آیا شیعیان به عایشه نسبت فحشاء داده‌اند؟

  • 1400/03/11 - 15:25
بر خلاف آنچه وهابیون مدعی شده‌اند، شیعیان، قائل به طهارت همسران پیامبران (علیهم‌السلام) از فحشاء بوده‌اند؛ عبارات موجود در آثار جمهور علمای شیعه، بهترین مؤید، در جهت اثبات چنین ادعایی به‌حساب می‌آید.

خلاصه
در جهان اسلام، مکاتب و فِرَق فراوانی وجود دارد که از گذشته تاحال، این فِرَق، در مقام احتجاج با یکدیگر بوده و لذا در طول تاریخ، گونه‌های متعددی از احتجاج بین مذاهب اسلامی را شاهد بوده‌ایم. از همین‌رو گاه مشاهده می‌شود پیروان برخی از مذاهب، در خلال این احتجاجات و مناظرات، برای غلبه بر مذهبی دیگر، تهمت‌هایی را نیز بر آن مذهب، زده‌اند. به جرأت بتوان مدعی شد مکتب تشیع، صدرنشین تحمل تهمت‌های مخالفین بوده است. اتهاماتی که وهابیون بر این مکتب نورانی، وارد کرده‌اند از جمله مؤیدات این ادعاست. یکی از ادعاهایی که وهابیون بر علیه شیعه بیان کرده‌اند، مسئله نسبت دادن فحشاء به جناب عایشه است. بدین سان که وهابیون مدعی می‌شوند شیعیان، نسبت‌هایی هم‌چون فحشاء را به جناب عایشه روا داشته‌اند، حال برای بسیاری از حق‌جویان عالَم این سؤال مطرح می‌شود که آیا شیعیان، به عایشه، نسبت فحشاء داده‌اند یا خیر؟ پاسخ متقن به این سؤال، با ذکر کلام علمای شیعه امکان‌پذیر است.

شبهه
محمد بن عبدالوهاب در رساله‌ای که در رد بر شیعیان نوشته است، این‌چنین مدعی شده است: «أنهم يضاهون اليهود الذين رموا مريم الطاهرة بالفاحشة بقذف زوجة رسول الله عائشة المبرأة بالبهتان.[1] شیعیان به یهودیان شباهت‎هایی دارند، از جمله این‌که یهودیان به حضرت مریم (سلام‎الله‎علیها) نسبت فحشاء می‌دادند، شیعیان نیز به همان شکل به عایشه، نسبت فحشاء می‎دهند.»

پاسخ
این اتهام در حالی از محمد بن عبدالوهاب و برخی دیگر مطرح شده است که:
اولاً: حتی جناب آلوسی، مفسر مطرح اهل سنت، در تفسیر روح المعانی اذعان می‌کند که اثری از نسبت دادن فحشاء به عایشه در کتب شیعیان، یافت نمی‌شود، لذا چنین ادعایی (این‌که شیعیان به عایشه، نسبت فحشاء داده‌اند) ادعایی بی‌اصل و اساس است.[2]
ثانیا: هنگامی‌که به آثار علمای شیعه، (اعم از متقدمین و متأخرین) مراجعه می‌کنیم، به وضوح مشاهده می‌شود ایشان، تمامی همسران انبیاء (علیهم‌السلام) را منزه از فحشاء دانسته‌اند. در ادامه به برخی از این تصریحات اشاره می‌شود:
1) شیخ طوسی (رحمه‌الله‌علیه) ذیل آیه «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ.[تحریم/10] خداوند برای کسانی‌که کافر شده‌اند، به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت، و به آن‌ها گفته شد: وارد آتش شوید، همراه کسانی‌که وارد می‌شوند!» می‌نویسد: «فمن نسب أحداً من زوجات النبي إلى الزنا، فقد أخطأ خطاء عظيما.[3] اگر کسی به زنان پیامبر، نسبت زنا بدهد، خطای بزرگی مرتکب شده است.»
2) ابن شهرآشوب (رحمه‌الله‌علیه) نیز با بیان این مسئله که پیامبران الهی (علیهم‌السلام) از یک‌سری از منفرات منزه هستند، تأکید می‌کند که کافر بودن والدین آن حضرات، و هم‌چنین زناکار بودن همسران ایشان، از جمله این منفرات است که انبیاء الهی (علیهم‌السلام) از این امور قبیح، منزه هستند.[4]
3) علامه محمد جواد مغنیه (رحمه‌الله‌علیه) نیز چنین تصریح کرده است: «ان الشيعة الإمامية يعتقدون و يؤمنون ان نساء الأنبياء جميعهن عفيفات طاهرات،...، و ان زوجته قد تكون كافرة و لن تكون بغيا، لأن الرسول‏ أكرم على ربه و أعز من أن يجعل تحته بغيا.[5] شیعیان معتقدند و ایمان دارند که همه زنان انبیاء (علیهم‌السلام)، عفیفه و طاهره (از فحشاء) هستند. زنان آن حضرات ممکن است که کافر باشند، ولی از اعمال منافی عفت، به دور هستند؛ چرا که شأن پیامبر، اکرم و اعز از چنین مسئله‌ای است.»
4) آیت‌الله صافی گلپایگانی (حفظه‌الله) نیز در اظهار نظری صریح در مورد قذف عایشه و حکم نسبت دادن فحشاء به آن جناب، می‌نویسد: «نعم لا شك في انها طاهرة مما قذفت به، ومن انكر ذلك فهو كافر بالله، وبكتابه كما ان سائر أمهات المؤمنين أيضاً كلهن طاهرات مما قذفت هي به.[6] شکی نیست که عایشه از فحشاء، طاهر است و هر کسی طهارت عایشه از فحشاء را انکارکند، به خدا و کتاب خدا کافر شده است. سایر زنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز همین‌گونه هستند و از فحشاء، پاک و منزه هستند.»

