استفاده ابزاری از دین، برای پیشبرد رویکرد سیاسی و مذهبی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مولوی عبدالحمید که مدتی است ساز مخالفت با نظام جمهوری اسلامی میزند، دیدار رهبر انقلاب با مداحان را در آستانه میلاد حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مذمت کرده و با فهم ناقص خود، آن را بیفایده دانسته، در راستای انتقادات هفتگی خود، به آن پرداخته و مطابق همیشه خود را در جایگاه خیرخواه جامعه اسلامی و مسلمانان قرار داده و گفته است، «نه ائمه جمعه و خطبا میتوانند مشکلات کشور و اعتراضات را با وعظ و تبیین حل کنند و نه این مشکلات، با مداحان حل میشود؛ بلکه نیاز به مغزهای متفکر و صاحبان تجربه و افراد دلسوز است.»[1]
برخی از سیاسیون اهل سنت، از اتفاق اخیر در افت فشار گاز در یکی از شهرهای استان خراسان جنوبی، سوء استفاده کرده و یادداشتی با عنوان «بی گازی یا بی لیاقتی» نوشته و با سخنان عبدالحمید که مشکلات با مداحی حل نمیشود، به مسئولین کشور اهانت کرده و با این مقدمه که امروز در کشور، امر به معروف و نهی از منکر ترک شده، نوشتند: «امروز ما در کشور خودمان این واقعیت را میبینیم؛ چون دروازه امر به معروف و نهی از منکر بسته شده است؛ هر کس نقاط ضعف مدیران و مقامات را بیان کند، احتمال دارد به اغتشاش متهم شود، در حالیکه امر به معروف و نهی از منکر، بیشتر متوجه زمامداران میشود، نه دختران شهرستانی غریب، مانند ژینا امینی.»[2]
این نوشته، گرچه با موضوع قطع گاز در برخی از شهرها بود، اما در خلال این نوشته، مطالب دیگری نیز بیان شد، تا این مشکلات را بزرگنمایی کرده و در مأیوس کردن مردم از نظام اسلامی، سهم بیشتری داشته باشد.
این سؤال مطرح است که آیا امتثال امر الهی و فریضه امر به معروف و نهی از منکر، فقط در حوزه انتقاد از مسئولین جناح مخالف واجب است؟! آیا زمانی که یکی از جناح خودمان رأس کار است و خبطی انجام میدهد، آن زمان هم وجوب امر به معروف و نهی از منکر را به یاد میآوریم؟! آیا زمانی که همکیشان ما از بهائیان حمایت میکنند، دیگر امتثال این امر الهی را باید به فراموشی سپرد؟! این سیره و رفتار، همان یک بام و دو هوا نیست؟
رویکرد سیاسی و حزبی حتی به مسائل دینی، این نتیجه را دارد که اهل سیاست از دین به عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاستهایشان استفاده میکنند؛ در مسئله اخیر، همانطور که توضیح دادند، حدود 0/07 % از مشترکین، گازشان قطع شد؛ این مشکل از قبل پیشبینی شده بود؛ توصیه به صرفهجویی داده شد و در توضیحات هم گفتند که کمبود گاز نداریم، بلکه به علت قطعی گاز از سمت شمال (ترکمنستان)، کل مسیر شبکه لوله کشی گاز که از بزرگترین شبکههای لوله کشی گاز دنیا است باید از منابع گازی جنوب کشور تأمین شود؛ چون لولهها ظرفیت محدودی دارند و اگر مصرف در مسیر لوله کشی، بیش از میزان خاصی شود، با وجود اینکه گاز در منبع اصلی کم نیست، ولی در انتهای خط لوله ممکن است افت فشار اتفاق بیافتد. به همین خاطر استانهای میانی و مرکزی کشور باید در شرایط خاص که سرمای بیسابقه وجود دارد، با صرفهجویی از میزان خاصی مصرفشان بیشتر نشود، تا قطعی گاز در استانهایی مثل خراسان، مازندران و گیلان اتفاق نیافتد.
به این مطلب که ۹۸ درصد شهرها، گازکشی است که در دنیا بینظیر است و در زمانهای دیگر این گازرسانی مدیریت میگردد، توجه نشود؛ و حتی این معضل از قبل پیشبینی شده و در استانهای میان مسیر 4 روز ادارات تعطیل گردیده و باز هم مردم به صرفهجویی سفارش شدند را نیز نادیده بگیریم و قطعی گاز که علیرغم پیشبینیها برای عدهای از هموطنان اتفاق افتاد و نسبت به قطعی گاز سالهای گذشته کمتر بود را سوژه تسویه حساب جناحی قرار دهیم و با شعار دینی امر به معروف و نهی از منکر، سفارش به استعفا کنیم، نهایت بیانصافی و سوءاستفاده ابزاری از اصطلاحات دینی است.
پینوشت:
[1]. مولوی عبدالحمید در خطبه نمازجمعه 23 دی 1401.
[2]. مستقل آنلاین، «بیگازی یا بیلیاقتی»، کد خبر: 116731، ۲۶ دی ۱۴۰۱.
افزودن نظر جدید