تابنده: وضو با لاک ناخن صحیح است!
.
پایگاه جامع فرق ادیان ومذاهب - ملاعلی گنابادی یکی از اقطاب فرقه صوفیه گنابادیه موجودات این عالم را به دایرهای تشبیه میکند که محیط به یک نقطه است. قطب فرقه عالیترین مقام است و مقامی مافوق آن تصور نمیشود. در نزد صوفیان قطب مالک اموال و جانهاست؛ احکام به دست او است و معارف روحی هم باید به اجازه او باشد؛ زیرا جانشین پیامبر(صلی الله علیه وآله) و بلکه پیغمبر زمان خویش است. قطب با طی کردن مراحل طریقت به کمال رسیده و میتواند گمراهان را از ضلالت و گمراهی نجات بخشد. خلاصه، قطب انسان کاملی است که به نظر صوفیان احاطهاش به جمیع آدمیان محقق است و همهی مقامات و حالات تصوف را دارد و دارای تصرف تکوینی است!
آنچه از رفتار و مرام دراویش برمیآید و افرادی مانند سری سقطی، معروف کرخی، داوود طائی، حبیب عجمی و جنید بغدادی در کتابهای خود ذکر کردهاند، دراویش را طبق سلسله مراتب در درویشگری و از بین افرادی که دارای این ویژگی بوده انتخاب میکردند و قطب فرقه دراویش همواره متواضعترین و زاهدترین افراد بوده است .
با این مقدمه اقطاب فرقهی گنابادیه را در چهارچوب این تعاریف و ویژگیها قرار میدهیم و میسنجیم. کسی که به اذعان خودش اینکاره نبوده و تنها اطاعت امر کرده و مقام قطبیت را پذیرفته است. انتخاب وی امری سفارشی و بر اساس ارضای تمایلات بعضاً سیاسی دیگران بوده است. نورعلی تابنده با سابقهی عضویت در نهضت آزادی و جبههی ملی، یکباره و بدون طی کردن مراحل درویشگری قطب میشود با روی کار آمدن او انحرافات گستردهای در طریقت صوفیانه راه میابد. وی در حالی به عالیترین مقام مادی و معنوی فرقه میرسد و بناست دستگیر فقرای بیچاره باشد که خود در درک ابتداییترین مسایل شرعی و احکام دینی عاجز است. با این حال فتوا میدهد در حالیکه فتوا دادن و اظهار نظر كردن در مسائل شرعى براى كسى كه مجتهد نيست (يعنى قادر به استنباط احكام از مدارك و دلايل آن نمیباشد) حرام است و هرگاه بدون اطّلاع اظهار نظر كند، مسؤول اعمال تمام كسانى است كه به گفته او عمل میكنند.
تابنده میگوید: «ولی اگر خیلی دقیق باشید حق آن است که آنچه روی بدن و دست است شسته شود. لاک که روی بدن نیست؛ بنابراین شستن لاک به نظر نمیرسد صحیح باشد. بروید از آقایان علما بپرسید؛ البته بعضی علما ممکن است شما را فحش بدهند که این چه حرفی است که با لاک وضو بگیرید؟»[1]
فتوادهنده باید دارای ویژگیهایی باشد ؛ بلوغ، عقل، عدالت، شیعه دوازده امامی بودن، اعلم بودن و حلالزادگی از جمله آنها است.[2] همچنین شخص فتوا دهنده بايد به راههاى دستيابى به احكام شرعى و چگونگى استنباط احكام از آنها و نيز تمامى علومى كه در بهدست آوردن احكام نقش دارند، عالِم باشد و بتواند بر احکام استدلال و مبانى آنها را تبيين كند.[3] از این رو مفتی باید عالم به قرآن و سنت باشد. همچنین ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید و حقيقت و مجاز آنها را بداند.[4] آیا نورعلی تابنده حائز شرایط مذکور میباشد که فتوا به صحت وضو با لاک ناخن میدهد و در جایی نیز میگوید که از آرای یکی از علما شنیده است که وضو با لاک ناخن صحیح است؟!
تمام مراجع معظم تقلید در شرایط وضو فرمودهاند: یکی از شرایط صحیح بودن وضو این است که مانعی از رسیدن آب بر عضوی که باید در وضو شسته یا مسح شود نباشد. بنا براین قبل از وضو باید هر چیزی که مانع رسیدن آب به اعضاء وضو است برطرف شود و از آن رو که لاک ناخن و رنگهایی که دارای جرم هستند مانع رسیدن آب میشوند، باید از اعضاء وضو بر طرف شوند و الا وضو باطل است.[5] ولی اگر بعد از وضو گرفتن از این رنگها استفاده کند در نماز اشکالی ندارد. هم چنین اگر لاک روی ناخن انگشتان پا باشد بر طرف کردن لاک یک انگشت از هر پا برای وضو کافی است و لازم نیست لاک همه انگشتان پا برطرف شود.[6]
افاضات جناب قطب به اینها محدود نمیشود. وی به علما و مراجع تهمت فحاشی میزند، درحالیکه در مکتب تابناک اسلام و خصوصاً در نظر شیعه ، علما و مراجع از مقامی بسیار عظیم برخوردارند و با اوصافی ارزشمند ستوده شدهاند که بعد از پیامبران و امامان (علیهم السلام) کسی را یارای برابری با شان و مرتبه آنان نیست. البته مراد عالمانی هستند که عمل را سرلوحه کار خود قرار داده و در مسیر حرکت به سوی حضرت حق قدم بر می دارند و وجودشان سرشار از عشق به خدا، خدمت به بشریت و نشان دادن راه درست از کجراهه های ضلالت و گمراهی است .
پینوشت:
[1]. سخنرانی جمعه ۱ آذر ۱۳۸۷ شمسی
[2]. سیستانی، توضیح المسائل ، ۱۴۱۵ ق ، ص۶
[3]. محقق حلی ، معارج الاصول ، ۱۴۲۳ ق ، ص ۲۰۰و ۲۰۱
[4]. موسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی ، فرهنگ فقه فارسی ، ۱۳۸۷ ش ، ج۵ ، ص ۶۴۴
[5]. توضیح المسائل مراجع مطابق با فتوای ۱۲ تن از مراجع، ج ۱، ص ۱۶۳ و ۱۷۳و ۱۸۷ و ۱۸۸ و ۲۱۷، چاپ سوم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم ۱۳۷۸، ش، استفتائات مقام معظم رهبری، ص ۲۳، سؤال ۱۱۴، ترجمه فارسی، چاپ ۲۲ ، بهار ۱۳۸۴ش، نشر بین الملل استفتائات فاضل لنکرانی، ص ۴۹، ج ۱، چاپ اول انتشارات مهر، ۱۳۷۵ ،قم.
[6]. نک: امام خمینی، تحریر الوسیله، ج ۱ ، کتاب طهارت،ص ۲۴، مسأله ۱۴و ۱۵ و ۱۶
افزودن نظر جدید