با توجه به مطالب فوق، که تنها بخشی از آراء منقول از علمای امامیه در مورد طهارت ازواج انبیاء (علیهم‌السلام) از فحشاء است، مشخص می‌شود که ادعای محمد بن عبدالوهاب، مبنی بر نسبت دادن فحشاء به جناب عایشه از سوی شیعیان، ادعایی ناصواب و به دور از حق محسوب می‌شود، و لذا بر خلاف چنین ادعایی، شیعیان، معتقد به تنزیه همسران انبیاء (علیهم‌السلام) از اعمال منافی با عفت بوده‌اند.
البته ناگفته نماند برخی از مخالفین، برای اثبات مدعای خود راجع به نسبت دادن فحشاء به عایشه از سوی شیعیان، به کلام علی بن ابراهیم قمی، ذیل آیه 10 سوره تحریم اشاره کرده‌اند،[7] که در پاسخ به این مطلب هم باید گفت: جمهور علمای شیعه، از این رأی جناب علی بن ابراهیم قمی، اعراض کرده‌اند؛ چنان‌که سید نعمت الله جزایری (رحمه‌الله‌علیه) در این باره می‌نویسد: «كثير من أصحابنا أعرض عن قبوله و استنكف عن سماعه، و هو مجرّد استبعاد لا دليل عليه.[8] بسیاری از علمای ما، از قبول این قول اعراض کرده‌اند؛ چنین قولی، علاوه بر این‌که استبعاد دارد، هم‌چنین دلیلی نیز بر اثبات آن دلالت نمی‌کند.»

پی‌نوشت:

[1]. محمد بن عبدالوهاب، رساله فی الرد علی الرافضه، ص43، ریاض، جامعة الإمام محمد بن سعود، بی تا.
[2]. «ونسب للشيعة قذف عائشة بما برأها الله تعالى منه وهم ينكرون ذلك أشد الإنكار وليس في كتبهم المعول عليها عندهم عين منه ولا أثر أصلا، وكذلك ينكرون ما نسب إليهم من القول بوقوع ذلك منها بعد وفاته (صلّى‌الله‌عليه‌وآله) وليس له أيضا في كتبهم عين ولا أثر.» آلوسی، شهاب الدین، روح المعانی، ج9، ص318، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ه‌ق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. طوسی، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص52، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، بی‌تا.
[4]. «فإن كل منفر لا يجوز على الأنبياء و الأئمة (علیهم‌السلام) مثل كفر الوالدين و فسق الأزواج لأنهما يتعديان إليهم و ما لا يكون منفرا جاز فيهم مثل كفر أولادهم و أزواجهم أو فسقهم إلا أن الفاحشة لا يجوز على أزواجه» متشابه القرآن و مختلفه، ج‏1، ص205، قم، دار بیدار للنشر، چاپ اول، 1369ه‌ق.
[5]. مغنيه، محمدجواد، التفسير الكاشف، ج‏5، ص 403، قم، دار الكتاب الإسلامي، چاپ اول، 1424ه‌ق.
[6]. صافی گلپایگانی، لطف الله، صوت الحق ودعوة الصدق، ص53، بی‌نا، بی‌تا.
[7]. «علی ابن ابراهیم ذیل واژه (فخانتاهما) در آیه 10 سوره تحریم، می‌نویسد: «فَخانَتاهُما» إِلَّا الْفَاحِشَةَ وَ لَيُقِيمَنَّ الْحَدَّ عَلَى فُلَانَةَ فِيمَا أَتَتْ فِي طَرِيقٍ وَ كَانَ فُلَانٌ يُحِبُّهَا فَلَمَّا أَرَادَتْ أَنْ تَخْرُجَ إِلَى... قَالَ لَهَا فُلَانٌ لَا يَحِلُّ لَكِ أَنْ تَخْرُجِي مِنْ غَيْرِ مَحْرَمٍ فَزَوَّجَتْ نَفْسَهَا مِنْ فُلَان.» قمی، علی بن ابراهیم، تفسير القمي، ج‏2، ص377، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، 1363 ه ش.
[8]. جزايرى، نعمت‏‌الله، عقود المرجان في تفسير القرآن، ج‏5، ص165، قم، نور وحی، چاپ اول، 1388ه‌ش.

نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.