اشک تمساح دراویش در سال جدید
پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب - بیش از سه سال از جنایت دراویش فرقهی گنابادیه در منطقهی پاسداران و خیابان گلستان میگذرد و امروز در اولین روز بهار دو دسته در حالی قرن جدید را آغاز میکنند که فردی از خانواده را در کنار خود ندارند.
دستهی اول خانوادههای معزز شهدای امنیت و مدافعان وطن هستند. خانوادهی شهیدان «محمدعلی بایرامی، رضا مرادی و رضا مرادی علمدار و محمدحسین حدادیان» عزیزانی هستند که جوان خود را در فاجعهای که به دست دراویش صوفی رخ داد از دست دادند. دوشنبه ۳۰ بهمن سال ۹۶ بود که این غائله توسط دراویش در گرانترین خیابان پایتخت رقم خورد و با اقدام وحشیانهی آنها خون مأموران پلیس بر کف خیابان پاسداران نقش بست؛ جوانانی که گناهی جز پاسداری از آرامش، آسایش و امنیت مردم نداشتند. بعد از تجمعات غیرقانونی که در دی ماه سال ۹۶ در کشور رخ داد و نظم عمومی کشور را مختل کرد صفحات مجازی و سایتهای وابسته به فرقهی دراویش گنابادی با جوسازی و حمایت شبکههای معاند باعث التهاب در کشور شدند؛ در ادامه نیز چهارصد نفر از طرفداران این فرقه از شهرهای مختلف به تهران آمده و به بهانه حفظ جان نور علی تابنده قطب سالخورده و فرتوت دراویش گنابادیه، در کنار منزل این فرد در خیابان پاسداران تجمع کردند؛ در حالی که این فرد در پیامی تاکید کرد که در امان است و نیازی به تجمع نیست!
از سوی دیگر پلیس هم بنا بر وظیفه ذاتی خود مبنی بر ایجاد آرامش و آسایش در محل مستقر بود و در چند مرحله درخواست کرد که تجمع کنندگان محل را ترک کنند اما دراویش که از خناسان داخلی و ایادی غربی خط میگرفتند با پلیس درگیر شده و فردی بنام محمدیاور ثلاث، یکی از اغتشاشگران صوفی سوار بر اتوبوس به سمت پلیس حملهور شد و سه نفر از ماموران جوان ناجا را زیر گرفت و به شهادت رساند. در این اقدام سفاکانه که یادآور خباثت و جنایت دواعش هم بود، بیش از سی نفر از دیگر از افراد نیرو مصدوم شدند. در گوشهی دیگری از میدان، دراویش با گستاخی هر چه تمام دوباره با دو خودرو به پلیس و مردم حمله کردند و یکی از بسیجیان حاضر در محل به نام «محمد حسین حدادیان» را به بدترین شکل ممکن به شهادت رساندند.
در این جنایت تعدادی از دراویش جانی حاضر در محل که در ابعاد وسیع ملی و بین المللی مرتکب این فاجعه شده بودند دستگیر و بعد از تفهیم اتهام اقدام بر علیه امنیت مردم و کشور و طی مراحل دادرسی، در دادگاه به احکام مختلفی از جمله اعدام، حبس و تبعید محکوم گردیدند. باید دقت کرد که دستگیری و مجازات عاملین به دلیل درویش بودن ایشان صورت نگرفته، که اگر این گونه بود، میبایست نسلی از دراویش باقی نماند و یا همگی در زندانها موی سپید کنند و یا تبعید شوند! و یا بهائیان که حکم نجاست را هم دارند، به جرم بهایی بودن معدوم میشدند، که این گونه نیست.
بنابر این اشک تمساح دراویش در خصوص دستهی دومی از خانوادهها که در سال جدید فردی از خانوادهی خود را به واسطهی انجام جرمی از دست دادهاند و اکنون میخواهند درویش بودن را جرم معرفی کنند، خلاف واقع و فریبکارانه ست. علاوه بر خون شهدای مدافع وطن، خون افرادی چون محمد ثلاث قاتل نیز به گردن سران و مشایخ صوفیه است که اتباع خود را تحریک کرده و ایشان را به میدان آشوب روانه کردهاند. افرادی مثل مصطفی آزمایش، که خباثت او در مقابله با اسلام و نظام اسلامی حد و اندازه ندارد. او بعنوان شیخ دراویش و مدعی عرفان! همسری مکشوف از حجاب دارد که در کنار وی دراویش بیچاره را به سعادت و راه حق و مسیر بندگی خدا رهنمون میکنند!!!
مشکل دراویش صوفیه، یک مشکل عقیدتی است که ایشان و اسلافشان بدعتها در دین نهادهاند و اکنون انتظار دارند در جامعهی اسلامی با همان بدعتها و آرای التقاطی و باطل بتوانند و بخواهند جوان مسلمان و شیعه را فاسد کنند. با این حال تا زمانی که اقدامی بر علیه امنیت کشور انجام ندادهاند، خبری از زندان و تبعید و احکام سختتر نبوده و نیست.
افزودن نظر جدید