آیا قضا و قدر همان جبرگرایی است؟

  • 1396/11/21 - 15:47
امروزه گروهی که خود را به عنوان اهل سنت معرفی می‌نمایند ( وهابیت ) به تبعیت از مشرکان هم عصر رسالت، هر نوع بدبختی و گنهکاری خود را معلول قضا و قدر الهی دانسته و خود را پیراسته از گناه می‌دانند و مدام شعار آنان این ست: کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت، یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم

امروزه گروهی که خود را به عنوان اهل سنت معرفی می‌کنند (وهابیت) به تبعیت از مشرکان هم عصر رسالت، هر نوع بدبختی و گنهکاری خود را معلول قضا و قدر الهی دانسته و خود را پیراسته از گناه می‌دانند و مدام شعار آنان این است:
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت     * * *     یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم
در حالی که از نظر قرآن، هر فردی مسئول اعمال خود است، چنان که می‎فرماید: « لیس للانسان إلّا ما سعی.[نجم/39] برای هر انسانی بهره ای جز سعی و کوشش او نیست.»، همچنین در پاسخ به این گروه از کج اندیشان که دیواری کوتاه تر از دیوار قضا و قدر نمی‌پندارند باید گفت:
نکوهش مکن چرخ نیلوفری را        * * *        برون کن ز سر باد خیره سری را
تو خود گر کنی اختر خویش را بد      * * *     مدار از فلک چشم نیک اختری را

قضا و قدر از عقاید قطعی اسلام است که در قرآن کریم آیاتی نیز در مورد آن آمده‎ است؛ به عنوان مثال درباره قضا که به معنی قطعیت و به اجرا درآوردن یک برنامه است همین آیه کافی است که می‌فرماید:«و هو الّذی خلقکم من طین ثمّ قضی اجلا.[انعام/2] اوست که شما را از خاک آفرید، آنگاه مدّت عمر را معین ساخت.»
و درباره قدر هم این آیه کافی است که می‌فرماید: « إنّا کل شیء خلقناه بقدر.[قمر/49] ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.» بنابراین نتیجه می‎گیریم که جهان آفرینش جهان تقدیر و برنامه ریزی شده است. هر انسانی که از مادر متولد می شود، حیات او برنامه ریزی شده است.
شیعه هم با تمام وجود قضا و قدر الهی را در عالم آفرینش از اصول مسلم می‌داند؛ ولی آن را با جبر و جبرگرایی یکسان نمی‌شمارد و منافی آزادی بشر نمی‌داند؛ در توضیح این مطلب باید گفت: قضا و قدر در افعال انسان با اختیار و آزادی او کمترین منافاتی ندارد؛ زیرا تقدیر الهی درباره انسان همان فاعلیت ویژه او است، بدین معنا که او یک فاعل مختار و مرید بوده و فعل و ترک هر عملی در اختیار او است. قضای الهی هم در مورد فعل انسان قطعیت و حتمیت فعل است، ولی پس از اختیار و ارادۀ او .
خوشبختانه گروهی از محققان اهل سنت در قرن چهاردهم در عین اعتقاد راسخ به قضا و قدر، آن را مانع از آزادی انسان در عمل دانستند. برخی از آنان عبارتند از: محمد عبده (1266 ـ 1323) شیخ الأزهر،[1] عبدالعظیم زرقانی، مؤلف کتاب «مناهل العرفان»[2] و شیخ محمود شلتوت (م1383) شیخ الأزهر.[3] آنان با نظریات روشن‎گرانۀ خود، کلیه روایاتی را که مسلم در صحیح[4] خود درباره قضا و قدر نقل کرده است و سر سوزنی با جبرگرایی اختلاف ندارد، تأویل و یا مردود دانسته اند.[5]

پی‌نوشت:

[1]. رسالة توحید، ص 59.
[2]. مناهل العرفان: 1 / 506.
[3]. تفسیر قرآن کریم: 240 ـ 242.
[4]. صحیح مسلم، ج8 ، ص 44 و 48؛ جامع الاصول: 1 / 516.
[5]. چکیده ای از کتاب راهنمای حقیقت آیت الله شیخ جعفر سبحانی /93 تا 97.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.