پذیرش اختلاف بین حضرت زهرا (س) و ابوبکر توسط عالم اهل سنت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ماجرای هتک حرمت خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) یکی از اعتقادات شیعه است که یقین به وقوع این قضیه تاریخی، بین آنان قابل تردید نیست.
نویسنده اهل سنت، در کتابی که به اشتباهات ابن تیمیه پرداخته، مینویسد: «اینکه سیده فاطمه (سلاماللهعلیها) با ابوبکر قطع ارتباط کرده است، یک مسئله خاص است و ما مسلمانان مأمور به سخن گفتن پیرامون آن نیستیم. قطع رابطه سیده فاطمه (سلاماللهعلیها) با ابوبکر صدیق، یک امر مسلّم و مشهور است و بخاری و مسلم و ابن حبان درباره مسئله اختلاف بر سر ارث پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از سیده عایشه نقل قول کردند و گفتند: «فاطمه (سلاماللهعلیها) در این مسئله بر ابوبکر خشمگین شد و با او قطع رابطه کرد و با او سخن نگفت تا اینکه از دنیا رفت. سیده فاطمه (سلاماللهعلیها) بعد از وفات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شش ماه زندگی کرد و هنگامی که وفات کرد، همسرش علی (علیهالسلام) او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را در مراسم او فرا نخواند و خودش بر او نماز خواند.»
همگان میدانند که سیده فاطمه (سلاماللهعلیها) پاره تن رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) است و یکی از چهار زن کامل و سیده زنان اهل بهشت است. ابوبکر نیز صدیق اکبر و خلیفه رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) است. بنابراین ای مسلمان! برای تو شایستهتر و مناسبتر این است که از سخن گفتن درباره آنچه که این بزرگان درباره آن نزاع کردند بپرهیزی؛ زیرا در غیر این صورت در حق یکی از آن دو اشتباه خواهی کرد، در حالی که بعضی از آنها همدیگر را خواهند بخشید.
اما آیا کسی که به مقام آن دو جسارت کند بخشیده میشود؟ پس تأمل کن و بیندیش که از چه کسی سخن میگویی و درباره چه چیزی سخن میگویی!»(1)
همانگونه که ملاحظه میشود، محمود سید صبیح به خشم و قطع ارتباط حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) با ابوبکر اعتراف میکند و فضیلت حضرت را طبق دو روایت مذکور میپذیرد، ولی چند فرض نادرست را در استدلالش در نظر میگیرد که نتیجه او نادرست میگردد.
روایت نبوی که پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «فاطمه (سلاماللهعلیها) پاره تن من است، هر کسی او را غضبناک کند، مرا غضبناک کرده است.»(2) و روایت نبوی دیگر که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) خطاب به حضرت فرمودند: «خداوند عالم با غضب تو خشمگین میشود و با خشنودی تو راضی میشود.»(3) دو روایت صحیح و مشهور است. خداوند نیز در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً (احزاب/57) آنها که خدا و پیامبرش را ایذاء میکنند، خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور میسازد و برای آنان عذاب خوار کنندهای آماده کرده است.»
دکتر محمود سید صبیح نتیجه ای بر خلاف این مقدمات گرفته است؛ او برای ابوبکر نیز شأن و مقامی به علت خلافت در نظر گرفته است و آن را نزد خداوند فضیلتی مفروض دانسته است که این مطلب، نتیجه آخر کلام او را غیر صحیح میکند.
اینکه محمود سید صبیح فضیلت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) را طبق روایت نبوی میپذیرد، دلالت بر انصاف او دارد؛ ولی وقتی این اعتقاد با اعتقاد دیگر او، در تناقض واقع میشود، نتیجهای متعصبانه میگیرد و از لوازم روایت و آیهای که حقانیت حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) را میرساند، دست میکشد و میگوید نمیتوانیم از پذیرش مقام ابوبکر نیز کوتاه بیاییم، پس در این باره توقف میکنیم؛ در حالی که طبق اعتقادشان، خلیفه از جانب خداوند و پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) انتخاب نشده، بلکه مردم او را برای سرپرستی دنیای خود برگزیدند و طبق این نظر هیچ فضیلت دینی برای او وجود ندارد و در برابر فضایل حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) که نص صریح است، توان مقابله ندارد.
او میگوید، در صورت سخن گفتن درباره حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) یا ابوبکر، در حق یکی از آن دو اشتباه خواهی کرد، در حالی که بعضی از آنها همدیگر را خواهند بخشید؛ اما در نصوص معتبر اهل سنت آمده است که حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) تا آخر عمر خود، از ابوبکر نگذشت و با این حال از دنیا رفت و وصیت کرد که ابوبکر برای تشییع حضرت مطلع نگردد و شبانه به خاک سپرده شود؛ بنابراین استدلال او در عدم مذمت ابوبکر، اشتباهی است که اگر تعصب کنار گذاشته نشود، حتی عالمانی که از هجوم و غصب فدک و واقعه هتک حرمت خبر دارند نیز نمیتوانند به حق برسند.
پینوشت:
1. محمود سید صبیح، اخطاء ابن تیمیه فی حق رسول الله و اهل بیته، ص۳۵.
2. بخاری، الصحیح البخاری، ج3، ص1361، ح3510، «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی.»
3. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج3، ص167، ح4730، «إِنَّ اللَّهَ یغْضَبُ لِغَضَبِک وَیرْضَی لِرَضَاک.»
افزودن نظر جدید