بهائیت رقص استعمار
بر خلاف دروغپردازی تشکیلات بهائیت در انکار جاسوسی سازمانی اتباعش در ایران، مدارکی موجود است که این تشکیلات، به جاسوسی سازمانی خود در ایران اذعان دارد. از همینرو امام خمینی (ره) حمایت بیدریغ آمریکا از بهائیان ایران (به اسم مسائل حقوق بشری) را خود سندی بر جاسوسی سازمانی بهائیت در ایران برمیشمارد.
بهائیان با استدلال به روایتی، مدعیاند مقصود از بای در حروف «ابجد»، پیامبرخواندهی آنان (بهاءالله) است. این ادعا در حالی مطرح میشود که آنان به جای ارائهی دلیل، تنها به سوءاستفاده از این تشابه لقب بسنده کردهاند. بعلاوه آنکه لقب بهاء که پیامبرخواندهی بهائیان بر روی خود نهاد، تنها با هدف ابراز خوشخدمتیاش به امپراطوری روس بوده است.
سازمانهای بینالمللی برای آزادی مدیران بهائیت در ایران مدام در تلاشاند. اما گویا تنها این بهائیان ایراناند که شایستهی برخورداری از حقوق انسانیاند! چرا که با گذشت چندین روز از جنایت تروریستها در میرزا اولنگ افغانستان، که به قتلعام و به اسارت رفتن غیر نظامین انجامید، هنوز صدایی از این مجامع به اصطلاح حقوق بشری به گوش نمیرسد.
نهاد رهبری بهائیت در پیام خود خطاب به مردم جهان، تحریم سلاحهای کشتار جمعی را جزء موانع بروز جنگها نمیشمارد. این در حالیست که بهائیت از یکسو خود را حامی صلح عمومی معرفی میکند و از سویی دیگر حاضر به تحریم این سلاحها نمیشود. اما مسئله آنجا جالب میشود که بدانیم عمده سازندگان این سلاحها، از حامیان بهائیت به شمار میآیند.
در راستای ابراز دشمنی تشکیلات بهائیت با علمای اسلامی، کانالهای تلگرامی منتسب به این تشکیلات، اقدام به توهین و تمسخر روحانیت شیعه نمودند. اما به علاوهی ویژگیهایی نظیر: دفاع از حاکمیّت اسلام، حمایت از نظام ارزشی و شکلدهی نهضتهای اسلامی؛ مهمترین عامل دشمنی بهائیت با علمای اسلامی، پرورش روحیهی استکبارستیزی توسط آنان میباشد.
در راستای حمایت تشکیلات بهائیت از چهارشنبههای سیاه، کانالهای تلگرامی منتسب به این فرقه، حجاب اسلامی را عامل تضییع حقوق زنان برشمردند. اما به راستی که جهان استکبار با هدف افزایش بهرهکشی عمومی از زنها، گسترش دامنهی فحشاء و نیز سقوط شخصیت و جایگاه زن، سعی در گسترش آثار ناشی از بیحجابی و بیحیایی در جامعهی اسلامی دارد.
«مجمع یاران ایران» به عنوان نهادی غیرقانونی در ایران است که رهبری تشکیلات بهائیت در ایران را بر عهده دارد. بازداشت اعضای سابق این نهاد در سال 1387 ش، با واکنش تند و پیوستهی آمریکا همراه شد و این خود سند دیگری بر اثبات جاسوسی آنان است. اینها همه در حالیست که بهائیت پیشتر، جاسوسی و دخالت خود در سیاست را به طور کلّی منکر شده بود.
پس از اعلام ممنوعیت فعالیت تشکیلات بهائیت در ایران، این فرقه متعهد به توقف تمام فعالیتهای خود را در ایران شد. البته همانگونه که پیشبینی میشد این تشکیلات هیچگاه در ایران تعطیل نشد و تنها با تغییر نام به «یاران ایران»، ماهیت خود را حفظ نمود. البته خیانت به وطن در طول این سالها همگام قانونشکنی تشکیلات بهائیت در ایران شد.
تشکیلات بهائیت در کانالهای خود با نقل جملهای از آیتالله طالقانی، در خصوص ویژگیهای دیکتاتور، برای تطبیق آن بر نظام اسلامی تلاش داشته است. اما در پاسخ میبایست گفت: اولاً: بیشک منظور آیتالله طالقانی با نظام اسلامی نیست. ثانیاً: ایشان صراحتاً بهائیت را مهرهی استعمار و صهیونیسم در ایران معرفی کرده است.
سخنگوی بهائیت در ژنو، در نهمین سالگرد بازداشت مدیران تشکیلات بهائیت در ایران، خبر از تشکیل کمپین بینالمللی برای آزادی این افراد داد. اما جالب است بدانیم حمایتهای پیوستهی نهادهای وابستهی بینالمللی از بهائیت از یکسو و اعطای جایزهی صلح نوبل به رهبر میانماز از سویی دیگر؛ مفهومی جز جاسوسی بهائیت را نشان نمیدهد.
تشکیلات بهائیت در تلاش است تا با طرح ادعای اینکه آزار بهائیان پس از انقلاب اسلامی، صرفاً به دلایل عقیدتی بوده، جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار دهد. البته بد نیست بدانیم تشکیلات بهائی در این راستا، حتی بهائیان قانونشکنی که جرم آنان محرز بوده و شاکی خصوصی نیز دارند را بازداشتیان عقیدتی معرفی میکند!
در یکی از مقالات سایت آیین بهائی، با جانی خواندن نظام اسلامی و مردمی ایران! به مقایسهی آن با نوع حکومت هیتلر پرداخته شد. در تمامی این مقاله نکات قابل تأمّلی از این دست به چشم میخورد: 1. دفاع تمام قد بهائیت از هولوکاست خیالی که نشان از پیوند این دو غدّهی سرطانی دارد. 2. شگرد شانتاژ بهائیت برای فشار بیشتر جهانی بر حکومت مردمی ایران.
با توجه به نفرت عمومی از بهائیت، رژیم شاهنشاهی در برخورد با این فرقه، جانب احتیاط را رعایت میکرد. چراکه از یکسو پستهای حساس را در اختیارش مینهاد و از سویی دیگر در ظاهر، آن را به رسمیت نمیشناخت. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، با توجه به ماهیت جاسوسی و ضددینی بهائیت؛ در سال 1362، این فرقه علناً غیرقانونی و منحل اعلام شد.
مردم ایران پیش و پس از شکلگیری انقلاب اسلامی، بهائیت را به چشم عامل اجانب، برای تهدید منافع ملّی ایران میدیدند. بیشک خیانتهای بهائیانی چون هژبر یزدانی و عبدالکریم ایادی، در نوع دیدگاه مردم نسبت به بهائیت بیتأثیر نبود. انزجار مردمی نسبت به بهائیان جاسوس به حدی بود که حتی رژیم پهلوی، جرأت به رسمیت شناختن علنی آنان را نداشت.