یارسانیزم
گرچه پارهای از عقاید و آدابورسوم اهل حق با آموزهها و باورهای ادیان باستانی، مسیحیت و یهود شباهتهایی دارد، اما مبانی بنیادین آن مانند حلول و گردش روح (دونادون) بیش از هر دین یا مذهبی، با فرقههایی از غلات شیعه مانند مخمسه و منصوریه شباهت دارد و اصل تجلی مطرح شده در اهل حق، مقتبس از عرفان نظری است. بنابراین نظریه استقلال اهل حق از اسلام سخن باطلی است.
از جمله فرقهایی که سرسپردگان آیین یاری برای دونادون و تناسخ بیان میکنند این است که معتقدان به تناسخ، باور به بهشت و دوزخ ندارند درحالیکه معتقدان به دونادون بهشت و دوزخ راحتمی میدانند. اما با بررسی برخی از منابع مطالعاتی اهل حق که توسط نواندیشان این فرقه، بهدست میآید که این گروه از اهل حق، معاد را بهصورت کلی منکر میشوند.
برخی از سرسپردگان و سادات خاندان شاه ابراهیمی بر خلاف سادات و مسند نشینان این خاندان، پا در مسیر اندیشه جریان موسوم به «یارسانیزم» یا «یارسانیها» نهادهاند و اهل حق را دینی مستقل و خارج از اسلام تلقی میکنند و پیروان و سرسپردگان آیین یارسان را پیرو دین سلطان سحاکی میخوانند در حالی که برای این خاندان شجره نامهای تنطیم نموده اند تا نسبت خود را به اهلبیت پیامبر اسلام (ع) نشان دهند.
پیروان مسلک اهل حق همواره عشق و ارادتمندی خود را به خاندان و مکتب اهلبیت(ع) مخصوصاً امیرالمؤمنین علی (ع) اظهار کرده و خود را مرید آن حضرت میدانند.اما گروه نوپدیدی که خود را نماینده اهل حق معرفی مینمایند و تحت عنوان "یارسانی" و "یارسانیزم"، بهشدت در حال تضعیف جایگاه امام علی (ع) در اندیشه اهل حق هستند.
علیرغم اینکه مدفن سلطان اسحاق و بزرگان فرقه اهل حق به سمت مکه معظمه است و سیر مستمر سرسپردگان این فرقه نیز بر مراعات قبله اسلامی است، گروهی از پیروان فرقه اهل حق که بر طبل استقلال اهل حق از دیگر ادیان مخصوصاً دین مبین اسلام، میکوبند، خلاف این سیره را خواستار هستند.
جریان یارسانیزم در میان اهل حق رسوخ کرده و تلاش میکند عقاید باطل خود را به نام اهل حق به خورد پیروان اهل حق دهد. ایشان برخلاف عقاید بزرگان اهل حق در تکریم پیروان ادیان الهی، مدعی شدهاند کسانی سلطان اسحاق را شاه خود ندانند، رو سیاه هستند.
در رد ادعای کسانی که اهل حق را دینی مستقل میدانند باید گفت: تمامی آثار اهل حق مربوط به دوران اسلامی است، هرچند که بسیاری از عقاید اهل حق بر اساس اساطیر افسانهای استوار است، اما این نکته نمیتواند دین مستقل اهل حق را اثبات کند. بلکه اهل حق ادامه فِرق غالی شیعه است که در طول تاریخ و در سیر تطور خود بهصورت ساختار فعلی درآمده است.
اهل حق بنا بر دفاتر و آثار آیینی خود، معتقد هستند که مجموعه عقاید اهل حق توسط حضرت علی (ع) به یارانش آموختهشده و سپس سینهبهسینه تا امروز نقلشده است و این عقیده، خط بطلانی است بر کسانی که معتقد هستند، اهل حق دینی مستقل از اسلام است.
فرقه اهل حق اهمیت بسیار زیادی برای کلامهای خود قائل هستند و مهمترین بخش از این کلامها را "سرانجام" نامیدهاند که توسط سلطان اسحاق، یاران و مقامات روحانی بیانشده است اما جریان یارسانیزم این کلامها را تحریفشده میدانند.
جریان نوظهور "یارسانیزم" که در سالهای اخیر با القای دین مستقل اهل حق، در میان پیروان آیین یارسان مخصوصاٌ نسل جوان این فرقه، فعالیت مینماید، جامعه اهل حق را متهم به عدم آگاهی و واقعبینی کرده و سادات این فرقه را سرمنشأ ایجاد اختلاف در فرقه اهل حق معرفی مینماید و در پی ایجاد مقام و موقعیت برای خود است.
خاندان "آتش بیگی" در فرقه اهل حق یکی از بزرگترین و بانفوذترین خاندانهای اهل حق است. این خاندان برخلاف اکثریت خاندانهای اهل حق اهل شریعت بوده و پایبند به نماز و روزه هستند. اما جریان یارسانیزم ضمن حمله شدید به این خاندان آنان را به دلیل مرتبط دانستن اهل حق به اسلام و تشیع مورد نکوهش قرار میدهد.
علیرغم اینکه اکثریت پیروان فرقه اهل حق در ایام عزاداری سرور سالار شهیدان امام حسین (علیهالسلام) با اقامه عزا در سوگ آن حضرت مینشینند، گروهی نوپدید در فرقه اهل حق معروف به یارسانیزم سعی در تضعیف جایگاه امام حسین (علیهالسلام) و در نتیجه کمرنگ کردن عزای آن امام همام در میان سرسپردگان به این فرقه رادارن.
گروهی نوپدید در این مسلک موسوم به "یارسانیزم" سعی در کمرنگ کردن جلوه دادن و تضعیف جایگاه علی (علیهالسلام) در اهل حق را دارند، و معتقدند که علی (علیهالسلام) در این فرقه فقط بر اساس اندیشه "دونادون" مورداحترام است نه اینکه او، پیشوا مذهبی آن فرقه باشد.
زندگانی و پیشینه اعتقادی افراد صاحب ذات در فرقه اهل حق نشان میدهد که ایشان پیرو دین اسلام بودهاند. پیشینه اعتقادی سلطان اسحاق و پدر او نیز حاکی از مسلمان بودن آنها دارد و تلاش "یارسانیزم" برای مستقل جلوه دادن اهل حق از اسلام، امری باطل بهحساب میآید.