احمد بن صدیق غُماری، سدی محکم از دلِ اهل سنت در مواجهه با وهابیت
خلاصه مقاله
با گسترش آراء و افکار ابن تیمیه و وهابیت، جهان اسلام شاهد بدعتهای ناخجستهای بود که به غیر از دوران خوارج، دوران دیگری را برای آن نمیتوان پیدا کرد؛ نکته اسفبار ماجرا آنجایی بیشتر رخ نمایی میکند که وهابیون، آراء و نظریات خود را، آراء اهل سنت و جماعت معرفی کرده و انواع و اقسام، برچسبها را به بسیاری از مخالفینشان زدهاند. برچسبهایی نظیر شرک، کفر و نفاق، از جمله این برچسبها محسوب میشوند؛ از همین رو، بسیاری از علمای اهل سنت که با نظریات عجیب و غریب بزرگان وهابی، حیثیت اهل سنت را بر باد رفته میدیدند، در جهت نقد تفکرات وهابیت، گامهای مهمی برداشتهاند، به نحوی که همواره، علمای فراوانی از اهل سنت بودهاند که از طرق مختلفی همچون خطابه، تالیف کتب و مقالات علمی، و همچنین بیانیههای متقن، درصدد نقد وهابیت و آراء ابن تیمیه، برآمدهاند.
احمد بن صدیق غُماری، از جمله اندیشمندان سنی مذهبی است که در بسیاری از آثارش، به نقد تفکرات ابن تیمیه و وهابیت پرداخته است. او ابنتیمیه را ناصبی میداند و وهابیت را زاییده افکار او، و معتقد است بحث علمی با وهابیت فایدهای ندارد؛ او بناء بر قبور را جایز میداند و مناقب امیرالمؤمنین ازجمله حدیث طیر و حدیث باب را صحیح میداند.
متن مقاله
قبل از ورود به بحث، ضرورت اقتضاء میکند به صورت بسیار مختصر، به بخشی از زندگانی احمد بن صدیق غُماری اشاره شود:
احمد بن محمد بن صدیق غُماری، از علمای مشهور کشور مغرب، (مراکش) در 27 رمضان (1320 هجری قمری) در منطقه تطوان به دنیا آمد. نَسَب احمد از سمت پدر، به امام حسن مجتبی (علیهالسلام) میرسد و از آنجایی که مادرش، نوه احمد بن عجیبه، (از عرفاء و مفسرین مطرح مراکش) بوده است، لذا نَسَبش از سمت مادر به این عارف مطرح میرسد. پدرش محمد بن صدیق نیز از علمای نامدار مراکش بوده و حساسیت فراوانی بر علمآموزی فرزندانش، از جمله احمد داشته است. از همینرو احمد بن صدیق، در هفت سالگی، حافظ قرآن کریم شد و پس از آن به حفظ کتب حدیثی، همچون «اربعین نوویه»، اهتمام جدی ورزید. او در 19 سالگی به مصر رفت و بهواسطه تحصیل در دانشگاه الازهر مصر، حدوداً از 100 استاد درس آموخت. جدیتش بر امر تحصیل و سپس تدریس و تألیف به حدی بود که در آن سالها، برخی از اساتیدش همچون احمد طهطاوی، برخی از مباحث علمی را به او ارجاع میدادند. احمد بن صدیق توانست در دوران حیاتش بیش از 150 عنوان کتاب تألیف کند و لذا او را «سیوطی» زمان نامیدهاند. سرانجام احمد غماری در سال 1380 هجری قمری، در قاهره از دنیا رفت.[1]
ناگفته نماند، هرچند احمد بن صدیق غماری در عقیده، خود را سلفی العقیده میدانست و با مسئله تقلید به شدت مخالف بود، ولیکن او را میتوان از مخالفین درجه یک ابن تیمیه و وهابیت قلمداد کرد؛ آن هم مخالفی که با روش متقن علمی، وهابیت را مورد حملات متعددی قرار داده است. در ادامه به برخی از نظریات این عالم منتقد وهابیت اشاره میشود:
1) ابن تیمیه، ناصبی است: احمد بن صدیق، معتقد است ابن تیمیه به این جهت که روایات مناقب اهل بیت (علیهمالسلام)، از جمله روایت « كُلُّ نسبٍ وصِهْرٍ مُنقطع يومَ القيامِة إلا نَسَبِى، وصِهْرِى؛ هر نسب و خويشاوندى، در روز رستاخيز گسستنى است، مگر نسب و خويشاوندى من.» را انکار کرده است، شخصی ناصبی تلقی میشود.[2]
2) وهابیت، زاییده افکار ابن تیمیه است: احمد غماری در موضعی دیگر، وهابیت را بدین صورت، برخاسته از افکار ابن تیمیه قلمداد کرده است: «و یکفیک ان قرن الشیطان النجدی و اتباعه و مذهبه الفاسد ولید افکار ابن تیمیه و اقواله.[3] کافی است که بدانی شاخ نجدی شیطان (محمد بن عبدالوهاب) و پیروانش و همچنین مذهب فاسدش، زاییده تفکرات و اقوال ابن تیمیه هستند.»
