چرا بهائیان باید زبان‌های متعدد یاد بگیرند؟!

  • 1397/08/30 - 11:17
پیشوایان فرقه‌ی بهائیت یکی از تعالیم به ظاهر بدیع خود را لزوم وحدت زبان و خط برشمرده و در این راستا، یادگیری چندین زبان را موجب تلف شدن عمر دانستند. اما جالب است بدانیم نه تنها راه‌کار عملی برای تحقق این آموزه از پیشوایان بهائی ارائه نشده، بلکه بر خلاف این حکم، بارها پیروان خود را به فراگیری زبان‌های خارجی ترغیب کرده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغی بهائی و یک پژوهشگر در زمینه‌ی بهائیت، موضوع تعارض آموزه‌ی وحدت زبان و تعارض آن با حکم پیشوایان بهائی به یادگیری چندین زبان توسط بهائیان را مورد بررسی قرار دادند.
مبلّغ بهائی: پیشوایان ما در حکمی بدیع، به لزوم وحدت زبان‌ها و گویش‌ها امر کرده تا نزدیکی و تعاملات بشری گسترش یابد؛ همچنان که بهاءالله گفته است: «مسئله لسان (: زبان) بسيار مشكل شده زيرا لسان بسيار است و اختلاف حاصل شده بين جميع اقوام و طوائف و تا وحدت لسان حاصل نگردد ائتلاف مشكل و معاملات مختلّ است. هر انسان محتاج به لسان‌های بسيار است تا بتواند بجميع بشر معامله و معاشرت و ملاقات نمايد و اين مستحيل است. زيرا آن‌چه تا حال در آكاديمی معلوم و مسلّم شده هشتصد لسان معين گشته و از برای انسان تحصيل اين همه لسان ممكن نيست».[1]
پژوهشگر: چه مشکلی وجود دارد تا کسانی که نیاز دارند، چندین زبان یاد بگیرند؟!
مبلّغ بهائی: ایرادش این است که یادگیری چند زبان، موجب تلف شدن عمر می‌گردد؛ همچنان که عبدالبهاء گفته است: «از قبل فرموديم تكلّم بدو لسان مقدّر شد و بايد جهد شود تا به یکی منتهی گردد و همچنين خطوط عالم تا عمرهای مردم در تحصيل السن مختلفه (: زبان‌های گوناگون) ضايع نشود و باطل نگردد و جميع أرض (: تمام زمین) مدینه‌ی واحده (: شهر یگانه) و قطعه واحده مشاهده شوند».[2]
پژوهشگر: پس چرا پیشوایان بهائیت کتاب‌های خود را به چند زبان نوشته و از طرفی حکم به یادگیری چند زبان داده‌اند؟!
مبلّغ بهائی: اگر منظورتان متون عربی پیشوایان ما هست که بخاطر فصاحت زبان عربی می‌باشد؛ همچنان که جناب بهاءالله در پاسخ به این سؤال شما گفته‌اند: «آن‌چه لدی العرش (: در پیشگاه الهی) محبوب آن است كه جميع به لغت (: زبان) عربی تكلم نمايند چه كه ابسط (: گسترده‌تر) از كل لغات است. اگر كسی به بسط و وسعت اين لغت فصحی (: فصیح) مطلع شود البته آن را اختيار نمايد».[3]
پژوهشگر: اولاً اگر زبان عربی زبان فصیحی هست، پس چرا پیشوایان بهائیت قوانین آن را زیر پا گذاشته و متون به اصطلاح وحیانی خود را به قدری سرشار از غلط نگاشته‌اند که مجبور به اصلاح آن‌ها شوند؟![4] ثانیاً نه تنها زبان عربی، بلکه دستور به یادگیری تمامی زبان‌های خارجی را به پیروانشان داده‌اند: «از دير زمانی اراده متعاليه مولای عزيز بر اين تعلّق گرفته كه جوانان بهائی در فرا گرفتن لغت انگليزی (: زبان انگلیسی) در رتبه اولی و تحصيل لغت آلمانی (: زبان آلمانی) در رتبه اُخری (: بعدی) سعی و جدّيت تامّه مبذول دارند و در اين دو لسان غربی مخصوصاً انگليسی مهارت بسزا يابند».[5] و یا آن‌جا که از لزوم یادیگری زبان‌های خارجی به کودکان سخن گفته‌اند: «تعلیمات مکتب اطفال مفصّل است... تعلیم فنون مفیده و السن أجنبیه (: زبان‌های خارجی)...».[6]
مبلّغ بهائی: خُب یادگیری زبان‌های خارجی در دنیای امروز کاربردهای فراوانی دارد و مهم‌ترین کاربرد آن برای ما، تبلیغ آیین بهائی به تمامی زبان‌ها است.
پژوهشگر: پس با این حساب، پیشوایان بهائی هرجا که پای منافع تشکیلاتی‌شان در میان بوده، شعارهای تبلیغاتی خود را فراموش کرده و در عین حال، در سیاه مشق‌هایشان، با افتخار خود را مُبدع تعلیمی معرفی می‌کردند که به جای ارائه‌ی راهکار برای تحقق آن، احکامی نیز بر خلاف آن وضع کرده‌اند! به راستی اگر پیشوایان بهائیت یادگیری چندین زبان را موجب تلف شدن عمر برشمردند؛ پس چرا در عین حال پیروان خود را ترغیب به یادگیری این زبان‌ها می‌نمودند؟!

پی‌نوشت:
[1]. عباس افندی، خطابات، مصر: فرج الله زکی الکردی، 1921 م، ج 1، ص 234.
[2]. اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: بی‌نا، 1986 م، ص 33.
[3]. پیام آسمانی ( از انتشارات پیام بهائی)، نشریّه ماهانه محفل روحانی ملّی فرانسه برای بهائیان ایرانی، 1988 م، نشر دوم، ج 1، ص 108.
[4]. خسرو دهقانی، خورشید ایقان پرتو درخشان عرصه ایمان، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 34.
[5]. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، باب: 25، صص 206-205.
[6]. هلن هورنبی، انوار هدایت، نسخه‌ی الکترونیکی،  شماره 494، ص 190.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.