علّت حمایت آلوسی از شیخیه و بابی‌ها چه بود؟!

  • 1398/04/02 - 13:02
یکی از نشانه‌های جالب توجه درباره‌ی مسلک شیخیه که همسویی پیشوایان شیخی را با دشمنان شیعه به خوبی نشان می‌دهد، تمجیدهای محمود آلوسی (مفتی بغداد) از سران شیخی و بابی‌ها می‌باشد. اما به راستی، کسی که شیعیان را بخاطر دوستی اهل بیت (علیهم السلام) تکفیر می‌کرد و از قتل‌عام آنان خشنود شد، چرا باید مرید غالیان و مدعیان مهدویت دروغین شود؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از نشانه‌های جالب توجه درباره‌ی مسلک شیخیه که همسویی پیشوایان شیخی را با دشمنان شیعه به خوبی نشان می‌دهد، تمجیدهای محمود آلوسی (مفتی بغداد) از سیدکاظم رشتی دومین رهبر این مسلک می‌باشد.
آلوسی دشمنی بسیار روشنی با مذهب شیعه داشته، تا جایی که در تفسیر خود، روح المعانی (از تفاسیر مهم اهل سنت)، گرایش‌های سلفی‌اش را تا بدان جا نشان می‌دهد که حتی آیاتی که ثابت کننده‌ی حقانیت شیعه است و روایاتی که شأن نزول آن‌ها را تأیید می‌نماید را مخدوش می‌سازد. در بیان دشمنی آلوسی همین بس که وی پس از ماجرای قتل‌عام شیعیان کربلا به دست نجیب‌پاشا، این دو بیت را در تأیید آن اقدام وحشیانه سروده است:
«أحسینُ دَنَّس طیبَ مَرقدکَ الاُولی/ رَفضُوا الهُدی و عَلی الضّلالِ تَرَدَّدوا
حَتّی جری قلمُ القَضاء بِطُهرِها/ یوماً فَطَهَّرَها النَّجیبُ محمَّد
ترجمه: ای حسین! کثیف کردند (شیعیان) پاکیزگی مرقد تو را کسانی که هدایت را دور افکندند و بر گمراهی راه یافتند. تا این که قلم قضای خداوندی روزی به طهارتش کشیده شده، پس آن را نجیب پاشا محمّد تطهیر کرد».[1]
بنابراین در دشمنی و حقد آلوسی با شیعه تردیدی وجود ندارد؛ اما با این حال، وی در مقامات آلوسیه درباره‌ی کاظم رشتی گفته است: «لو ان السید کان فی زمان یُمکن أن یبعث فیه نبی و ادعی النبوة لکنت اول مَن آمن به... [2]؛ اگر سید در زمانی می‌زیست که ممکن بود نبی مرسل و پیغمبری باشد، من اول مَن آمن به بودم (: اولین نفر به او ایمان می‌آوردم)، زیرا شرایط لازم به اخلاق و علم کثیر و عمل به سجایای معنوی در شخص او موجود است».
عجیب آنست کاظم رشتی که بخاطر غلوّ درباره‌ی اهل‌بیت (علیهم السلام)، توسط علمای امامیه به کفر محکوم شده بود [3]، این‌جا مورد تمجید آلوسیِ ضدشیعه‌ای قرار می‌گیرد که شیعه را بخاطر محبّت اهل‌بیت (علیهم السلام)، غالی و مستحق کفر می‌داند. با این حال آیا می‌توان پذیرفت که آلوسی شیفته‌ی اخلاق کاظم رشتی شده بود و او را تا مقام نبوت تمجید کرد و کاری به عقاید غالیانه‌ی وی نداشت؟! و یا این‌که علّت حمایت شیعه‌ستیزی چون آلوسی از کاظم رشتی، بخاطر تفرقه‌افکنی‌هایی بود که توسط او میان شیعیان صورت می‌گرفت؟!
جالب‌تر آن‌که آلوسی نه تنها از کاظم رشتی به عنوان رئیس مسلک شیخیه و حتی از قرة العین تمجید و تعریف کرده [4]، بلکه حتی هنگام اخراج سران و پیروان فرقه‌ی بابیت از بغداد به استانبول، جهت وداع با کاروان بابیان به حضور آن‌ها رسیده و ضمن اظهار تأسف از ناصرالدین‌شاه که عامل این اخراج بوده، او را مخذل الدین (ذلیل کننده‌ی دین) می‌نامد.[5] لذا به جرأت می‌توان گفت که وجه مشترک شیخیه و بابیه که آلوسی را به چنین رفتارهایی واداشته، دشمنی آن‌ها با شیعه است.

پی‌نوشت:
[1]. فرهادمیرزا معتمدالدوله، زنبیل، چاپ سنگی، مطبع مروی، 1319، ص 348.
[2]. ابوالقاسم خان ابراهیمی، فهرست مشایخ، ص 96.
[3]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: غلوّ شیخیه در حق پیامبر و اهل بیت
[4]. ابوالفضل گلپایگانی، کشف الغطاء، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 96.
[5]. شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه نصرالله مودت، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 125 بدیع، ج 2، صص 183-182.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.