3) احتجاج علمی با وهابیت فایدهای ندارد: ابن صدیق غماری همچنین معتقد است در مقام احتجاج با وهابیت، مناظرات و مباحثات علمی، فایده ندارد، بلکه تنها چیزی که موجب غلبه بر آنان میشود، شمشیر است. (یعنی باید با آنان جنگید و بدین وسیله پیروز شد.)
4) بناء بر قبور جایز است: همانطور که میدانیم وهابیت، بناء بر قبور را ممنوع اعلام کردهاند، حال آنکه احمد بن صدیق غماری با تالیف کتابی با عنوان «إحياء المقبور بأدلة بناء المساجد والقباب على القبور» ادلهای در راستای مشروعیت بناء بر قبور ذکر کرده است.
5) طریقتهای تصوف به امیرالمؤمنین میرسند: علمای وهابی، با تصوف و طریقتهای آن، بهشدت مخالفت کردهاند. در مقابل، احمد بن صدیق، افزون بر آنکه از پیروان طریقت شاذلیه بوده است، همچنین با نگارش کتاب «البرهان الجلي في تحقيق انتساب الصوفيه إلى علي (علیهالسلام)» سعی در این دارد که طریقتهای صوفیه را به امیرالمومنین (علیهالسلام) برساند.
6) اثبات مناقب امیرالمومنین(علیهالسلام): هرچند ابن تیمیه و وهابیت، بسیاری از مناقب و فضایل امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، از جمله حدیث طیر و حدیث باب العلم را مخدوش کردهاند، ولیکن ابن صدیق غماری، سند این 2 روایت را تصحیح کرده است.[4]
به همین مقدار بسنده میشود، وگرنه اعتقادات احمد بن صدیق غماری در باب مبارزه با آراء ابن تیمیه و وهابیت، بیش از حد تصور است.
با این همه، مشخص میشود احمد بن صدیق غماری، از جمله سنی مذهبانی است که رجوع به آثار او در جهت نقد وهابیت، برای محققین و پژوهشگران حوزه نقد وهابیت، میتواند بسیار مفید و کاربردی باشد؛ همچنین تبیین آراء وی، برای جامعه اهل سنت نیز فراوان به کار میآید.
پینوشت:
[1]. مقدمه کتاب «المداوی لعلل الجامع الصغير وشرحی المناوی»، دار الكتبی، چاپ اول، 1996 م.
[2]. غماری، احمد، المداوی لعلل الجامع الصغير وشرحي المناوی، ج5، ص76، مصر، دار الكتبی، چاپ اول، 1996 م. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. «و ان امامهم النجدی هو قرن الشیطان .....فانهم لا تنفع فیهم حجه، و لاینجع فی ردهم الی الحق دلیل و انما ینجع فیهم السیف کما امر به النبی (صلی الله علیه وآله) فقال اقتلوهم فان فی قتلهم اجرا عندالله لمن قتلهم» غماری، احمد، قطع العروق الوردیه، ص85، هلند (لیدن)، دارالمصطفی، چاپ اول، 1428 قمری. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. ابن صدیق غماری در مورد روایت طیر مینویسد: «حدیث الطیر الذی فاق حدّ التواتر.» غماری، احمد، درءالضعف، ص58، قاهره، دارالمصطفی، چاپ اول، 1416 قمری. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
همچنین وی برای اثبات صحت حدیث باب العلم، کتاب «فتح الملك العلي، بصحة حديث باب مدينة العلم علي» را به رشته تحریر در آورد.
نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)
افزودن نظر جدید