتار مشایخ شیخیه بسیار دیده میشود و این نشانهی غیر وحیانی بودن این مکتب است. گاه باشد که علمای شیخیه در یک عبارت، رکنیت و ناطقیت خود را نفی میکنند و بر کسی که آن را مدعی شود، لعن میفرستند و گاه باشد که با عبارت غیر صریح، یکی از مشایخ خود را رکن رابع و ناطق واحد معرفی میکنند.
کریمخان، مؤسس فرقهی شیخیهی کریمخانیه در شهر کرمان بود که توانست با ثروت هنگفت و موقعیت اجتماعی ویژهای که داشت، جانشینی رشتی را به خود اختصاص دهد. بعد از وی، دو فرزند و سه نوهی او جانشینی و مقام رکنیت را تصاحب کردند. میتوان گفت خاندان کریمخان که فرزندان فتحعلیشاه قاجار محسوب میشدند، جانشینی را در بین خود موروثی کرده بودند.
بعد از احسایی تا امروز، 8 نفر ریاست فرقهی شیخیه را بر عهده گرفتند. اولین آنها رشتی بود که بلامنازع در کربلا به ریاست رسید. بعد از ایشان، کریمخان و فرزندانش در کرمان بعد از نزاع و درگیری، ریاست این فرقه را بر عهده گرفتند. محمدخان، زین العابدین خان، ابوالقاسم خان، عبدالرضاخان، موسوی و زین العابدین خان به ترتیب به ریاست رسیدند.
هرچند بزرگان شیخیه تلاش دارند تا مسیر خود را از جریان بابیت جدا نشان دهند، اما ناگزیر وجود عقایدی نظیر رکن رابع و تأویل ماهیت معاد جسمانی، زمینهساز شکلگیری فرقهی بابی و بهائی شد. این زمینهسازیها سبب شد تا پیشوایان بابی و بهائی به نیکی از پیشوایان شیخیه یاد کنند و علیمحمد شیرازی، آنان را فرستادگان امام زمان و مبشران ظهور بخواند.
سید کاظم رشتی دومین پیشوای مسلک شیخیه، بر خلاف اصل تولی و تبری، ارتباط حسنهای با مخالفین و دشمنان شیعه داشته و در عوض، علمای شیعه را مورد هتاکیها و دشنامهای خود قرار میداده است. از اینرو مخالفین و دشمنان مذهب شیعه، از آلوسی گرفته تا پیروان فرقهی ضالّهی بهائیت، در آثار خود، به نیکی از سید کاظم رشتی یاد کردهاند.
«ادوارد براون» خاورشناس مشهور انگلیسی که نزد بهائیان از جایگاه والایی برخوردار است، به افشای وحدت ریشه و طریقت بابیت و شیخیه میپردازد. اعتراف براون به وحدت ریشهی جریان بابیت و شیخیه زمانی جالب میشود که به قراینی نظیر شاگردی علیمحمد شیرازی در مکتب شیخیه و استفادهی او از اعتقاد رکن رابع در بروز ادعاهایش مستند گردد.
بر اساس آنچه نویسندگان بهائی و غیربهائی نگاشتهاند، علیمحمد شیرازی، از سنّ کودکی، در درس شیخ عابد از شاگردان شیخاحمد احسائی حضور یافت. همین امر موجب سفر او در سنّ بیست سالگی به کربلا و شاگردی او در محضر سیدکاظم رشتی گشت. فاضل مازندرانی از مبلّغان برجستهی بهائیت، علیمحمد شیرازی را به مکتب شیخی بیش از همه نزدیک میدانند.
فرقۀ شیخیه با تکیه بر واژه هورقلیا به انحراف رفته است، به گونهای که معاد جسمانی را نفی کرده و قایل شده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با جسم هورقلیایی به معراج رفته است و معتقد شده امام زمان (ارواحنا فداه) در عصر غیبت حیات مادی و جسمانی ندارد. حال آنکه امامیه معتقد به معاد جسمانی و روحانی شده و اعتقاد دارد پیامبر...