فتنه بابیت

پیامبرنمای بهائیت (بهاءالله) سرانجام سال 1892 بر اثر اسهال خونی درگذشت و عباس افندی (عبدالبهاء) جانشین او شد. عبدالبهاء از پدر زیرکتر بود و مدام از زیر سایه استعماری به سایه استعماری قویتر میرفت و تعالیمی از دیگر ادیان سرقت، و به بهائیت نسبت میداد.

حمایت استعمار روس | یکی از رهبران جنبش خونخوار بابیت در ایران، حسینعلی نوری بود. خانواده حسینعلی همگی از وابستگان سفارت روس در ایران بودند.

حسینعلی نوری پس از آزادی از زندان، به خاک عثمانی (در نواحی عراق تبعید شد) و در آنجا نیز به حذف فیزیکی مخالفان خود ادامه میداد. حسینعلی بنا به وصیت باب، صبح ازل را جانشین او میدانست تا آنکه سیزده سال پس از مرگ باب، ادعای پیامبری کرد.

از آنجا که پیامبرنمای بهائیت با دیگر مدعیان جانشینی باب سر سازش نداشت، دولت عثمانی به ناچار برای کنترل رفتاریهای خشونتبار آنها، پیروان حسینعلی (بهائیان) را به عکا (در فلسطین اشغالی) و برادرش صبح ازل (ازلیها) را به قبرس تبعید کرد.

بهائیان مدعیاند که پس از اعدام باب، بقایای جسد او را پس از 60 سال، به شهر حیفا که امروزه تحت حاکمیت رژیم غاصب صهیونیستی است منتقل کردند. پس از مرگ باب پیروانش به دو دسته ازلی و بهائی تقسیم شدند و فرقه بهائی بیشترین انشعاب و پیرو را دارد.

فقط خسارت مالی شورش بابیها به کشور، پنج کرور تومان (معادل نیم برابر غرامت جنگهاى ایران و روس) بود. همین مسئله هم موجب شد تا دولت ایران به جای فکر بازپسگیری خاک کشورمان که توسط روسها اشغال شده بود، تنها درگیر حفظ امنیت داخلی خود شود.

امیرکبیر زمانی صدارت را پس از حاجی میرزا آقاسی به دست گرفت که بخاطر بیتدبیری و وابستگی او به روسها، از علیمحمد باب نزد مردم، شخصی نورانی و قهرمان ساخته شده بود. لذا راز همهی بدگوییهای بابیان و بهائیان نسبت به امیرکبیر، به خاطر تدبیر، مقاومت و ایستادگی او در برابر فتنهی بابیت و نقش بر آب کردن نقشههای آنان برای تسخیر ایران میباشد.

یکی از شورشها و جنگهای داخلی که به دست بابیها در ایران شکل میگیرد، ماجرای فتنهی قلعهی شیخ طبرسی است. در این شورش که در قلعهی «شیخ طبرسی» در مازندران اتفاق میافتد، پس از وقوع جنایات فجیع توسط بابیهای یاغی، سرانجام با هلاکت ملاحسین بشرویهای و محمدعلی بارفروشی، توسط قشون دولتی خاتمه یافت.

دایی میانی باب (ملقب به خال أعظم) به همراه شش بابی دیگر که در غائلهی بابیه نقش فعال داشتند، در سال 1266 ق در تهران اعدام شدند. اما بهائیانی که امروزه از اعدام این مفسدان و جانیان، به عنوان سند مظلومیت تاریخی خود یاد میکنند، گویا توطئهها، شورشها و برادرکشیهای خونینی که اسلاف خود رقم زدند را به دست فراموشی سپردهاند.