سخنان شنیدنی علمای اهل سنت دربارهی وهابیت
علمای اهل سنت زمانی که از نیّت شوم و افکار و عقاید فرقه منحرف ظاهراً مسلمان وهابیت اطلاع و آگاهی یافتند، با انتشار خبر در میان بلاد مسلمین همگان را به دوری جستن از این فرقه هشدار میدادند، چرا که این فرقه نوظهور با عقاید عجیب و غریب و افکار مسموم و اظهار نظر در مسائل دینی و اعتقادی و فتاوای ناهنجار باعث گردید که خون بسیاری از مسلمانان در بلاد اسلامی، خصوصاً در ماوراء النهر یا همان خاورمیانه فعلی از جمله افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، یمن و... ریخته شود. اینان با تکفیر تمام مسلمانان، خونشان را هدر و اموالشان را به تاراج برده و نوامیس مسلمین را علاوه بر تجاوز به عنوان اسیر و برده و کنیز فروخته و همگان را آواره کرده و این زمانی بود که با این فرقه و عقاید آنان مخالفت میشد و حاضر نمیشدند این مذهب خیالی را به عنوان فرقه و شاخهی دینی بپذیرند.
لذا اگر نگاهی به سخنان علمای اهل سنت بیندازیم، خواهیم شنید که اینان دربارهی این فرقه باطل و منحرف چه مطالبی را بیان کردهاند.
مثلاً سلیمان بن عبدالوهاب برادر بنیانگذار این فرقه باطل (یعنی محمد بن عبدالوهاب) طی تذکری به او مینویسد: که ای برادر! روی چه حساب و کتابی اهل سنت و جماعت را از خوارج کافرتر میدانی، در حالیکه صحابه خوارج را تکفیر نمیکردند و این در صورتی بود که دربارهی خوارج وارد شده است که آنان سگهای اهل جهنم هستند...[1]
و یا محمد بن عبدالله نجدی مینویسد: کسانیکه با محمد بن عبدالوهاب به مخالفت بر میخواستند و یا سخنان او را ردّ میکردند، افرادی را میفرستادند تا او را ترور و به قتل برسانند...[2]
و یا جمیل صدقی الزهاوی از علمای دیگر اهل سنت از کشور عراق در کتاب خود بحث تکفیر مسلمین را به وسیله وهابیون افراطی را بیان میکند و مینویسد: «الوهابیه و تکفیرها المسلمین ثمّ ان الوهابیه لما کفروا جمیع المسلمین ممن خالفهم، جعلوا بلادهم بلاد حرب فهدروا دمائهم و حللوا أموالهم...[3] به درستیکه وهابیت تمام مسلمانانی را که با آنها مخالف بودند را تکفیر کردند، شهرهای آنان را بلاد حرب اعلام کردند و خونشان را هدر و اموالشان را حلال و مباح دانستند.»
و یا زینی دحلان از مفتیان شافعی مذهب در مکه بوده است، او در کتابهای متعدد خود تصریح دارد که وهابیان افراطی، تمام امت اسلامی را کافر میدانند و در نتیجهگیری آخر مطالب خود مینویسد: «و الحاصل أن هولاء المانعین للزیاره و التوسل قد تجاوزوا الحدّ فکقروا اکثر الامه و استحلوا دمائهم و اموالهم و جعلوهم مثل المشرکین الذین کانوا فی زمن النّبی.[4] و نتیجه اینکه آنها که مانع زیارت و توسل میشوند، کار را از حدّ گذرانیده و تمام امت اسلامی را کافر میدانند، خون و مالشان را حلال میدانند و مسلمانان را در حکم مشرکان زمان رسول خدا قرار دادهاند...».
و یا یوسف الرفاعی از علمای معاصر اهل سنت میگوید: در کتب وهابیان، مجلات و نشریات ایشان، تکفیر موحدان و مسلمانان، فراوان به چشم میخورد و این اتهام به شرک جایزنیست...[5]
یا اولی الابصار. تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان.
پینوشت:
[1]. الصواعق الالهیه فی الردّ علی الوهابیه، سلیمان بن عبدالوهاب، دار ذوالفقار، بیروت، لبنان، ص41-42.
[2]. السحب الوابله علی ضرائح الحنابله، محمد بن عبدالله نجدی، مکتبه الامام احمد، ریاض، عربستان، ص175. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. الفجر الصادق فی الردّ علی الفرقه الوهابیه المارقه، جمیل صدقی زهاوی، دار الصدیق الاکبر، بیجا، بیتا، ج1 ص38. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. الدرر السنیه فی الردّ علی الوهابیه، زینی دحلان، مکتبه الاحباب، دمشق، سوریه، (1422ق)، ص37. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. نصیحه لاخواننا علماء نجد، یوسف الرفاعی، دار اقرأ، دمشق، سوریه، (1420ق)، ص28. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید