پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیش‌تر گفته بودیم که بهترین راه فهم قرآن، مراجعه به خود قرآن و همچنین زانو زدن در محضر امامان دوازده گانه است. چه اینکه ایشان، وارث علم پیامبران و دارای فهم درست از کلام خداوند هستند.

هنگامی که برای دست یافتن به هویت ذوالقرنین، در محضر اهل بیت(علیهم السلام) زانو می‌زنیم و روایات را بررسی می‌کنیم، آن گاه درخواهیم یافت که طبق شواهد، کوروش هخامنشی و اسکندر مقدونی، هیچ یک مصداق ذوالقرنین نیستند. پیشنهاد می‌شود این سه ویدیو (به ویژه ویدیو سوم) با دقت مشاهده شود:

در همین مسئله، حدیثی دیگر از امام موسی بن جعفر (علیه الصلاة و السلام) دیدم که ایشان در بخشی از آن فرموده بودند:

«اَلْمُلْكُ مُلْكَانِ مُلْكٌ مَأْخُوذٌ بِالْغَلَبَةِ وَ الْجَوْرِ وَ إِجْبَارِ النَّاسِ [إِختیارِ النَّاسِ] وَ مُلْكٌ مَأْخُوذٌ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ كَمُلْكِ آلِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُلْكِ طَالُوتَ وَ مُلْكِ ذِي الْقَرْنَيْن‏. (1) مُلک و سلطنت دو نوع است: سلطنتى كه با غلبه و ستم و زور نمودن بر مردم [یا با انتخاب مردم] به دست آمده. (و دیگری) سلطنتى كه خدا عطاء فرموده مانند حکومت آل ابراهيم و طالوت و ذوالقرنين.»

طبق این حدیث، حکومت ذوالقرنین، عطای الهی بوده و با غلبه و لشکرکشی و ظلم و ستم به دست نیامد. با انتخاب مردم هم نبود. حال اگر ما فرض کنیم که کوروش و اسکندر، هر یک دادگر بوده باشند، باز هم روشن و بدیهی است که حکومت خود را با قَهر و غلبه به دست آوردند. با قشون‌کشی و تجهیز لشکر و نظامی‌گری... حال آنکه حدیث می‌فرماید، ذوالقرنین مثل طالوت، از جانب خداوند به حکومت برگزیده شد و این گونه نبوده که برای رسیدن به حکومت، پادشاهی دیگر را ساقط کرده باشد.

پی‌نوشت:

1. شیخ صدوق، علل الشرائع، قم: كتاب فروشى داورى، 1385، ج‏ 1، ص 71.

آلبوم تصاویر: