حکایت
این داستان مستند از سری داستانهای محاکمهی تروریست میباشد. نویسنده در این متن از شروع جلسات بازپرسی یک تروریست بنام پژمان نوشته است و عقاید او از قبیل ضد دین بودن او، لائیک و بیاعتقاد و بینماز بودن او و خوی خشن و حیوانی داشتنش و پلورالیسم بودنش و اعتقاد او به اینکه دین افیون تودههاست، را شمرده و مستند بیان و بررسی کرده است
خسرو پرویز حق نداشت نامه را پاره کند، چون اولاً او از حقانیت رسالت محمد (ص) آگاه بود. ثانیاً پیامبر محترمانه با او سخن گفت ولی خسروپرویز وقیحانه و متکبرانه پاسخ داد. ثالثاً هنگامی که نوبت به حق رسید، همان حقّی که خسرو پرویز خود به آن آگاه بود، دیگر جایی برای باطل نمیماند. وقتی حق آمد، باطل باید برود.
یهودیان معتقدند که تورات توسط خداوند به حضرت موسی (ع) اعطا شده و در نتیجه نویسندهی واقعی تورات، خدا است. اگر چه مسلمانان معتقدند که خداوند کتابی به نام تورات به موسی (ع) داده است اما تورات کنونی موجود در کتاب مقدس نمیتواند آن تورات الهی باشد. چرا که کتاب مقدس گواهی میدهد که تورات واقعی گم شده است.
هولوکاست واژهی نام آشناییست که همواره یهودیان با مظلوم نمایی زیر سایهی واقعهی خیالی این واژه، به انوع جرم و جنایت و خونریزیها دست زدهاند. کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان پرده از این حقیقت تلخ بر میدارد که اولین هولوکاست تاریخ را خود یهودیان مرتکب شدهاند.
کتاب مقدس مسیحیان معجزات زیادی را برای عیسی مسیح و سایر انبیاء الهی ذکر کرده است. یکی از معجزات عیسی مسیح نفرین کردن درخت انجیر و خشک شدن آن به خاطر نفرین عیسی مسیح است. جرم درخت انجیر بیچاره این بوده است که عیسی مسیح در فصلی که درخت انجیر میوه ندارد، به هوای خوردن میوهی انجیر به سراغ آن درخت رفته بود و چون آن درخت را بدون میوه دید، نفرینش کرده و آن را با معجزه خشکاند.
با مطالعه و تأمل در تاریخ و سرگذشت برخی از صحابه، به رفتارهایی برمیخوریم که نه تنها با عدالت آنها بلکه با اصل اسلام آنها منافات دارد. در این مختصر به چند نمونه تاریخی اشاره میکنیم و وجدانهای بیدار را گواه میگیریم، که ببینند آیا میتوان چنین انسانهایی را عادل خطاب کرد و تمام سخنانشان را پذیرفت؟
یکی از سنتهای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، تقسیم بالسویه بیتالمال بین مسلمین بود، و برای ایشان فقیر و غنی یکسان بود. اما با فوت ایشان، این سنت هم دفن شد تا اینکه زمان حکومت و امامت حضرت علی(علیه السلام) فرا رسید. اوج این ناعدالتی ها در زمان خلیفه سوم رخ داد که مفاسد اقتصادی فراوانی را در برداشت.
در کینهتوزی و غرضورزی این جماعت لجباز همین بس که اگر مولا علی (ع) مینشست و برای دفاع از ناموس مردم سیستان اقدامی نمیکرد، همین افراد میگفتند که علی (ع) نعوذبالله ناتوان و بیتدبیر بود! ولی الآن که دیدند که مولا برای دفاع از حق قیام کردند، ایشان را به خشونت متهم میکنند.
متن فوق داستانی مستند از سری داستانهای محاکمهی تروریستهای تکفیری میباشد. نویسنده در این متن از جلسات بازپرسی یک تروریست بنام «اخی» نوشته است و عقاید او را از قبیل انتساب کشتههای فاجعه منی به حکومت ایران و تمسک به آیه 5 توبه و مهدور الدم خواندن مخالفین را مستند بیان و مورد بررسی و نقد قرار داده است.
متن فوق داستانی مستند از سری داستانهای محاکمهی تروریست میباشد. نویسنده در این متن از شروع جلسات بازپرسی یک تروریست بنام اخی نوشته است و عقاید او را از قبیل جایز شمردن خوردن گوشت مخالفین خود و تهدید مخالفین به ریختن خون و گرفتن مال و تجاوز به ناموس آنها و توهم فتح ایران را شمرده و مستند بیان و بررسی کرده است.
در سال 8 هجری و در روزی از روزها، در ايامی كه حكومت مركزی امپراتوری ساسانی در فساد و تباهی دست و پا میزد، سيبخت به رتق و فتق امور در حوزه حاكميت خود مشغول بود، كه نامهای برای او آوردند. از محمد بن عبدالله بنده و فرستاده خدا... طراوت كلام پيامبر در قلب «سيبخت زرتشتی» لرزش ايجاد كرد و بر عمق جانِ او نشست و به اراده خدا، چنان او را متحير نمود كه دعوت پيامبر را لبيك گفته، مسلمان شد.
مهدی امامی است برای شرق و غرب عالم و برای او هیچ کجای دنیا تفاوتی ندارد، بلکه همهجا خانهی اوست. اگر چه پیام او از حیث مضمون مکتبی نه شرقی و نه غربی است، اما از حیث مخاطب انسانی، هم شرقی و هم غربی است. از همینرو است که مهدی (عج) از طرف پدر شرقی و از طرف مادر غربی است و مادرش دختری رومی و مسیحی است که اسلام آورده است.
لبهای مکه خشکیده و در هجر باران میسوخت! بزرگان مکه از خردمند شهر یعنی عبدالمطلب، چاره خواستند، او نیز گل سرسبد هستی را بالای دست گرفت و به دیوار کعبه چسباند و خدا را به حق او قسم داد! و باران بود که میبارید!! این داستان چیزی جز توسل به مقام پیامبر نیست که صحیح بخاری آن را نقل کرده است! با این حال آیا توسل به پیامبر، شرک است!؟
یک مناظرهی بسیار ساده که در نهایت به اعتراف خود وهابیت به بدعت بودن مذهبشان به پایان میرسد، به این دلیل که آنان در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نبوده و پس از ایشان بهوجود آمدند و آن روایتی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده در کتب اهل سنت که علی و شیعیانش در روز قیامت نجات یافتگان خواهند بود.