مقایسه «بازدارندگی از زنا» در اسلام و بهائیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یک پژوهشگر در زمینهی بهائیت به همراه مبلّغی بهائی، به بررسی میزان بازدارندگی حکم زنا در اسلام و بهائیت پرداختند.
پژوهشگر: پیامبرخواندهی بهائی با حکم به پرداخت جریمهی نقدی برای زناکارها و متجاوزین به عُنف، راه را برای گسترش بیعفَتی و نااَمنی در جامعه هموار کرده است: «قَد حَکم الله لِکلّ زان و زانیه دیة مسلمة إلی بیتالعدل و هی تِسعة مَثاقیل مِن الذَهب و إن عادَ مَرة اُخری عودوا به ضِعف الجزاء هذا ما حکم به مالک الأسماء [1]؛ خداوند حکم داده است برای هر مرد و زن زناکاری که دیهای به بیتالعدل بپردازند و مقدار آن نه مثقال طلاست؛ اگر دوباره زنا کنند، لازم است در مقابل آن دو دیه پرداخت کنند، این حکم از جانب مالک اسماء است».
مبلّغ بهائی: شما به حکم پیشوایان ما اشکال میگیرید در حالی که در قانون اسلام، عملاً مجازاتی برای زناکارها تعیین نشده است.
پژوهشگر: خیر اسلام با توجه به مفاسدی که در اثر این گناه بزرگ و منافی عفّت در پی دارد، حکم به سنگسار زانی و زانیه محصنه داده [2] و اجرای حد را برای زانی و زانیه غیرمحصنه داده است: «الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ ۖ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ [نور/2]؛ هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند».
مبلّغ بهائی: از این جهت زناکار در اسلام مجازاتی نداره چون شرایطی که برای تشخیص آن تعیین شده (نظیر اقرار یا چهار شهادت چهار عادل)، اثبات آن را عملاً غیرممکن ساخته است. بنابراین عملاً زناکار در اسلام مجازاتی ندارد؛ همچنان که عبدالبهاء گفته است: «ملاحظه نمایید به نصّ قرآن [3] ابداً زنا ثابت نگردد زیرا شهود اربعه در آنِ واحد باید شهادت به تمکّن تام از هر جهت بدهند، لهذا جز به اقرار زنا ثابت نگردد».[4]
پژوهشگر: این اشکال شما وارد نیست؛ چرا که در بهائیت هم، زمانی تشکیلات بهائیت میتواند از متهمِ به زنا طلا دریافت کند که متهم شخصاً اقرار کند و یا از طریق دیگری ثابت شود. از اینرو مادامی که زانی منکر باشد و دلایل کافی (از قبیل شهود) در دست نباشد، چگونه تشکیلات بهائیت میتواند زانی را به پرداخت طلا محکوم کند؟!
آری؛ بیشک هر حکم و قانونی موقعی اجراء میشود که بر قضات محکمه ثابت شود و به صرف اتهام، هیچکس را نمیتوان به کمترین جزایی محکوم کرد. اما باید دقت داشت که کیفیت مجازات در مقدمات اثبات تأثیری نخواهد داشت؛ مثلاً نمیتوان گفت اگر مجازات پرداخت طلا باشد آسانتر ثابت میشود و اگر سنگسار و اجرای حد باشد، مشکلتر ثابت میگردد. فقط تفاوتی که میان ایندو محسوس است، تأثیر در افکار عمومی میباشد؛ چرا که مسلمان میداند جزای زنا و فحشا، یا شلاق است و یا سنگسار است و فکر آن را در سر نمیپروراند ولی بهائی که جزای زنا را نقدی میداند، هرزمان که از لحاظ مالی تأمین باشد، از ارتکاب آن اِبایی نخواهد داشت.
اما اکنون، در عصری که حکمت و علّت احکام آسمانی پیامبران آشکار شده و مردم به مفاسد و ضررهای ناشی از زنا پی بردهاند، بیچارهای همچون حسینعلی نوری، برای عدهای بیچارهتر از خود ادعای خدایی میکند [5] و ضمن ادعای نسخ احکام اسلامی، احکام غیرمعقول جایگزین آنها مینماید.
پینوشت:
[1]. حسینعلینوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص 47، بند 49.
[2]. ر.ک: شیخ طوسی، الإستبصار، تهران: دارالكتب الإسلامیة، 1390 ق، ج 4، ص 202.
[3]. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، ص 301.
[4]. احتمالاً منظور، این آیهی شریفه است: «وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ [نور/4]؛ و کسانی که زنان پاکدامن را متهمّ میکنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعای خود) نمیآورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید؛ و آنها همان فاسقانند».
[5]. جهت مطالعهی بیشتر، بنگرید به مقالهی: بهاءالله و توجیه ادعای خدایی خود!
افزودن نظر جدید