تعالیم تقلیدی بهائیت
شواهد مختلف نشان می دهد که فرقه بهائی از ارائه راهکار برای اجرایی شدن تعالیم تقلیدی خود از دیگر ادیان و مکاتب، ناکام بوده است. در واقع تعالیمی که بهائیت به اسم آورده های نوین خود به بشریت معرفی می کند، بیشتر جنبه تبلیغاتی تا کاربردی و عملیاتی داشته است.
فلاسفه و حکمای اسلامی به تبعیت از آیات قرآن کریم و روایات اسلامی، چندین قرن قبل از بهائیت، یکی از جهات مهم بعثت انبیاء و تشریع دین را رفع اختلافها، هرج و مرج و منازعات بین بشر دانستهاند. با این حال چگونه عبدالبهاء اصل اُلفت و محبّت در دین را به عنوان اصلی بیسابقه به پدر خود منتسب میکند و بهائیان در تبلیغات خود، آن را از اصول بدیع بهائیت برمیشمارند؟!
بهائیان همواره درصدد برآمدند تا نوآوریها و تعالیم به ظاهر بدیع حسینعلیبهاء را به همگان نشان داده و او را پیامبری با پیامهای بدیع و بیسابقه از طرف خداوند برای عصر جدید معرفی کنند. اما چگونه میتوان تصور کرد که فرقهی بهائیت با تعالیمی تقلیدی از سایر ادیان و مکاتب فکری، راه نجات بشریت در عصر جدید است؟!