در حال حاضر ايران با چه جريانهای عرفاني و معنوي مواجه است؟
در حال حاضر در ايران چهار جريان عمده مدعی معنویت وجود دارد که عبارتاند از:
الف) معنويت اسلامی و دينی
معنویت در نزد اندیشمندان معاصر اسلامی شناخت خداوند و قرب به او است که سه ويژگی اصلی خدامحوری، قيامتمداری و توجه به شريعت وحيانی از امتيازات خاص معنویت ناب اسلامی میباشد و معنويتهايی كه يكی از اين سه ويژگی را نداشته باشند، معنويت سكولار ناميده میشوند.
ب) مدعيان دروغين
«مدعیان دروغین» کسانی هستند که به دروغ خویش و یا دیگری را خداوند، پیامبر، مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و ... معرفی میکنند. متأسفانه اين جريان شبه معنوی، ابتدا در کلان شهرها، سپس ديگر شهرهاي بزرگ و اخيراً حتی در روستاها به وجود آمده است و مدعيان آن، دعاوی عجيبی مطرح میکنند. اين مدعيان دروغين دو دستهاند: اول، نااهلانی که با استفاده از حقايقی دارای اصالت تنها به دنبال سوء استفادههای شخصی از مطالب حقّ هستند. دوم، افرادی نالايق که به بيان مطالبي خرافی و ناصحيح میپردازند.
ج) سلاسل دراويش
سلسلههای مختلف صوفيه و اهل حق، همان دراويش شرکت کننده در جلسات و حلقات ذكر و ورد هستند که در زمان ما بيشتر بر تأويل دين و متون دينى و دورى از شريعت تأکید دارند.امام رضا (ع) فرمودند: «کسی دم از صوفيه نمیزند، مگر از روی خدعه يا گمراهی و يا از روی حماقت.»
و امام هادی (ع) تمام فرقههای صوفيه را بدون استثنا از مخالفين اهلبيت میدانستند و میفرمودند: «الصُّوفِيَّةُ كُلُّهُم مِن مُخالِفِينَا؛ تمام صوفيه از مخالفين ما هستند.»
د) عرفانهای کاذب
عرفانهای پوچ، منسوخ و يا مادی، تعابير و القابی است که مقام معظم رهبری (ع) در سالهای اخير نسبت به اين عرفانها بيان داشتهاند. همچنين گاه به اين عرفانها، عرفانهای نوظهور و نوپديد، معنويتهای نوگرا و امثال اين تعابير اطلاق میشود. عرفانهای کاذب به لحاظ خاستگاه جغرافيايی و کارکرد، به شبه معنويتهای شرقی (يوگا، اشو، رام الله، کريشنا مورتی، فالون دافا، دالايی لاما و…)، شبه معنويتهای غربی (پائولو کوئليو، سرخ پوستی، اکنکار، شيطانگرايی و...)، شبه معنويتهای متافيزيکی (رمّالی، ساينتولوژی، ريکی و...)، شبه معنويتهای روانشناختی و فراروانشناختی (قانون جذب، تکنولوژی فکر، موفقيت و...)، شبه معنويتهای مسيحی و يهودی (کابالا، رائيل، کليسای وحدت و شيطان پرستی و...) و شبه معنويتهای بومی (حلقه، tsm، ايليا و...) تقسيم میشوند.
عرفانهای کاذب همگی با عنوان عرفان فعّال نيستند و تمام آنها به يک اندازه انحراف و آسيب ندارند؛ ولی قدر مشترک همه جريانات فعّال به اصطلاح معنويتگرا در ايران، ورود به حوزه معنويت و عرفان و ادعای معنوی بودن است که بالتبع هستی شناسی جديدی را ارائه داده و نظام فکری و معرفتی متفاوتی را عرضه میکنند.